شرط لازم برای طراح خوب بودن آگاهی از جهان اطراف است و این جهان اطراف گاهی اوقات پر از نیرنگهایی است که باعث زمین خوردن طراح میشود.
اگر شما یک طراح حرفهای هستید باید مسئولیت کارهای خود را به وسیلهی قانون کپی رایت که یک تراژدی بزرگ حرفهای است به دوش بکشید، اما این را هم بدانید که اگر مشکلی پیش آمد، بدون دفاع از اصالت و درستی کار خود پیروز نخواهید شد.
زمانی که یک طراح جوان برای اثبات اصالت کار، خود را در پیشگاه داوری دادگاه میبیند، شاهد وضعیتی تأسف انگیز هستیم. یکی از تصویرگران جوان به نام “باسن” “Bassen” از شهر لس آنجلس، در اوایل سال جاری وارد نبرد قانونی با شخصی به نام “زارا” شده است که بدون اجازه از طرحهای او در طیف وسیعی از محصولات مختلف استفاده کرده است. باسن توضیح میدهد: ” زمانی که مستقیماً طرح خودم را بدون اجازه بر روی کالاهای گوناگون و در فروشگاهای بزرگ دیدم، تصمیم گرفتم کار پیگیری و شکایت را از طریق قانون و وکیلم شروع کنم. وقتی که وکیلم نامهی شکایت را برای شخص خاطی فرستاد متوجه شدم که کار او فقط سرقت یک طرح نبوده و طرحهای بسیاری را بدون اجازه در محصولات دیگری نیز استفاده کرده است. مالکیت آن طرحها به من تعلق دارد و فکر میکنم وقاحت استفادهی بدون اجازه از آن حتماً باید به نتیجهای برسد.”
موضوع داغ “سرقت طرحی که بهوسیلهی کپیرایت و علائم تجاری ثبت شده بود” ذهن بسیاری از طراحان جوان را به سوی خود جلب کرد. حل و فصل این پرونده هنوز به نتیجهای نرسیده است، اما مشاهده این موضوع همیشه به روح طراحان لطمه وارد میکند، بهخصوص که تمام معیشت و زندگی آنها بستگی به جبران این عمل دارد.
زمانی که وکیلم با اطمینان خاطر خبر برنده شدن پرونده و جبران خسارت وارده را داد، بسیار خوشحال شدم. ولی از آن طرف آگاهی از هزینهی وکیل، دادگاه و هزینههای جانبی دیگر برای رسیدن به مرحلهی آخر، بسیار سنگین تمام شد.
وکیل “باسن” میگوید: آمادهسازی یک نامهی ساده مانند شکایتنامه و ارسال آن به دادگاه هزینهای بالغ بر چند صد هزار دلار تخمین زده میشود تا جریان به مرحلهی قانونی و اعادهی حق برسد. وی در ادامه میگوید: همهی هنرمندان باید سعی کنند بر اساس نیاز و استطاعت مالی خود وکیل مدافعی را برگزینند که بتوانند از خدمات و یا مشورت آنها بهرهمند شوند.
بیان این حرفها شاید برای یک وکیل راحت باشد اما برای طراحان جوان حتی پرداخت چند صد دلار هم بسیار پرهزینه و دور از انتظار است.
در کشور ایالات متحده آمریکا گزینهای برای هنرمندان جوان وجود دارد که سازمانهایی خاص، خدماتی رایگان برای حمایت از کسب و کارهای کوچک با نیازهای حقوقی و همچنین درخواستهای کپیرایت یا ثبت علائم تجاری و مالکیت معنوی، ارائه میدهند.
اما آیا شما نیز از قوانین حقوقی کپیرایت در حوزه ی کاری خود با خبر هستید؟
در بسیاری از موارد دانستن اینکه شما از نظر قانونی کجا ایستادهاید کمی گیج کننده است و زبان قانون هم درک آن را آسان نمیکند.
به هر حال ناهمگونی، هیچ تأثیری بر کپیرایت ندارد. در قانون ایالات متحدهی آمریکا کلمهی کلیدی «ناهمگون» به «قانون علامت تجاری» مربوط میشود.
