اختصاصی روزرنگ: مسعود نجابتی یکی از تأثیرگذارترین و پرکارترین هنرمندان گرافیک معاصر ایران میباشد که با درایتی صحیح و مناسب توانسته است تعریفی جدید از کالیگرافی ایرانی و قابلیتهای آن در هنر گرافیک ارائه دهد و شکی نیست که در پیوند بین هنرگرافیک و خوشنویسی بسیار موفق عمل کرده است. هنرمندان حرفهای، هم آثار خوب و هــــم تجربیات ارزشمندی برای هنرجویان و علاقمندان به این مقوله دارند.
روزرنگ قصد دارد در این راستا از آثار، گقتار، تجربیات و نکتههایی که کمتر مجال مطرح کردنشان بوده استفاده کند و آن را در اختیار شما قرار دهد. در ادامه از استاد نجابتی درخواست کردیم که راجع به دو نمونه از آثارشان که منتشرشده به همراه اتودهای آن توضیحاتی بدهند. اتودهایی که گاه بهتراز نسخه نهایی هستند، اتودهایی که هیچ وقت دیده نمیشوند، اتودهایی که ارزششان کمتراز کار نهایی نیست و شاید مجال عرضه دیگر برایشان فراهم نشود اما دیدن وگفت وگو درباره آنها بسیار آموزنده و ارزشمند است.
مسعودنجابتی: صحبت از مواقعی ست که طراح بعد از اتودهای مختلف به نتیجه ای راضی کننده از نگاه خودش می رسد و به اصـــطلاح با اثـــرش رابطه ای عاطــــفی برقرار می کنــــد و اثــــر به گونه ای برایش بی نقص و کامل و جامع جــــلوه می نماید اما ارائه هر گونه نقطه نظری از سوی سفارش دهنــــده که تا حـــدودی خلاف این احساس باشد رونـــد کار را با مشکلی جـــدی و چالشی اســـاسی روبـــرو می سازد. جوانتر که بودم غالبا کار در این مرحله با دلخــــوری و اوقـــات تلخی پایــــان می یافت و من می مانــدم و طرحی که بایست در آرشیـــو شخصی بایگانی شـــود و سفارش دهنـــده ای که می رفت تا با طـــراح دیگری طرح موضــــوع کند.
اکنون درمیانسالی و با تجربه های تـــلخ و شیـــرین پشت سر و نگاهی واقع بیـــنانه تر به مسائل برخــوردم و واکنشم به نکات مطـــرح شده از سوی سفارش دهنــــده در مواجهه با اثـــر بسیار فـــرق کرده است.
سعی می کنم حتی برخی مواقــــع جای او باشم و انتظاری که از یک محصول گرافیک دارد را درک کنم. چنانچه منطقی در نقـــدش ببینم و احساس کنم نتـــیجه موجود از دیزاینی متناسب با موضـــوع برخوردار نیست اتـــود کردن را از ابـــتدا و با اتخـــاذ روشی متفـــاوت آغاز می کنم. هر چـــند در ابتدا کاریست صعب و دشوار، ولی در اثـــر تمرین و ممارست می شـــود یک رفتـــار معمول. اینکه طراح در عین برخـــورداری از توانایی های لازم برای طــــراحی و اجـــرا و داشتن سابقه ای مفیــــد و اعتبار اجتماعی و غیره بتواند در مقابل نقد اثرش، از خودش عبـــور کند و به وظـــیفه اش عمل نماید نیـــاز به تلاشـــی دارد به انـــدازه و وزن طــــراح شدنش. و به همان اندازه که باید یاد بگیـــرید جهت اعتـــلای حرفه و رشـــد و تعالی کارش در مقابل درخواست های بی جهت و غیراصولی و اعمال تغیــیرات مخرب و سلیــقه ای سفارش دهنـــده گارد حرفه ای داشته باشد باید تواضـــع واقعی و حرفـــه ای را نیز در قبـــال نقد منصفـــانه یاد بگیـــرد. و به نظــــــرم این از مهـــــم ترین مبــــاحث عــــلم دیـــزاین است.
