«وقتی قلم به دست میگیرم تا کاراکتری خلق کنم دیگر خودم نیستم؛ خودم را به جای تک تک شخصیتهای داستان میگذارم؛ گاهی خوشحال میشوم؛ گاهی مایوس؛ گاهی شیطون؛ گاهی خجالتی و …
وقتی یک تصویرگر هستی هر چیزی که در اطرافت هست برایت رنگ و جان دارند. یک تصویرگر متفاوت میبیند؛ متفاوت فکر میکند و متفاوت زندگی میکند
روباهها همیشه برایم حیوانات جالبی بودند، یک روز داشتم با خودم فکر میکردم که چرا در قصههای ما روباهها همیشه بدجنس و حیله گر هستن؟!!!!! حس کردم در حق روباهها ظلم شده است. اینجا بود که ایده روباه دراز جان گرفت؛ یک روباه دراز مظلوم تنها!
بعد از کتاب «روباه دراز» من یک تصویرگر بودم که گاهی هم مینوشت و با رنگ و قلم مو به نوشتههایش جان میداد.
من فاطمه زمانه رو متولد 1368 در شهر کوچکی به نام اهر بدنیا آمدهام»