شل پرکینز یکی از اعضای AIGA، طراح با تجربه و مشاور طراحان، در خصوص قانون کپیرایت میگوید: این ما را به نقطهی سردرگمی سوق میدهد. من فکر میکنم بسیاری از طراحان و همچنین مشتریان، به معنای واقعی تفاوت بین کپیرایت و ثبت علامت تجاری را نمیدانند.
این دو چه تفاوتی با هم دارند؟ کپیرایت از ابداع کنندهی طرح اصلی حمایت قانونی میکند. در واقعیت این امکان وجود دارد که چند طرح بهطور کاملاً مستقل شباهتهایی با هم داشته باشند، اما نمیتوان آن را سرقتِ طرح دیگری گفت، مگر آنکه بتوانید ثابت کنید که اثر اخیر در واقع بر اساس اثر اولیه خلق شده است و طراح اثر آخر، به اصل اثر دسترسی داشته است و آگاهانه چیزی شبیه به آن طرح را طراحی کرده است.
هر اندازه که طرح شما ساده باشد اگر احساس میکنید کسی آنرا کپی کرده است، به راحتی میتوانید شکایتنامهی خود را تنظیم کنید (مگر آنکه طراحی شما شکل عمومی داشته باشد، مانند: طرح الماس و یا پرچم و یا شکل هایی از این قبیل).
پرینگز در مورد پروندهی “باسن” میگوید: بسیاری از طرحهای او به صورت آنلاین منتشر شده است که بسیار بعید به نظر میآید که این طرحها بهصورت تصادفی مشابه هم بوده باشند. او در ادامه میگوید: من قاضی دادگاه نیستم ولی بعضی از شباهتهای قابل توجهی در کار وجود دارد که اگر یک یا دو مورد آن بهصورت اتفاقی بود حرف خاصی نمیتوانستیم در رابطه با طراحیها بزنیم ولی در این موردِ بهخصوص، بهنظر میآید که در دهها موضوع قابل ملاحظه، کارها مشابه هم هستند که این از نظر من تخلف به حساب میآید.
به مسئلهی ناهمگون و متفاوتِ «قانون نشان تجاری» باز میگردیم. به بیان ساده، نامها و نشانهایی در بازار وجود دارند که برای تعیین هویت منشاء محصولات و خدمات استفاده میشوند. لوگوها، نشان، شعارها و نشانهای تجاری، همگی در این دستهبندی جای میگیرند. این کلمات و تصاویر اگر متفاوت باشند، قدرت بیشتری در بازار دارند، بنابراین اگر شخص دیگری در بازار از برندینگ مشابهی که این تفاوت را ایجاد میکند استفاده کند، شما با مشکلات بیشتری در خصوص برند خود روبرو خواهید شد. پارکینز میگوید برای اینکه برند شما توسط «قانون نشان تجاری» محافظت شود: “شما باید منشاء و یا تولید کنندهی محصول یا طرحی باشید که توسط نام یا نشانی خاص معرفی میشود”. استارباکس قهوه تهیه میکند، اپل تلفن همراه و لپتاپ میسازد، اگر شما بهعنوان یک طراح، لوگو یا نام تجاری برای مشتری خود خلق میکنید که خدمات مشابهی مانند آنها میدهند و طرح شما شبیه به یکی از برندهای نام برده است، ممکن است مشتری خود را در معرض شکایت آن شرکتها قرار دهید.
در حالیکه متن قوانین نشان تجاری و حفظ حقوق مادی و معنوی در این مقاله نمیگنجد، مهم است که درک درستی از این دو را داشته باشید و یا حداقل با وکیلی که در این خصوص آگاهی دارد، در ارتباط باشید.
آنچه ما در اینجا بررسی میکنیم، اطلاعات اصلی و مهم برای طراحان جوانی است که در دنیای تجاری مشغول به کار هستند.
۱- اثر خود را ثبت کنید.
