تعرفههای تدوین شده توسط انجمن در سالهای اخیر محل بحثهای بسیاری بوده است. در مقدمهی تعرفه، انجمن ذکر کرده است که این تعرفهها نتیجهی ساعتها کار کارشناسی بوده و قیمتها، به صورت حداقل تدوین شده است و با شروطی هم چون: پیشینه و میزان تجربهی حرفهای طراح، زمان صرف شده برای ساعات طراحی و وسعت تولید میتواند افزایش یابد. ضمنا دریافت این قیمتها باید با کمیت و کیفیت طراحیهای ارائه شده توسط طراح تناسب داشته باشد.
بر اساس آن چه که در بالا آمد این تعرفهها قیمت حداقل یک فعالیت حرفهای در حوزه ی طراحی گرافیک در کشورمان است.هرچند که انجمن معیاری برای شروطی که گذاشته، ذکر نکرده است؛ مثلا از نظر انجمن قیمت پایهای که ذکر شده برای حداقل چند ساعت کار طراح است؟یا تناسب قیمت پایهی انجمن با کیفیت کار یک طراح را چگونه میتوان تشخیص داد؟
آن چه که با نگاهی گذرا به تعرفهی انجمن به ذهن متبادر می شود، وجود یک اتوپیا در کشوری جهان سومی(شما بخوانید در حال توسعه) است. اتوپیایی که برای بعضی طراحان به واسطهی سابقه، اعتبار و … وجود دارد، اما برای همهی طراحان، خیر. بر طبق آن چه که از مقدمهی تعرفهی تدوین شده توسط انجمن بر میآید این حداقل هزینه ها را یک طراح حرفهای اما کم سابقه برای یک اثر حرفهای هم باید دریافت کند که در اغلب موارد این اتفاق نمی افتد. واقعا معیار انجمن برای یک اثر حرفهای در حوزه ی طراحی گرافیک چیست؟ به نظر می آید معیاری که دارای حداقل هایی باشد که با قیمت پایهی انجمن هم خوان باشد، وجود ندارد. معیاری نوشته شده!
سوال این است: طراح گرافیک چه کاری انجام می دهد که انجمن چنین تعرفه هایی را تدوین کرده است؟
طبق تعریف انجمن:(( طراحی گرافیک عبارت است از ارائهی راهحل مناسب بصری برای تسهیل در ارتباطات.))
تعریف بالا تقریباً بر پایه ی یک تعریف پذیرفته شده از طراحی گرافیک در جهان ارائه شده. تعریفی که طراحی گرافیک را یک راه حل بصری برای ارتباط معرفی می کند. به نظر نگارنده طراحی گرافیک باعث ایجاد ارتباط می شود؛ اما چگونه باعث تسهیل در ارتباط می شود را انجمن توضیح نداده. طبق این تعریف در واقع طراح گرافیک ارائه دهنده ی یک راه حل مناسب ارتباطیِ تصویری است.
این که طراحی گرافیک یک فرآیند ارتباطی است،امروزه بر کسی پوشیده نیست.
یک فرآیند ارتباطی از چه عناصری تشکیل شده است؟ و نقش طراح گرافیک در آن کجاست؟
برای پاسخ به سوال بالا، از نظریه ی ارتباطی رومن یاکوبسن (زبانشناس روسی)که یکی از پرکاربردترین نظریه های ارتباطی است استفاده کرده ام.
برطبق نظریه ی ارتباطی یاکوبسن هر فرآیند ارتباطی از 6 عنصر تشکیل شده است:فرستنده، گیرنده، پیام، رمزگان، زمینه و تماس.
عموم ما با سه عنصر فرستنده،گیرنده و پیام آشنا هستیم. هرچند که این سه عنصر نیاز به توضیح دقیق تری از منظر ارتباطات دارند،اما از آن جایی که در حوصله ی این مقال نیست،بسیار مختصر به سه عنصر رمزگان ،تماس و زمینه پرداخته شده است.
