ابزار هوش مصنوعی

متأسفم دوستان! اما هوش مصنوعی فقط یک ابزار نیست

در چند سال اخیر که هوش مصنوعی مولد هم به یک فناوری برجسته و هم به موضوعی رایج در گفتگوهای روزمره تبدیل شده است، افراد در صنایع طراحی—از طراحان گرافیک مستقل گرفته تا مدیران فناوری—به یک شعار برای توجیه استفاده از آن رسیده‌اند: هوش مصنوعی فقط یک ابزار است.

در سال ۲۰۲۳، در همین نشریه، طراحان کاسپار لم و یوجون پارک نوشتند که «اگر نقش یک طراح را در برقراری ارتباط و اتصال ایده‌ها به انسان‌ها به شکلی معنادار ببینیم، تولید تصویر با هوش مصنوعی به یک ابزار و مسیر دیگر برای بیان خلاقانه تبدیل می‌شود.» این دیدگاه منحصر به آن‌ها نیست. جاش کمپو، مدیرعامل شرکت Razorfish، در مقاله‌ای در فوربس درباره مزایای هوش مصنوعی برای خلاقان، نوشت که «علاوه بر افزایش بهره‌وری، هوش مصنوعی درهایی را به روی امکاناتی باز می‌کند که تیم‌های خلاق پیش‌تر به آن‌ها دسترسی نداشتند»، اما او به خوانندگان هشدار می‌دهد که به یاد داشته باشند «هوش مصنوعی فقط یک ابزار است.»

در بخشی از یک گزارش CNBC درباره طراحی گرافیک و هوش مصنوعی، نیکولا همیلتون، رئیس انجمن طراحان گرافیک ثبت‌شده (کانادا)، می‌گوید که یکی از پرتکرارترین اظهارات طراحان درباره هوش مصنوعی این است که در واقع «فقط یک ابزار» است. او پیش از این مشاهده خاطرنشان می‌کند که «مقابله با فناوری‌های جدید برای طراحان چیز جدیدی نیست.» برخی حتی تا آنجا پیش رفته‌اند که هوش مصنوعی را به مداد تشبیه کرده‌اند. در پستی در لینکدین، پیتر اسکیلمن، رئیس جهانی طراحی در شرکت فیلیپس، به ما می‌گوید که «هوش مصنوعی فقط یک ابزار است» و سپس از ما دعوت می‌کند تا با پست او تعامل کنیم و می‌پرسد: «نظر شما درباره هوش مصنوعی در زمینه طراحی انسان‌محور چیست؟»

اما من، برخلاف این دیدگاه‌های خوش‌بینانه، نظر متفاوتی دارم. اگر قرار نیست بقیه این مقاله را بخوانید، بگذارید صریح بگویم: به نظر من، هوش مصنوعی برای جهان بسیار بد است. خیلی، خیلی بد. اما چرا چنین دیدگاهی دارم؟ اجازه دهید توضیح دهم.

ابزار یا جایگزین؟

تشبیه هوش مصنوعی به یک ابزار ساده مثل مداد، شاید در نگاه اول منطقی به نظر برسد. مداد ابزاری است که در دستان یک هنرمند، شاهکارهایی مثل مونالیزای داوینچی خلق می‌کند، اما در دستان یک فرد بی‌تجربه، فقط خطوطی بی‌معنا روی کاغذ می‌کشد. با این حال، هوش مصنوعی تفاوت بزرگی با مداد دارد: هوش مصنوعی نه‌تنها ابزاری برای خلق است، بلکه می‌تواند خود به‌عنوان یک خالق مستقل عمل کند. اینجاست که مشکل آغاز می‌شود.

وقتی می‌گوییم هوش مصنوعی «فقط یک ابزار» است، نقش فعال آن را نادیده می‌گیریم. هوش مصنوعی مولد، مثل مدل‌هایی که تصاویر یا متن تولید می‌کنند، از داده‌های عظیمی که از آثار هنرمندان و طراحان دیگر جمع‌آوری شده‌اند، استفاده می‌کند. این داده‌ها اغلب بدون اجازه یا جبران خسارت از خالقان اصلی گرفته شده‌اند. به‌عنوان مثال، بسیاری از هنرمندان در سال‌های اخیر شکایت کرده‌اند که آثارشان بدون رضایت برای آموزش مدل‌های هوش مصنوعی استفاده شده است. این موضوع نه‌تنها اخلاقیات را زیر سؤال می‌برد، بلکه به یک رقابت ناعادلانه منجر می‌شود: چگونه یک طراح مستقل می‌تواند با ماشینی رقابت کند که می‌تواند در چند ثانیه هزاران طرح تولید کند، بدون اینکه هزینه‌ای برای خلاقیت یا زمان صرف کند؟

تأثیر بر خلاقیت و هویت انسانی

یکی از بزرگ‌ترین خطرات هوش مصنوعی در طراحی، تأثیر آن بر خلاقیت انسانی است. طراحی، در هسته خود، یک فرآیند انسانی است که از تجربه، احساسات و دیدگاه‌های منحصربه‌فرد یک فرد سرچشمه می‌گیرد. وقتی هوش مصنوعی وارد این میدان می‌شود، خطر استانداردسازی و یکنواختی خلاقیت به وجود می‌آید. الگوریتم‌ها تمایل دارند به الگوهای پرتکرار و محبوب تکیه کنند، زیرا این الگوها در داده‌های آموزشی آن‌ها برجسته‌تر هستند. نتیجه؟ طرح‌هایی که شاید زیبا باشند، اما اغلب فاقد روح و اصالت‌اند.

