فرض كنيم كه شما يك كسب و كار جديد راه انداختهايد و يا مدير يك شركت تجارى يا بازرگانى هستيد. شما در ذهنتان ايدههاى بى نظيرى داريد كه به انگيزههايتان پر و بال مىدهد و حاضريد هر كارى كه لازم است انجام دهيد تا اين روياها به حقيقت بپيوندد.
خب در اين صورت به مهمترين چيزى كه نياز داريد “گرافيك و دیزاین” است. اينجا نقطهى مهمى است. براى بسيارى از شركتهاى بزرگ، مشكلات و پيچيدگىها از همين جا آغاز مىشود. چون سؤالات زيادى دارند كه نمىدانند چگونه به آنها پاسخ بدهند.
اما شما مىتوانيد اين مسئله را براى خودتان ساده كنيد، در صورتى كه ذهنتان را به كمى “فهم گرافيكى” مجهز كنيد. در واقع هرچقدر در اين مورد بيشتر بدانيد، از پيچيدگى و سختى آن كاسته مىشود؛ بنابراين چهار نكته را براى شما ذكر مىكنيم كه لازم است راجع به گرافیک و ديزاين بدانيد:
١-اولين نكته اى كه بايد بدانيد اين است كه “گرافيك تجارى” قرار نيست چيزها را صرفاً زيبا جلوه بدهد. اگر فقط به اين نكته اهميت بدهيد، طرح گرافيكى شما با شكست روبرو مىشود؛ چرا كه تنها هدف گرافيك، زيبايى ظاهرى نيست. اين خيلى عجيب است كه اغلب مردم فكر مىكنند فقط به اين خاطر به طراح گرافيك نياز دارند که كارشان را زيبا كند.
آن چه كه شما به عنوان يك طرح گرافيكى خوب نياز داريد، طرحى است كه به لحاظ معيارهاى گرافيكى، غنى و پربار باشد و استراتژى هاى تبليغاتى هوشمندانهاى داشته باشد؛ ارتباط گرافيكى حساب شدهاى با مخاطب برقرار كند و در عين حال پيام مورد نظر را هم به آن ها برساند وتمام اينها فقط و فقط از يك طراح گرافيك با استعداد بر مىآيد.
٢– دومين نكتهاى كه بايد بدانيد اين است كه يك ديزاين صحيح، هميشه بايد هدفمند باشد. اگر گرافيك شما سردرگم و بى هدف باشد، فقط خوشايند افرادى خواهد بود كه آنها هم انسانهاى بىهدفى باشند و اين به آن معناست كه خوشايند هيچ كس نخواهد بود. به من بگوييد آيا كسى را مى شناسيد كه هدف نداشته باشد آن هم زمانى كه يك “تصميم خريد” مى گيرد؟!
٣-نكته سوم اين است كه شما نياز داريد بدانيد آيا در طراحى گرافيك هيچ ميانبرى وجود دارد؟ مثلاً نرم افزار. بايد بدانيد كه نرم افزار از افراد، طراح گرافيك نمىسازد و در بيشتر موارد چيزى كه ارائه مىشود يك طرح ضعيف است كه نبود هدف و استراتژىاى كه در قبل دربارهش صحبت كرديم، باعث شده كسل كننده، زشت و خارج از چهارچوب دقيق به نظر بيايد. در واقع شما ظاهراً كار خودتان را آسان كرده ايد و با يك بودجه ى كم، صاحب يك طرح گرافيكى شدهايد و توانستهايد ميانبر بزنيد؛ اما ميانبرى كه منجر به شكست مىشود! پروسهها هميشه وجود دارند؛ چون كار و تجارت با آن ها پيش مىرود و يك ديزاين خوب، ديزاينى است كه پروسه و فرآيندش را با موفقيت به جلو ببرد.
٤– آخرين نكتهى مهمى كه بايد دربارهى ديزاين بدانيد اين است كه يك طرح خوب، معمولاً يك بالانس جادويى بين آنچه شما دوست داريد و آنچه خوشايند مشتريان است برقرار مىكند. همه مىدانيم طرحهاى گرافيكى زيادى وجود دارد كه صرفاً خوشايند مشتریان هستند؛ اما من باور دارم كه آن نوع ديزاين، سطح سليقه مردم و شركت ها را به مرور پايين مىآورد و در واقع طرحهايى شكست خوردهاند كه نه تنها سود چندانى نمىرسانند؛ بلكه در نهايت باعث بيچاره شدن شركتهاى خود مىشوند!
شما بايد كارى را كه ارائه مى كنيد دوست داشته باشيد چرا كه آن اثر، معرف شما در بازار كار خودتان خواهد بود و اگر شما آن را دوست نداشته باشيد، آن طرح چه چيزى راجع به شما به مخاطبانتان مى گويد؟!
اما اگر از راه حلهاى گرافيكى استفاده كنيد و برند خود را صادقانه به طراحان حرفهاى و خوش فكر بسپاريد، مى توانيد به هر محصولى كه به بيرون ارائه مىدهيد افتخار كنيد و اين، همان كارىست كه طرحتان براى شما انجام مىدهد و افتخارى است كه برايتان به ارمغان مىآورد.