منظور از عنصر رمزگان یا کدها، نشانه هایی است که میان فرستنده و گیرنده، مشترک و ارتباط را محقق می سازند.
عنصر تماس نمایان گر رسانه هایی است که پیام در قالب آن ارائه می شود.
عنصر زمینه نیز به شرایط زمانی تاریخی یا مکانی خاص اشاره دارد.
نموداری از این نظریه ی ارتباطی را در زیر مشاهده می کنید.
از نظر بعضی طراح گرافیک را می توان به همراه سفارش دهنده، فرستنده ی پیام دانست. شاید طراح و سفارش دهنده کارکردی مشابه هم داشته باشند،اما نقش یکسانی ندارند.
به نظر من طراح گرافیک را باید واسطه ی ارتباطی دانست.کسی که به دلیل دانشش از تصویر، ارتباطات،جامعه و…سفارش دهنده برای انتقال پیامش به او مراجعه می کند. بر اساس نمودار یاکوبسن می توان شمایی نیز برای دیزاین ارتباط تصویری ارائه کرد.
در واقع نقش طراح گرافیک یک نقش واسطه ای است. سفارش دهنده برای انجام نیازش به طراح گرافیک که نسبت به کدهای تصویری و رسانه های ارتباطی و زمینه ی تاریخی و اجتماعی آشناست مراجعه می کند.
هم چنین بعضی نیز طراح را هنرمند می دانند و کاری که او انجام می دهد را امری هنر ی تلقی می کنند.
این که طراح گرافیک از هنر استفاده می کند در جهت ارتباط امری بدیهی است.اما آیا اثر او یک اثر هنری است؟
حتی اگر این امر را نیز بپذیریم هنری که او پدید می آورد هنری مصرفی است. هنری که ارزش آن به میزان موفقیت در برقراری ارتباط با مخاطب است. هنری که دریافت کنندگانش(مخاطبانش) در زمینه ی تاریخی و اجتماعی خاصی زندگی می کنند. اثری که در حوزه ی طراحی گرافیک شکل می گیرد به شدت وابسته به زمان پدید آمدن و منتشر شدنش و برای مخاطب خاصی است. و همین امر یکی از دلایل مصرفی بودن این آثار است.
مشخص کردن جایگاه طراح گرافیک در فرآیند ارتباط تصویری از این منظر ضروری بود که متاسفانه بعضی از اساتید در دانشگاه ها برای طراح نقشی هم ارز با فرستنده ی پیام قائلند و در رویکرد با سفارش دهنده اعتقاد دارند که هر آنچه که طراح گفت، سفارش دهنده باید بپذیرد. این امر باعث می شود که طراح نسبت به نیازهای سفارش دهنده بی تفاوت باشد و به تولید اثری بپردازد که خود می پسندد و نه سفارش دهنده، که باعث جدل هایی میان طراح و سفارش دهنده می شود. می توان یکی از دلایل گرایش پیدا کردن عمده ی سفارش دهندگان به دفاتر فنی و ناتوانی طراحان آکادمیک برای انجام نیاز بازار را همین امر دانست. هرچند که عوامل دیگری نیز در این امر دخیل اند، هم چون: هزینه ی بسیار کم طراحی، زمان بسیار پایین تحویل کار و… .
هدف از ایجاد ارتباط در دیزاین ارتباط تصویری چیست؟
از نظر نگارنده ایجاد ارتباط در ارتباط تصویری به دو منظور عمده صورت می گیرد:
• ارتباط صرفا برای انتقال پیام
• ارتباط برای اقناع(یا ارتباط برای تاثیرگذاری بر دریافت مخاطب)
البته هر اثری در حوزه ی طراحی گرافیک دارای پیام است. اما یک اثر می تواند فقط برای انتقال پیام به وجود آمده باشد و اثری دیگر علاوه بر انتقال پیام برای تاثیرگذاری بر مخاطب. بنا به این اهداف می توان دو حوزه در طراحی گرافیک را از هم مجزا کرد.یک حوزه صرفا به انتقال پیام می پردازد و حوزه ی دیگر علاوه بر انتقال پیام به تاثیرگذاری بر مخاطب یا اقناع مخاطب.
