« باید اعتراف کنم شاکله تصویرهایم تنها برای خلق پوستر نیستند، گاهی احساس میکنم پوستری که ساخته میشود بازتابی است از رویدادهای اطرافم که پیوسته ذهنم را به غَلیان وا میدارند و منجر به تولید تصویر جدید میشوند.
با وسواسی که این روزها برای آفرینش یک پوستر بدان دچارم گاهی به مرز کلافهگی هم میرسم؛ زیرا موضوع را بارها و بارها زیر و رو میکنم تا شاید نابترین تصویر را از سرشت متن یا موضوع سفارش دهنده بیرون بکشم یا به عبارتی به دنبال تصویری میگردم که ذهنم درگیر آن است و متن یا موضوع تلنگری برای باز آوری آن گردیده است که صدالبته گاهی موفق و گاهی هم نتیجه چندان برایم رضایت بخش نیست.
افزون بر این، سالهاست با دیدن هر اتفاقی، چه خوب چه بد، تصویری در ذهنم شکل میگیرد (حال این تصویر هر چه باشد) حال این اتفاقات میتواند واکنشی دربرابر یک گفتگوی عادی با اطرافیانم باشد یا پرسه زدن در خیابانها، تماشاگرِ خستگی و بیتفاوتی مخاطبین درون متروها، انتظارهای روزمره، دیدن یا شنیدن اخبارهای مدام و گاه هراسناک و نمونههای بیشماری از این دست که مایهی ایجادِ تصویرها در ذهنم گردیده و برای آفرینشی تازه بایگانی میشوند.
از این رو، تکرار هر روزه این ماجرا باعث ایجاد حجم انبوهی از تصاویر در ذهنم گردیده است که بواسطه یک سفارش و در قالب یک اثر “یا همان پوستر” برای نمایشگاه و تئاتر و … منتشر میشود.»
پروژه دیگر «علی آقا حسین پور» در روزرنگ را اینجا ببینید.