علاوه بر این، وابستگی بیش‌ازحد به هوش مصنوعی می‌تواند مهارت‌های طراحان را تضعیف کند. اگر یک طراح به‌جای تمرین و توسعه مهارت‌های خود، به هوش مصنوعی تکیه کند، ممکن است در درازمدت توانایی خود برای خلق آثار اصیل را از دست بدهد. این موضوع به‌ویژه برای نسل جدید طراحان نگران‌کننده است که ممکن است از ابتدا با این فناوری بزرگ شوند و هرگز فرآیند خلاقیت خالص را تجربه نکنند.

بیشتر بخوانید: آیا هوش مصنوعی می‌تواند از یک حرفه‌ای بهتر طراحی کند؟

تأثیرات اجتماعی و اقتصادی

فراتر از مسائل خلاقیت، هوش مصنوعی تأثیرات عمیقی بر بازار کار طراحی دارد. شرکت‌ها و استودیوهای بزرگ ممکن است به‌جای استخدام طراحان انسانی، به سراغ هوش مصنوعی بروند تا هزینه‌ها را کاهش دهند. این موضوع می‌تواند به بیکاری گسترده در میان طراحان منجر شود، به‌ویژه برای کسانی که در ابتدای مسیر حرفه‌ای خود هستند. در حال حاضر، گزارش‌هایی از کاهش فرصت‌های شغلی برای طراحان گرافیک در برخی مناطق وجود دارد، و بسیاری از این افراد هوش مصنوعی را مقصر می‌دانند.

از منظر اجتماعی، هوش مصنوعی می‌تواند شکاف‌های موجود را عمیق‌تر کند. کسانی که به فناوری‌های پیشرفته دسترسی دارند، می‌توانند از مزایای هوش مصنوعی بهره‌مند شوند، اما طراحان در مناطق کمتر توسعه‌یافته ممکن است از این رقابت عقب بمانند. این نابرابری می‌تواند به کاهش تنوع فرهنگی در طراحی منجر شود، زیرا صداهای کمتر شنیده‌شده به حاشیه رانده می‌شوند.

آیا راه‌حلی وجود دارد؟

با وجود تمام این انتقادها، نمی‌توان منکر شد که هوش مصنوعی پتانسیل‌های زیادی دارد. اگر به‌درستی استفاده شود، می‌تواند به طراحان کمک کند تا ایده‌های اولیه را سریع‌تر توسعه دهند یا کارهایی را که زمان‌بر هستند، خودکار کنند. اما برای اینکه هوش مصنوعی واقعاً به یک «ابزار» مفید تبدیل شود و نه یک تهدید، باید چند گام اساسی برداشته شود.

اولین گام، تنظیم قوانین سخت‌گیرانه‌تر برای استفاده از داده‌ها در آموزش هوش مصنوعی است. شرکت‌ها باید ملزم شوند که از هنرمندان و خالقان برای استفاده از آثارشان اجازه بگیرند و جبران خسارت عادلانه‌ای پرداخت کنند. دومین گام، آموزش طراحان برای استفاده مسئولانه از هوش مصنوعی است. به‌جای اینکه هوش مصنوعی جایگزین خلاقیت شود، باید به‌عنوان یک مکمل برای آن عمل کند. در نهایت، باید فرهنگ‌سازی شود که ارزش کار انسانی در طراحی بیش از خروجی‌های ماشینی است. مشتریان و شرکت‌ها باید تشویق شوند که به‌جای انتخاب گزینه‌های ارزان‌تر و سریع‌تر، به دنبال آثار اصیل و انسانی باشند.

نتیجه‌گیری

هوش مصنوعی در طراحی، برخلاف آنچه بسیاری ادعا می‌کنند، «فقط یک ابزار» نیست. این فناوری پتانسیل تغییر اساسی صنعت طراحی را دارد، اما این تغییر می‌تواند هم مثبت و هم منفی باشد. اگر بخواهیم از مزایای هوش مصنوعی بهره‌مند شویم، باید با دید باز و انتقادی به آن نگاه کنیم و از تأثیرات منفی آن بر خلاقیت، اقتصاد و جامعه جلوگیری کنیم. در غیر این صورت، ممکن است روزی برسد که طراحی، که زمانی نماد خلاقیت و هویت انسانی بود، به یک فرآیند کاملاً ماشینی و بی‌روح تبدیل شود. انتخاب با ماست.

 منبع: fastco design