دو نمونه پیوست از مصــــادیق بارز این مــــقدمه است. در نمونـــه نخست، اولین اتـــود، نشان خانه ســـرود انقلاب اسلامی را مشاهده می کنید. این اتود حدود دو سال پیش با هم فکری یکی از دوستان و همکاران شکل گرفت. ایـــده ای مبتنی بر تلفیق یکی از کلید های نت موسیقی و پرچــــم ایران و کار.
بـــالاخره بعد از کلی اتود کردن به نتــــیجه ای قابل قبــــول به لحاظ ایـــده و اجــــرا رسید. و به نظرم زیبـــایی، موجـــز بودن و گویایی لازم را برای یک نشــــان داشت ولی ســــفارش دهنـــــده طرح را نپذیرفت. از نگاه آنان این نشان مرکـــز سرودهای انقـــلابی نبود بلکه نمایانگر آهنگ ها و نواهای ملی بود. نکته ظریفی بود، هر چند به نظر ســـرود و آهنگ از هم جدا نیست ولی قطـــعا یکی هم نیستند.
روند طـــــراحی با عنایت به این تفـــــاوت مجـــــدد آغـــاز گردیــــد و خود کلمـــــه ســـــــرود مبنای کار قرار گرفت. قامت ایستــــاده س کشیــــده سرود با کرسی عمودی و تکرار ریتمیک آن عــــلاوه بر تــــداعی دسته های ســــرود با مقاومت و پــــایداری اتقلابی هم بی تناسب نبود و معضل اضـــافه شدن حروف {و} و {د} هم با نگاتیو شدن در ترکیب کلی مرتــــفع گردیـــد. این بار، هم خودم از نتیجــــه راضی تر بودم و هم سفـــــارش دهنــــده به مقصودش رسیــــده بود.
…….
در نمونه دوم پوستـــر سی امین جشنـــواره بین المللی فیـــلم کوتاه تهران را مشـــاهده می فرمایید. در انود اول شاهد دلبستگی ام به تایپــــوگرافی ایرانی و ادامه تجربه های شخصی بنده در گرافیک هستـــید. روشی که مکرر پیـــموده و آزمــــوده ام فارغ از اینکه آیا بهترین نسخـــه ای ست که برای سفارشم پیچـــیده ام یا اصرار بر ادامه تجـــربیاتم است. که صد البته این نکتـــه با مقوله دیـــــزاین تناسبی ندارد.
نتیجــــه، خودم را به شدت راضی و سفــــارش دهنــــده را متعجب ساخت! نه تنــها هیـــــچ ربط ارگانیکی اتمسفر پوســـتر با محتـــوا نداشت بلکه یادآور فضاهایی دیگر بود از جمله گــــلیم و صنـــایع دستی، البته رنگ هم به این تداعی کمک می کرد. این نکته را کسی که به اصطلاح در کار قوطه ور شده متوجــــه نیست، یا زمان لازم دارد یا کسی دیـــگر از بیرون باید ببیــــند.
و به همین دلیل است که اکثرا نتایج داوری جشنـــواره ها برای شرکت کنندگان مطلوب نیست. همین که اثر به لحاظ ساختـــار و ترکیب و استفـــاده از عناصر نوشـــتاری به حدی از زیـــبایی رسیده بود برایم کفایت می کرد البته ایـــده ای در سر داشــــتم که به تجربه در فیـــلم کوتاه منتهی می شـــد ولی نتیـــجه این را نشان نمی داد.
علیرغم تلاش چند روزه و علاقـــه ای که به این کار داشتم در قبال نقـــد منصفانه سفارش دهنده کار را مجدد شروع کردم. نتیجه بازهم تایپــــوگرافی بــــود، ولی از جنسی دیگر هنـــوز بعد از گذشت یک سال نمی توانم بگویم کار دوم را بیشتر می پسنـــدم ولی اعتـــقاد دارم در امر ارتبـــاط بصری وظــــیفه خود را بهتر عـــمل می کند. این را در عـــکس العمـــل سفارش دهنـــدگان و مخاطـــبان اثـــر به خوبی مشاهده کردم.