این امری ساده بنظر میرسد، اما وقتی طراحی میکنید، برای ثبت اثر خود اقدام کنید. قوانینی وجود دارد که بلافاصله پس از خلق اثر شما تا حدی از آن محافظت میکند. اما به ثبت رساندن اثر برای طرح شکایت در صورت کپی شدن کار، بسیار مهم است. اگر اثر شما پیش از کپی شدن ثبت شده باشد، آنوقت دادگاه قادر است تمام هزینههای قانونی و خسارتی که به شما وارد شده است را در صورتی که حق با شما باشد، پرداخت کند. اما اگر دادخواست شما بر اساس ثبت اثری که پس از کپی برداری انجام شده باشد، حتی اگر برنده دادگاه شوید نمیتوانید هزینههای قانونی را طلب کنید.
ثبت اثر همیشه روندی طولانی دارد. اما به جریان انداختن این روند به تنهایی حفاظت بیشتری از اثر شما انجام میدهد تا اینکه اصلاً آنرا به ثبت نرسانده باشید.
۲- بدانید برای چه کسی کار میکنید.
مواردی وجود داشته که اثر توسط شخص سومی ربوده شده است. شما به عنوان یک فریلنس باید از حقوق خود آگاه باشید. بهعنوان یک پیمانکار مستقل، حقوق اثر شما به واسطهی قراردادتان مشخص خواهد شد. میتوانید حق استفادهی محدود از اثر خود را در قرار داد ذکر کنید و یا کلیه حقوق مادی و معنوی اثر خود را به مشتری واگذار نمایید. توافقی که تحت آن در خصوص حقوق معنوی و مادی اثر با مشتری انجام میدهید کاملاً به شما مربوط است، اما پس از امضای توافق و واگذاری حقوق به مشتری، برای استفاده مجدد از آن طرح به اجازهی مشتری خود نیاز خواهید داشت.
در برخی موارد، بهخصوص زمانی که حق استفادهی محدود از اثر را به مشتری میدهید، همچنان حق استفاده از تمام فایلها برای شما محفوظ است و هیچ اجباری برای ارائهی فایلهای قابل ویرایش (لایه باز) به مشتری وجود ندارد. اگر در قرارداد ارائهی حق کپیرایت به مشتری را عنوان کردهاید، مشتری شما کلیهی حقوق کپیرایت اثر شما را در اختیار دارد که شامل تمامی فایلها و طرحهای متفاوت از ایدهی اولیه تا طرح نهایی میشود. البته در نوعی از قرار داد میتوانید حقوق استفادهی کپیرایت را فقط به فایل نهایی محدود کنید. صرف نظر از اینکه چه حقوقی از اثر را به مشتری خود واگذار کردهاید، باید مطمئن شوید میتوانید اثر طراحی شده را به عنوان نمونهی کار خود نمایش دهید. در برخی موارد مشتری تمایل دارد هویت شما ناشناس بماند که در این صورت باید حقالزحمهی بیشتری طلب کنید.
۳- از مسائل نشان تجاری آگاه باشید.
زمانی که لوگو یا تصاویر طراحی میکنید که ممکن است برای برندینگ استفاده شوند، مراقب باشید که طرح شما به حقوق نشان تجاری شخص دیگر تجاوز نکند.
توافق مشتری خود را برای استعلام قانونی پایش نشانهای تجاری جلب کنید تا مطمئن شوید مشکلی در اجرای طراحی نشان تجاری شما بهوجود نیاید.
۴- مراقب استفاده عادلانه باشید.
موارد معدودی وجود دارند که یک اثر بتواند بدون کسب اجازه از صاحب اثر، توسط دیگران مورد استفاده قرار گیرد. این موارد شامل استفادهی غیر تجاری، آموزشی و نیز طنز است. همچنین این موارد شامل آثاری میشود که بهعنوان آثار تغییر یافته انگاشته میشوند که در آنها پیغام، بینش و درک اثر تغییر یافته است. این مورد تنها زمانی در نظر گرفته میشود که اثر شما توسط شخص دیگری در آثار هنری تصاحب شده باشد.
در پایان لازم به اشاره است که بسیار بعید است یک طراح بتواند یک اثر دارای کپیرایت را که محتوای تجاری دارد به شکلی استفاده کند که به منافع آن تعدی نکند.