جدیدترین پوسترهای رضا عابدینی برای 29Letters

29Letters یک استودیوی طراحی گرافیک در کشور لبنان است که به طور تخصصی بر روی تایپوگرافی در چند زبان به ویژه عربی معاصر کار می‌کند. اعضای این استودیو طراحان گرافیک، خوشنویسان و تایپوگرافرهایی از کشورهایی مانند لبنان، فلسطین، سوییس، آلمان و آمریکا هستند. 29LT تا به حال توسط طراحان مستعد خود، فونت‌های منحصر به فرد عربی و لاتین متعددی را طراحی کرده است. این استودیو با برندها و آژانس‌های تبلیغاتی خاورمیانه، اروپا و آمریکا برای دست‌یابی به یک اثر با کیفیت و ارایه راه‌حل‌های خلاق همکاری داشته که شامل فعالیت هایی چون تایپ دیزاین و تایپ فیس و طراحی نشانه می‌باشد.

فونت های 29LT برای فروش در وب سایت استودیو موجود است. علاوه بر این، نشانه‌ها و فونت‌های متعددی برای برندهای تجاری و بین‌المللی مختلفی مانند: Swatch ،Google ،FedEx، فرودگاه ابوظبی، موزه هنرهای اسلامی، موزه هنر مدرن غرب (Mathaf)، موزه کودکان (Makani)، مجله Shawati، بانک نور، روزنامه امروز امارات، روزنامه الوطن KSA، روزنامه مصری امروز، سفارت امارات متحده عربی در آمریکا و مرکز خرید ابن بطوطه و …توسط این استودیو طراحی شده است.
29Letters به تازگی پیشنهاد طراحی پوسترهایی تایپوگرافیک بر اساس هریک از فونت های خود را به  رضا عابدینی که یکی از سرشناس ترین طراحان ایرانی در عرصه بین‌المللی است داده بود.
این پوسترها اولین بار در کنفرانس Nuqat Design 2014 به نمایش در آمد که در ادامه مطلب با هم می‌بینیم.

azer-poster

-پوستر با نام “کمک و حمایت” که با استفاده از فونت Azer Type-Family طراحی شده است.

bukra-poster

-پوستر با نام “فردا” که با استفاده از فونت Bukra Type-Family طراحی شده است.

kaaf-poster

-این پوستر با استفاده از فونت Kaff Type-Family طراحی شده است.

makina-poster

-پوستر با نام “ماشین”که با استفاده از فونت Makina Type-Family طراحی شده است.

massira-poster

-پوستر با نام “راهپیمایی و تظاهرات”که با استفاده از فونت Massira Type-Family طراحی شده است.

zarid-poster

-این پوستر با استفاده از فونت Zarid Type-Family طراحی شده است.

zeyn-poster

-پوستر با نام “زیبا و ظریف” با استفاده از فونت Zeyn Type-family طراحی شده است.

  1. خوشحالم که استاد عابدینی ، اسطوره تایپوگرافی ایران همچنان نبض متفاوت آثارش را همچنان حفظ و ادامه میدهد…. این همان اصالت در تکنیک اجرایی هستـ …
    ان شاء الله هر کجا که هستند موفق و پیروز باشند.

    ممنونم از روزرنگ

  2. تنها کار اولی بد نیست. آقای عابدینی باید خودش را از این فرم‌های کلیشه‌ای خلاص کند و یا اگر به آنها دلبستگی دارد غبار کهنگی را از رویشان بردارد.

  3. طراحى و تركيب بندى اين نوع پوسترها فقط براى كسانى كه دستى بر آتش دارن قابل فهمه كه چقدر مشكل و ارزشمنده، به نظرم هنوز تركيب بنديهاى محكم و جاافتاده عابدينى قابل تحسينه و اين چيزى كه اسمشو بعضى ها ميزارن تكرار، تكرار نيست شخصيت و هويت تثبيت شده ى طراح است.

  4. رضا عابدینی سالهاست به طور جدی تلاش کرده تا بتونه یک نوع رد پا یا گفتگوی شخصی رو در آثارش رعایت کنه چه در به کارگیری تصویرimage ” که معمولا فیگورهایی با ژست هایی خاص هستند”، تایپ و رنگ و بی شک فراز و نشیب های خاص خودش رو هم داشته و خواهد داشت. اما واقعا این بی انصافیه اینقدر ساده با واژه ” تکرار” این پوسترها رو زیر سئوال ببریم و خودمون رو در جایگاهی قرار بدیم که خیلی حرفه ی هستیم.
    یکی از فاکتورهای حرفه ی بودن در دنیای امروز درک آثار دیگران هستش که ویژگی های فردی آثارشون رو بپذیریم ، نه مدام در حال تایید یا رد آثار باشیم.
    در متن یه مصاحبه ی از زاگمایستر اشاره کرده بود: که تمام پروژ ه هایی که اجرا میکنه همه خلاق یا نوآورانه نیستند و گاها هم در پروژ های بعدی از ایده های پروژ های قبلی استفاده کرده ، به عبارتی یک نوع رفتار طبیعی هسش.
    این مجموعه رضا عابدینی تفاوت خاص خودشون دارن به شرط اینکه قبل رد کردن آثار کمی تامل کینم.
    // سپاس از روز رنگ //