در واقع طراح باید هدف سفارش دهنده را از سفارش بنا بر مطالب بالا ارزیابی کند.
به نظر می آید انجمن تعرفه ها را تا کنون برای آثاری که برای ایجاد ارتباط برای اقناع یا تاثیر بر مخاطب به کار می روند تدوین کرده است یا باید تدوین می کرد. در صورتی که به آثاری که هدف از ایجاد ارتباط را به عنوان انتقال پیام مد نظر قرار داده اند بی توجه است. جالب توجه است که حجم انبوهی از تولیدات طراحی گرافیک در کشورمان صرفا به انتقال پیام می پردازند و تاثیر بر مخاطب را هدف قرار نداده اند، زیرا خواست سفارش دهندگان این است. انجمن به جای واگذاری این میدان به مراکزی هم چون دفاتر فنی، تابلوسازی ها و… باید به تدوین تعرفه هایی برای این دسته از آثار نیز بپردازد و با حرکت به سوی ایجاد یک اتحادیه بتواند وجه نظارتی خود را نیز تقویت کند و بتواند هزینه یی که این مراکز نیز برای تولید آثارشان دریافت می کند را تعیین کند و بر آن نظارت کند. در واقع به نظر نویسنده تعرفه های انجمن باید به دو بخش عمده با توجه به موارد ذکر شده تقسیم شود. قسمتی با هزینه ی بسیار کمتر از آن چه انجمن ذکر کرده است و صرفا برای آثاری که به ایجاد ارتباط برای انتقال پیام می پردازند که البته مطمئنا تعرفه یی که برای این دسته از آثار در نظر گرفته خواهد شد باید از آنچه که امروزه دفاتر فنی بابت تولید این آثار می پردازند بیشتر باشد و قسمتی برای آثاری که علاوه بر انتقال پیام، تاثیرگذاری را هدف قرار داده اند.این روش به نظر نگارنده برای اکثر سفارشاتی که طراحان با آن برخورد می کنند کاراست.
به نظر می آید هزینه های پایه ی انجمن برای آنچه که طراح گرافیک انجام می دهد غیر واقع بینانه است.بگذریم که به نظر، این هزینه ها افزایشی بی منطق را نسبت به سال 94 داشته اند.برای مثال هزینه ی طراحی نشانه در سال 95 نسبت به سال 94 افزایش 75 درصدی،جلد بروشور افزایش 127 درصدی ، پوستر افزایش 56 درصدی،جلد کاتالوگ افزایش 81 درصدی،طراحی اوراق اداری افزایش 38 درصدی ،طراحی شخصیت برای یک موسسه افزایش 127 درصدی، طراحی ساختار کلی برای یک گروه بسته بندی افزایش 40 درصدی، را داشته اند.
افزایشی که مبنای آن مشخص نیست که چیست؟ا فزایش هایی که به یک نسبت نیستند و با میزان تورم نیز هماهنگی ندارند. در هر حال بازار هزینه های طراحی را تعیین کرده است، چه خوشمان بیاید و چه نه، و بهتر آن است که انجمن صدای بازار را بشنود.
آن چه که آمد نظر شخصی نگارندگان، با توجهی به بحث های مطرح شده در فضای حرفه ای گرافیک کشور و فضای آکادمیک دانشگاهی و بحث های مطرح شده توسط بعضی از اساتید دانشگاهی بود .مدعی کامل بودن آن نیستیم و مطمئنا دارای نقاط ضعفی است.اما امید داریم که باعث به اشتراک گذاشتن فهم ها و شناخت هایمان شود.
مقاله ارسالی توسط: سید محمد جاماسبی و زهرا یاری پور
درنگارش متن بالا از کتاب ساختار و تاویل متن، نوشته ی بابک احمدی،انتشارات مرکز و هم چنین کتاب ارتباط شناسی ،نوشته ی آقای مهدی محسنیان راد، انتشارات سروش، استفاده شده است.