چگونه میتوانید ذهنی خلاق داشته باشید و خودتان را با باورهای قدیمی و تاریخ گذشته از دنیای آدمهای خلاق جدا نکنید.
مقالهی زیر از زبان دکتر تارا سوارت، پزشک، متخصص عصبشناسی، نویسنده و برگزارکنندهی دورههای مدیریت نوشته شده است. کتاب وی با عنوان «منبع: رازهای جهان هستی و علم مغز» بهزودی منتشر خواهد شد.
نسلی از افراد با این اعتقاد بزرگ شدهاند که خلاق نیستند؛ زیرا فردی در دورهی تحصیلی دبیرستان به آنها گفته است که در بحثهای هنری خوب عمل نمیکنند. تا همین اواخر، تعریف استانداردِ خلاقیت، بسیار محدود بود؛ شما یا خلاق بودید یا نبودید. درک عامه اینطور بود که «افراد خلاق» یا هنرمند هستند یا نقاش. تعجبی ندارد بسیاری از افراد خود را انسانهای خلاقی نمیدانند و از اینرو بر کسب دانش تمرکز میکنند. اما خلاقیت این نیست و اگر شما برای فعالکردن قسمتهای خلاق مغزتان با مشکل مواجه میشوید به دلیل همین طرز تفکر است.
افکار شما اعمالتان را تحت تأثیر قرار میدهد
ممکن است تعجب کنید طرز فکر شما درباره خلاقیت چه ارتباطی با خلاق بودن یا نبودن شما دارد؟ پاسخ کوتاه این است که، «ارتباط زیادی دارد». به خانهای راحت، خانوادهای مهربان، کسبوکاری موفق و فضایی دوستانه فکر کنید. مردم تصادفا این چیزها را خلق نمیکنند. بلکه زمانی بر آنها تمرکز کردهاند و تصمیم گرفتهاند آنها را ایجاد کنند. ممکن است بارها دچار شک و تردید شده باشند، اما در اعماق وجودشان میدانستند این موارد کارهایی است که میتوانند انجام دهند.
وقتی تحصیل در روانپزشکی و علوم اعصاب را شروع کردم صحبتهای زیادی راجع به جانبداری مغز شنیدم. این مفهوم بیان میکند افراد یا نیمکره راست مغزشان قویتر است یا نیمکره چپ. این موضوع ایدهی محبوبی است که ظاهرا از بین نخواهد رفت. این مفهوم بر پایهی تحقیقاتی که در دههی ۱۹۶۰ انجام گرفته، بنا شده است. محققان مطالعاتی روی مغز بیماران صرع انجام دادند که در عمل جراحی ارتباط بین دو نیمکره مغزشان قطع شده بود. بهعنوان آخرین راهحل، فیبرهای ضخیم متصل کننده دو نیمکره مغز آنها از هم جدا شده بود. در این تحقیقات محققان هر بار یک نیمکرهی مغز را تحریک میکردند و پردازش متقابل مغز را بررسی میکردند. آنها دریافتند نیمکرهی راست مغز برای پردازش عاطفی و نیمکره چپ مغز برای کنترل زبان و نگرش منطقی مهم است.
در نگاه اول به نظر میرسد این یافتهها پشتییان نگرش صفر و صدی «خلاق بودن یا نبودن» باشند. اما این تقسیمبندی تا حدی مصنوعی ایجاد شده بود. از سال ۱۹۹۱ به بعد که با آمدن سیتی اسکن امکان مشاهده ارتباطات سالم مغز در هنگام افکار خلاقانه بوجود آمد، تصاویر سادهتری ظهور کردند و معلوم شد قسمت کورپوس کالوزوم کلید افکار خلاقانه بود.
تعریف خلاقیت در حال تغییر است
از اوایل دهه ۱۹۹۰ درکی دقیقتر از ماهیت مغزهای خلاق به دست آمد. تیمی بینالمللی از محققان که توسط پروفسور راجر بیتی در ایالت پنسیلوانیا اداره میشود، الگویی برای ارتباطات مغزی یافتند که با تولید ایده در ذهن همراه است. در مطالعهی سال ۲۰۱۴ محققان افراد را در دستگاه اسکن مغز قرار دادند و از آنها خواستند برای وسایلی که هر روز استفاده میکنند مثل جوراب، صابون یا بستهبندی آدامس کاربرد جدیدی بیابند. بعضی افراد همچنان به کاربردهای هر روزه و عادی این وسایل چسبیدند و بیرون انداختن این کاربردهای متداول از ذهنشان برایشان بسیار سخت بود. درنتیجه کاربردهای واضحی مثل پوشاندن پاها را بیان کردند. اما در مقابل افراد خلاق که از هیچ همه چیز میسازند بین سه شبکه مغزشان (ذهن سرگردان، تفکر متمرکز و توجه انتخابی) ارتباط قدرتمندی نشان دادند. آنها پیشنهادها متنوع و خلاقانهای ارائه کردند. مثل سیستم فیلتر آب، مهر برای پاکتنامه و سیم آنتن.
چگونه تفکر خلاق را در خود پرورش دهیم
این تحقیقات نشان میدهد ما قادریم تمرین کنیم که نگرشی خلاقانه داشته باشیم. برای تبدیل کردن تفکر خلاقانه به عادت، راههای زیر را امتحان کنید:
۱- اجازه دهید ذهنتان سرگردان شود
با فکر کردن به ایدههای فراوان در مورد یک موضوع یا یک مشکل بهصورت همزمان، خود را به چالش بکشید. ضروری است که دست از ارزیابی ایدههای خود بردارید و قبل از نوشتن ایدههای جانبیتان آنها را ارزیابی نکنید.
۲- حواسپرتیها را کاهش دهید
اجازه دهید ذهنتان روی مسائلی که واقعا اهمیت دارند تمرکز کند. این کار را با متوقف کردن حواسپرتکنهای دیجیتالی یا مرتب کردن محل کارتان انجام دهید. شما نمیخواهید وقتی بهدنبال تمرکز هستید ذهنتان را با حواسپرتکنها منحرف کنید.
۳- با تمرین ذهن آگاهی، توجه انتخابی خود را بهبود بخشید
یک تمرین تنفس ساده و روزانه راهی فوقالعاده برای برگردان شما به دنیای واقعیت و آموزش دوباره به خودتان برای توجه به لحظه اکنون است.
۴- رمان بخوانید یا نمایش ببینید
فعالیتهای فرهنگی مانند رفتن به تئاتر یا حتی خواندن یک کتاب داستان، میتواند ارتباط بین دو نیمکره مغز را قوی کند که به بروز تفکرات خلاقانه کمک میکند.
این تمرینات ساده به شما کمک میکند خلاقانهتر فکر کنید و هنگامی که یاد گرفتید خلاقانه فکر کنید قادر خواهید بود زندگیای که برای خود میخواهید را طراحی کنید. ایدهها و روشهای تفکر را با هم ترکیب خواهید کرد و در این فرایند ایدههایی خلاقانه و دست اول ارائه خواهید داد. فرد خلاق کسی نیست که منطق را دور میزند اما چه کسی میتواند منطق را با مسیرهای دیگر تفکر همراه کند بدون اینکه خود را با عقاید محدود کننده محدود سازد؟
فرقی نمیکند چطور نقاشی میکشید یا چقدر نقاشیتان زیبا است. مانند هرچیز دیگر خلاقیت نیز به عظم و اراده و تمرین بستگی دارد.