  5. من با نظر آقای طراح گرافیک موافق هستم اما بیائم به جای آنکه شخصی را در تایپوگرافی ایران تبدیل به بت کرده و پرستش کنیم و هر روز او را بالا و بالاتر ببریم … هنرمندان دیگری را پرورش دهیم…خدایش خوبه ما طراحان گرافیک ورزشکار نشدیم ..وگرنه همه میگفتیم فقط حسین رضا زاده و تمام….آخه بهداد سلیمی چی؟.. واقعا چرا ما طراحان ایرانی ها تا یکی رو می بینیم رفته خارج از کشور زودی جوگیر میشیم؟….آخه رضا عابدینی عزیز وقتی تو ایران نیست چه لزومی داره سنگش را به سینه بزنیم؟بیاییم خودمان را پیدا کنیم…رضا عابدینی از همان سالهای 70 خودش را پیدا کرد و رفت که رفت و الان داره اون طرف حالش رو می بره و واسه هیچ کدام از طراحان تو ایران تره هم خورد نمی کنه هیچ…تازه دیگه راهش رو به قول خودش از همشون سوا کرده رفته…. آخه اگر کمی خلق و خوی ایرانی داشته باشه و دلش به حال ما ایرانی ها می سوخت پاشو از کشور بیرون نمی گذاشت یا حداقل سری تو ایران می زد..مثل مرتضی ممیز که تا آخرین نفسش تو ایران بود و همیشه جای خالی اش احساس می شود…آقای عابدینی به جای آنکه مدام خودش را بین خارجی ها اثبات کند بهتر است حداقل هر وقتی به فکر هم وطنی هایش باشد…بخدا معرفت و هنر در کنار هم هنر است نه آنکه معرفت را از آن خارج کنیم..روز رنگ جان امیدوارم حرفهایم را سانسور نکنی / خدایش قصد تخریب استاد عابدینی را نداشته و ندارم / فقط خواستم بگم که چه خوبه همه طراحان ما کمی اخلاق هنری داشته باشند / اخلاق بزرگترین ثروت یه انسان هستش / باز هم سپاس روز رنگ عزیز

  6. در جواب آقای طاهری باید بگویم که اخلاق از هنر سواست، چه بخواهیم و چه نخواهیم. آقای عابدینی انتخاب کرده است که ایران نباشد. باید به انتخاب وی احترام گذاشت. اما باید کارهای وی را و هر طراح دیگری که ادعایی دارد را نقد کرد. کاملا هم موافقم که کسی را نباید بت کرد. آقای عابدینی مانند هر طراح دیگری کارهای هنری خوب و بد دارد و از نظر من این پوسترها کارهای خوبی نیستند و مهمتریتن اشکال آنها ترکیب‌بندی‌های ضعیف آنهاست و این ضعف هم از این جا می‌آید که ایشان نتوانسته است انرژی‌های متضاد تصاویر و تیترها و خط‌ها را حل کند و آن‌ها را همگون سازد. ترکیب‌بندی‌ها آشفته است.
    قدرت هنری از ویژگی‌های اخلاقی و همچنین توانایی‌ بازاریابی هنری جداست. در نقد کار هنری نه باید به اخلاق هنرمند کار داشت و نه مرعوب نام وی شد. این نام‌آوری در بسیاری از زمان‌ها از راه‌هایی به جز قدرت هنری به دست می‌آید.

  7. جز کار اولش استاد که بدک نیست و شبیه خودشان شده، بقیه کارها بسیار آشفته هستند. دلیلش تاثیر خارج از ایران زیستن ایشان است. البته ایشان وقتی در ایران هم تشریف داشتند با تاثیرپذیری صددرصدی از هنر تایپوگرافی کشورهای بلوک شرق دهه 60 توانست برای خود اعتباری بهم بزند. یادم هست در مستندی که مدتی قبل از استاد منتشر شد، گله داشتند چرا کسی من را نقد نمی کند. ای کاش این سخنان به گوش شان برسد. جناب استاد عابدینی عزیز، همه آنچه شما انجام داده اید در خطوط کوفی قابل رصد است و می شود رگه های اصلی کار شما را در آنجا پیدا کرد. اگر جناب تان از همان ابتدا به سراغ خطوط غنی اسلامی رفته بود، راه تان بسیار کوتاه میشد.
    در همان مستند، طراحی هایی از استاد نمایش داده میشود که با ایده برداری از خطوط کوفی هستند و آثار بدی نیستند. اما باز هم جای تذکر وجود دارد که استاد در این رابطه نیز، آثار طراحی گرافیک دهه پنجاه کشورمان را مرور بفرمایند تا مشابهت اتودهای دستی فعلی شان که در پوستر اول وجود دارد، ملاحظه بفرمایند.
    جای نقد هنری بسیار خالی است…!! با احترام

