در دنیایی که بازطراحی لوگوها اغلب با واکنشهای تند روبهرو میشود، برخی برندها هستند که نباید به لوگویشان دست زد—مخصوصاً وقتی که طرفداران پرشورشان آمادهاند تا هر تغییری را زیر تیغ نقد ببرند. با این حال، «آلن پیترز» بدون واهمه، دست به بازطراحی لوگوی مارول زد؛ کاری که بیتردید واکنشهای شدید و دوگانهای بهدنبال داشت.
لوگوی فعلی مارول با تایپوگرافی ساده، جسورانه و بدون نماد گرافیکی مستقل، طی سالها به یکی از شناختهشدهترین هویتهای بصری در دنیای سرگرمی تبدیل شده است. پیترز در این پروژه تلاش کرده تا با افزودن مفهوم و ساختار گرافیکی جدید، این لوگو را بازتعریف کند. او در توضیح هدف خود گفته است: «مارول یک برند محبوب است، اما لوگوی آن فاقد داستان است و در ابعاد کوچک عملکرد خوبی ندارد.»
در طراحی جدید، او با الهام از کتابهای فیزیکی کمیک، حروف را با زاویههایی طراحی کرده که تداعیکننده صفحات کتاب هستند. بهویژه، ایجاد یک موتیف گرافیکی از حرف M در فضای مثبت و منفی لوگو، یکی از نکات کلیدی این بازطراحی است. اما نکته قابلتوجه آنجاست که این ایده، با وجود تلاش برای متفاوت بودن، چندان هم تازه یا منحصربهفرد به نظر نمیرسد. با یک جستوجوی ساده در گوگل میتوان نمونههای مشابه بسیاری یافت که با بهرهگیری از فرم حرف M و شباهت آن به صفحات کتاب، طراحی شدهاند. شاید دلیل این شباهتها را بتوان در ساختار ذاتی خود حرف M جستوجو کرد که در فضای مثبت و منفی خود، بهطور طبیعی قابلیت ایجاد چنین فرمهایی را دارد—و اینبار تنها بهراحتی توسط طراحان کشف و استفاده شده است.
بیشتر بخوانید:بازگشت چهار شگفتانگیز؛ روایت تصویرگران از طراحی خانواده اول مارول
در نهایت، اگرچه این بازطراحی تلاشی جسورانه و خلاقانه تلقی میشود، اما فاصله گرفتن زیاد از لوگوی شناختهشدهی مارول و فقدان تازگی واقعی در ایدهی اجرایی، باعث شده بسیاری آن را غیرضروری و تکراری بدانند.

مارول تنها یک برند سرگرمی نیست؛ بلکه نماد یک جهان سینمایی و تصویری گسترده با میلیونها مخاطب وفادار در سراسر جهان است. همین جایگاه ویژه باعث میشود هرگونه تغییر در عناصر هویتی آن، بهویژه لوگو، با حساسیت و دقت بالایی از سوی طرفداران و طراحان مواجه شود. لوگوی مارول نهتنها در آغاز فیلمها، بلکه بهعنوان بخشی از حافظه بصری نسلها عمل میکند و کوچکترین تغییری در آن، فراتر از یک تصمیم گرافیکی ساده، به چالشی فرهنگی و احساسی تبدیل میشود.