در طول دوره‌های مختلف، در انتشار کتاب‌ها با موضوعات دینی و داستان‌های معصومان و پیامبران، همیشه یک قالب ثابت تکرار شده‌است. قالبی که به لحاظ شکل و فرم، چندان جذاب نیست. عناصر بصری در آن نقشی ندارند و از ظرفیت‌های نظیر رنگ و تصویر، کمتر استفاده شده‌است.
پروژه این هفته روزرنگ، مربوط به یکی از مجموعه‌های داستانی انتشارات با محوریت وقایع تاریخی دینی، شب آفتابی نوشته محسن نعماء است که، داستان توبه‌ی حر را روایت می‌کند.
دفتر نشر فرهنگ اسلامی، از قدیمی‌ترین ناشران کتب دینی در ایران با سابقه 50 ساله است. کوروش پارسانژاد، مدیر هنری این انتشارات، برای تغییر و پیشرفت مجموعه و ارائه محصولات جذاب‌تر، به تغییر ساختارهای هنری کارها تاکید داشت. او به مدیران و مسئولان مجموعه استفاده از امکانات گرافیکی و خرق عادت در این حوزه را پیشنهاد کرد و این آغاز پروژه «شب آفتابی» است.
تصویرگر این پروژه، حسین یوزباشی، برای ما از جزئیات این پروژه می‌گوید.
تصویرگری کتاب شب آفتابی با چاشنی گرافیک
«سابقه آشنایی و همکاری طولانی‌مدت من با کوروش پارسانژاد به مجلات رشد و کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان برمی‌گردد. این سابقه موجب شناختی نسبتا دقیق از زیبایی‌شناسی و سلایق تصویری او شده‌است.»
«کار با تشریح مختصات سفارش، محدودیت‌های رنگی و گروه مخاطبین گسترده‌ی کتاب شب آفتابی شروع شد. تصویرگری را با شکلی طراحی‌گونه و با بیانی نمادین انجام دادم.»
« دو فرم کلی برای مفهوم خیر وشر انتخاب کردم و آن را در نقاط مختلف داستان بسط دادم. تلاش کردم تا با روایت مصور لحظات قصه، تصاویری با شکل نمادین و گرافیکی خلق کنم. به گونه‌ای که در کنار متن، تصویرسازی، شخصیت مستقل داشته باشد. با توجه به خواستگاه اصلی و همیشگی‌ام یعنی طراحی گرافیک، در پروژه شب آفتابی تلاش کردم تا به عنوان تصویرگر، با نگاه و بیان و ایده‌پردازی گرافیکی کار کنم.»