  8. سلام . کاراولی چشمها جالبه . اما چهره خود هنرمند چرا ؟؟؟؟ نمیدونم . شاید اگه چهره دیگه بود جالب تر بود . این خطها و فیگورها هم خوبند و هم بد چون حرف جدید هم اگه زده بشه بخاطر یکسری تکرار المانها دیده نخواهد شد و پیام و حس خودشو گم میکنه . ای کاش استاد به این فیگورها دل نبندن . خسته نباشید امیدوارم سالم و شاد باشید.

  9. دوستان عزیز لطفا با تعصب نظر ندهید
    در هنر ما باید به دنبال فرم محتوا نیت و ساختار بود که به وسیله این موارد و مبانی به کمپوزیسیون منسجمی خوهیم رسید، جناب عابدینی تجلیات و داشته های درونی که در طی سالیان عمر خویش کسب کرده رو به اجرا در می اورد پس با این جبهه گیریا و جا نماز شستنا اصل هنر که زیبایس را خراب نکنید در هنر امروز روز ما مهم این که مخاطب با اثر ارتباط بر قرار کند که اثار عابدینی از این اصل برخورداره ،با سپاس

  10. من نمیدونم بعضی افراد چطور اینقدر نا عادلانه نظر می دهند؟ مگه پیکاسو اخلاق محور بود؟ هنرمند فقط باید خلق کنه. شماها چی میگیددددددد

  11. در این که آقای عابدینی یکی از اساتید تایپوگرافی ایرانه که شکی نیست، البته توی این هم شکی نیست که کارهاش واقعا خاصه و بعضی وقت ها گیج کننده. خیلی وقت ها هم ما نمی تونیم در جایگاه یک منتقد باشیم، چون به نظرم خیلی از ماها هنوز به اون حد نرسیدیم. ولی نباید این رو هم فراموش بکنیم که اصل گرافیک برای برقراری ارتباطه که فک می کنم بعضی جاها واقعا ارتباط برقرار کردن با کارهای عابدینی سخت باشه. شاید خیلی از نقدهای دوستان هم به همین خاطر باشه.

  12. سلام
    من اولین پوستر رو برای پروژه م انتخاب کردم، کسی از دوستان هست ک بتونه در تجزیه و تحلیلش راهنماییم کنه؟!

  13. من قاسم حسنی هستم .
    سالهاست که مدیون استاد رضا عابدینی هستیم / من و همسرم از موسسین انجمن حمایت از کودکان کار هستیم .

    یادمه سال 81 که انجمن رو تازه تاسیس کرده بودیم ، بابات طراحی لگوی لنجمن که خیلی هم برامون مهم بود پیش اساتید متعددی رفتیم . الحق همه شون زحمت کشیدند ولی هیچکدوم نظرمون رو تامین کرد ، تا اینکه بواسطه ی یکی از نزدیکانم آدرس استاد عابدینی رو گیر اوردیم و رفتیم خدمت شون .
    نزدیک یک ساعت در مورد انجمن و برنامه هاش و موضوع فعالیت هامون توضیح دادیم و خداحافظی کردیم .
    سه یا چهار روز بعد ، استاد غابدینی چهارتا اتود برای ما زدند واز جنس کاراشون فهمیدیم که موضوع رو به خوبی دریافته اند .
    یکی از چهار اتود رو انتخاب کردیم که الان حدود 15 ساله که لگوی انجمنه و همه بدون اینکه بدونند اون کار کیه ، ازش تعریف می کنند .
    استاد عابدینی یک ریال هم از ما دریافت نکردند و ما هر بار لگوی انجمن رو می بینیم ، یاد جناب آقای عابدینی عزیز می افتیم .
    خیلی دلم می خواد یه روز در سایت انجمن در این مورد یادداشتی در خور بگذارم . متاسفانه تاکنون موفق به این امر نشده ام . امیدوترم بزودی بتونم این وظیه رو انجام بدم .

    برای استاد عابدینی عزیز و همه ی عزیزانشون ، بهروزی و سر بلندی مستدام آرزومندم .

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *