گاهی خاص بودن یک پروژه طراحی و خواستههای ویژهی سفارش دهنده، گر چه با مشقت و سختی، میتواند درنهایت منجر به تولید محصولی زیبا و یگانه شود. محصول نهایی قطعا متفاوت خواهد بود و نمیتوانید همانند آن در بازار بیابید. در این فرآیند رفت و برگشتی و ارتباط طراح و کارفرما دیدگاههای دو طرف به هم نزدیک و نزدیکتر شده و در نهایت خروجی کار میتواند علاوه بر آنها، مخاطب را نیز راضی کند. در پروژه این هفتهی روزرنگ محمدرضا اسلام پرست از فرآیند طراحی بسته بندی برای روغن پیور و فرآیندهای طی شده از ایده تا محصول نهایی متفاوت آن برایمان گفته است.
طراحی بسته بندی متفاوت با ایجاد تمایز در فرم
«در این پروژه طبق خواسته سفارش دهنده، به دنبال یک تمایز ویژه در ظاهر بسته بندی بودیم چرا که هر کدام از محصولات بر روی ویژگی خاصی از کیفیت تاکید داشت بطور مثال روغن کنجد «ارگانیک»، روغن کلزا «کلد پرس» و روغن زیتون «فرابکر» بود. در ابتدا برای ایجاد تمایز از فرم فیزیک (ساختار) ظرف شروع کردیم. استفاده از یک ظرف استوانهای با درب چوبی نتیجه بررسی و ایدههای اولیه بود. درب چوبی ،حس ارگانیک و مثبت در دید مخاطب ایجاد میکرد. برای درب و رسیدن به فرم مناسب تلاش زیاد و چندین مرحله نمونه گیری صورت گرفت (از حیث ابعاد و فرم).»
دیزاین با هدف استفاده دکوراتیو از محصول
«کانسپت دیزاین دکوراتیو یا استفاده از موتیفهای گیاهی ایدهای بود که کمک میکرد ما ظرفی شکیل و ساده خلق کنیم. نقوش گیاهی حسی دو منظوره ایجاد میکرد؛ هم به سلامت کالا اشاره داشت هم به محصولی که کاربر اصلی آن خانمهای خانه دار هستند. ما دوست داشتیم محصولمان به عنوان بخشی از دکوراسیون فضای آشپزخانه باشد.
اغلب ظرف روغن درون کابینت و دور از چشم است این محصول بدلیل ظاهری تزئینی قابلیت این را دارد که بخشی از فضای چیدمان آشپزخانه باشد. استفاده از لیبل ترانسپارنت، تکنیک سریگرافی (چاپ سیلک) روشی بود که انتخاب شد تا هر چه بهتر ایده نهایی، در اجرا به واقعیت نزدیک شود.»
استفاده از متریالهای با ارزش در بستهبندی برای القای کیفیت محصول به کاربر
«متوجه بودیم که این کالا مانند سایر محصولات متداول موجود در بازار و قوطیهای روغن معمولی نیست، محصول گران بود نیاز بود ظاهری میداشت که القا کننده ارزش و کیفیت میبود برای همین ما درب چوبی را به عنوان پاشنه آشیل و نقطه قوت تمایز دیزاین میدانستیم. همه چیز در ابتدا به فرم و ظاهر فیزیکی محصول معطوف بود، بعد رسیدن به فرم فیزیکی محصول گویی طرح را روی ظرف دیدیم. نقش و نگارهای گیاهی را ناخودآگاه احساس کردیم و استارت طرح و آب و رنگ شروع شد. واقعا گاهی بسته بندی را به شکل یک انسان میدیدیم. الهام مستقیمی در کار نبود هر چه بود حسی و در لحظه اتفاق میافتاد.»
چالش دستیابی به بهترین کیفیت و هم زمان کاهش هزینهها
«چاپخانه خوب و نوع لیبلینگ مهم بود. ساخت مناسب و قیمت معقول درب هم از نکاتی بود که قبول و پذیرش آن برای سفارش دهنده با مقاومت پیش میرفت. چون نمونه درب میبایست بصورت دستی و سفارشی اتفاق میافتاد که به هر شکل زمانبر میبود. به لحاظ فنی، تولید و اجرای چنین بسته بندیهای بسیار وقت و حوصله نیاز دارد و نگرانیهای تولید درست ایده هم بخشی از اتفاقاتی ست که امکان نرسیدن نتیجه دلخواه را همیشه در بر خواهد داشت.
به رغم همه موانع نتیجه قابل قبول و شیرین از آب در آمد.»