گرافیک محیطی در اصفهان

« استفاده از هنر نگارگری به عنوان یک نشانه در هویت بصری شهر می تواند به جز زیبا کردن فضای شهری، شرایط فرهنگ سازی با توجه به هویت ایرانی را فراهم سازد. گرافیک محیطی باید نشان دهنده هویت هر شهر باشد و طبق هویت تاریخی، فرهنگی و هنری آن شهر طراحی شود.

یک گرافیک محیطی قوی، مخاطب گسترده ای را به سوی خود جلب می کند و می تواند زمینه ساز بیان مفاهیم و هویت ایرانی اسلامی شوند. از سوی دیگر به دلیل این که ایرانیان با هنر سنتی (نگارگری) خاطره های قومی و مذهبی دارند، می تواند راحت تر با مخاطب خود ارتباط برقرار سازد و در مقایسه با گرافیک شهری که برگرفته از جامعه مدرن خارج از هویت ایرانی است، موفق تر عمل کند.

اما با توجه به مطالب ذکر شده نکته قابل تامل این است که چرا شاهد فراموشی هویت سنتی و بومی ایرانی خود در شهرهای امروزی و در بین مردم شده ایم؟

به همین دلیل در این طرح سعی بر آن شده با استفاده از تصویر باغ در نگارگری های ایرانی و نیز مشابهت فضای شرکت توسعه مجتمع های سیاحتی، فرهنگی و ورزشی سپاهان به یک باغ با وجود عناصر مختلف باغ ایرانی در این محوطه(آب، خاک، درخت ، کوه و…) در طراحی تابلوهای هدایت کننده مورد استفاده قرار گرفته است که بدین گونه بتوان با خلق و برجسته کردن هویت ایرانی ، باعث رقابت شهرها در جلب توجه و جذب سرمایه، توسعه کسب و کار، گردشگری و … شد.»

این پروژه در سطح شهر اصفهان توسط سمانه مرادمند کارشناس ارشد گرافیک در راستای زیباسازی شهرداری اصفهان اجرا شده است.

 

 

 

 

 

 

 

 

  1. ایشون هیچ اعتقادی به انتخاب فونت خوب،ورژن درست و ری‌سایز نشدن تایپ و ارتباط فرمی بین تایپ فارسی و لاتین ندارند!
    و بعد اینکه کِی میخواین دست از مینیاتور بردارین؟
    چه ارتباطی بین این سبک مینیاتور و اصفهان دیدین؟
    عین همون آخه؟
    پس دیزاین چی شد این وسط!

  2. به نظرم ایده خوبی بود اما هنوز به تکامل نرسیده. ایده استفاده از مینیاتور جالبه اما نشانه های محطیی باید ساده سازی بشن و نمیشه تنها یک دیتیل گذاشت. مخاطب عام باید خیلی راحت و سریع ارتباط برقرار کنه حتا اون آدم بی سواد. اینجاست که پای توانایی و شناخت شما از دیزاین مطرح میشه. استفاده درست از فونت و مشخص کردن قواعد سایز و رنگ و ترکیب اونها بسیار مهمه و تو اینجا دست کم گرفته شدن.

  3. ارتباط نگارگری های مکاتب نگارگری قرون اسلامی با شهر اصفهان چیست ؟
    تنها میشه ارتباط نگاره رضا عباسی با اصفهان رو در نظر گرفت .
    باید بگم که متاسفانه بولینگ ربطی به هنر عارفانه و جهان بینی مذهبی درون این نگاره ها نداره و نمیشه انقدر سهل انگارانه موضوعات رو به یکدیگربسط داد.
    نگاره های حمام هم ربطی به سرویس بهداشتی ندارند.
    نگاره معراج پیامبر هم کمی بی ربط به نمازخانه بانوان است .
    وجود همین اشتباهات فاحش نه تنها ، مختصروجه ی فرهنگی هنرنگارگری اسلامی را از بین می برد بلکه باعث تاثیرمنفی بر مردم جامعه می شود . و هیچ گونه اقدامی جز تنزل فرهنگی صورت نمی گیرد . نمونه اش شخصی بود که فکر میکرد این ها افغانی هستند و اعتراض خودرا بر روی این نگارها نوشته بود.
    در هیچ کشوری میراث مصور خودشان را به عنوان راهنماهای محیطی به کار نمیبرند (مخصوصا برای سرویس بهداشتی)

  4. همین که از المانای مذهبی استفاده نشده جای شکر داره و اگه بخام مسئله رو بازش کنم باید بگم ما کشوری ایدئولوژی محور هستیم برعکس غرب که اقتصاد محوره و همین مسئله در چهل سال اخیر باعث از بین رفتن حقوق شهروندی مدنی و حتی هنر شرقی و ایرانی شده و اگر دقت کنیم در تمام زمینه ها مذهب در حال نقش آفرینیه و موجب از بین رفتن اصالت فعل شده و یا حداقل موجب تغییرات اساسی در لاطن و ظاهر فعل شده که هنر هم از این آسیب در امان نمونده و دلیلش هم بدون شک حمایت اقتصادی از این پروسه بوده . من هیچ خلاقیتی به جز در مفهوم در کار ایشون نمیبینم ولی در عین حال این رو یه حرکت رو به جلو برای فرار از طراحی اسلیمی میبینم که از نظر من یک هنر وارداتیه بیشتر تا بومی.
    امیدوارم به مرور زمان هم مردم و هم هنرمندان خلع موجود در مدرنیسم رو بتونم پر کنن و به سمت اقتصادی شدن پیش بریم و کمتر شاهد چنگ زدن به تاریخ ایران برای بیان هنر ایرانی باشیم.

  5. ایشون میتونستند خیلی خلاقانه تر برخورد کنند نه اینقدر کلیشه ای . استفاده از دیتیل کار هرکسی میتونه باشه اما به عنوان طراح ارتباط خوبی بین تصویر و موضوع و تصویر وفونت بوجود نیاوردند

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *