تایپوگرافی یکی از ارکان اساسی طراحی است؛ عنصری که میتواند واکنشهای ناخودآگاه و احساسی عمیقی در مخاطب برانگیزد. اما پژوهش جدیدی از شرکت شناختهشدهی Monotype نشان میدهد که همه افراد به یک اندازه به اهمیت تایپ و فونت واقف نیستند.
این مطالعه که با عنوان «Fonts, Feels & Reels: Generational Attitudes to Type» منتشر شده، به بررسی رفتار بیش از ۱۲ هزار کاربر شبکههای اجتماعی از نسل Z تا نسل بومر میپردازد و نشان میدهد که چگونه نسلهای جوانتر از فونتها بهعنوان زبانی بصری برای بیان هویت، ایجاد ارتباط احساسی و شکلدهی به دریافت مخاطبان از محتوایشان استفاده میکنند.
افزایش تعامل و نارضایتی از محدودیتها
طبق یافتههای این پژوهش، ۷۸ درصد از شرکتکنندگان گفتهاند که استفاده از فونتهای متمایز موجب افزایش تعامل در پستهای شبکههای اجتماعی میشود. در مقابل، کمبود گزینههای تایپی برای بسیاری از کاربران، بهویژه در میان نسل Z و هزارهها، عاملی آزاردهنده است. بیش از نیمی از آنها از محدود بودن انتخاب فونت در پلتفرمهای اجتماعی ناراضیاند.
به همین دلیل، بسیاری از تولیدکنندگان محتوا برای دسترسی به فونتهای متنوعتر و کنترل بیشتر، از ابزارهای طراحی خارج از پلتفرم استفاده میکنند. در واقع، ۷۱ درصد از کاربرانی که از نرمافزارهای جانبی برای طراحی پستهای خود بهره میبرند، هدفشان داشتن آزادی بیشتر در انتخاب فونت است.
گفتوگو با تام فولی، مدیر خلاق اجرایی Monotype
در ادامه، گفتوگویی با تام فولی، مدیر خلاق اجرایی Monotype، دربارهی یافتهها و انگیزههای پشت این گزارش انجام شده است.

چرا تصمیم گرفتید رفتار نسلهای مختلف نسبت به فونتها را بررسی کنید؟
هر نسل به نوعی نسبت به فونتها آگاهی دارد. در این گزارش، تمرکز ما بر شبکههای اجتماعی بود، اما هدف کلی، درک دیدگاه نسلهای مختلف نسبت به تایپ بود. بسته به اینکه در چه دورهای بزرگ شدهاید، در معرض چه فناوریهایی بودهاید و امروز از چه ابزارهایی استفاده میکنید، برداشت متفاوتی از تایپوگرافی دارید؛ بهویژه در فضای دیجیتال. بنابراین جای تعجب ندارد که نسل Z در استفاده از تایپ بهعنوان ابزار بیان، بسیار آگاهتر و جسورتر است.
پیشزمینهی این تحقیق درواقع ادامهای بر گزارش روندهای سال ۲۰۲۵ ما بود. در گزارش اولیه، مباحثی مانند خوانایی و دسترسیپذیری مطرح بود، اما احساس کردیم چیزی در آن کم است: دیدگاهی که از منظر خود کاربران به موضوع نگاه کند، نه فقط از دید طراحان تایپ یا تحقیقات آکادمیک.
برای ما جالب بود که ببینیم مردم تا چه اندازه دربارهی تایپ نظر دارند و چه اهمیتی برای آن قائلاند. وقتی با برندها کار میکنیم یا تستهای کاربری انجام میدهیم، معمولاً بین برند و کاربر واسطهای وجود دارد. اما در این پژوهش، ما مستقیم از دید خود کاربران به موضوع نگاه کردیم و همین تفاوت اصلی آن بود.

آیا پلتفرمهای اجتماعی در زمینهی انتخاب فونت، کاربران را ناامید کردهاند؟
یکی از یافتههای ما این بود که کاربران دوست دارند گزینههای بیشتری در اختیار داشته باشند. شاید پلتفرمها حتی از این میزان تقاضا آگاه نیستند. تایپ بهعنوان یک دارایی فرهنگی و ابزار ارتباطی اغلب نادیده گرفته میشود، در حالیکه نشانهی سلیقه و سبک است. با این حال، هنوز بهصورت عمیق مورد پژوهش قرار نگرفته است. به همین دلیل ممکن است شبکههای اجتماعی هنوز متوجه اهمیت واقعی آن نشده باشند و در نتیجه، انتخابهای محدودی ارائه دهند.
آیا تایپ بهاندازهی لباسهایی که میپوشیم در بیان هویت فردی مؤثر است؟
باید موضوع را در بستر خود بررسی کرد. در فضای دیجیتال و شبکههای اجتماعی، تایپوگرافی میتواند نخ مشترکی باشد که سبک، سلیقه و زاویهی دید فرد را بهطور مداوم منتقل کند. وقتی درست بهکار گرفته شود، تایپ میتواند به شکلی قدرتمند، بیانگر سلیقه، پیشزمینهی فرهنگی، نیت، لحن و احساس باشد — شاید حتی خالصتر و مستقیمتر از لباسهایی که میپوشیم.
در سطح فرهنگی نیز، طی ده تا پانزده سال اخیر، درک عمیقتری از تأثیر ناخودآگاه تایپ بر ذهن انسان بهدست آمده است. تایپ در نقش یک «متقاعدکنندهی خاموش» عمل میکند. امروز آگاهی نسبت به این موضوع از سطح تخصصی فراتر رفته و به بخشی از دانش عمومی کاربران تبدیل شده است.

چطور میتوان اطمینان یافت که فونت انتخابی با پیام برند همخوانی دارد؟
اگر فونتی با پیام برند یا محتوا همراستا نباشد، فرصت مهمی از دست میرود. ما هنگام همکاری با برندها، طراحان یا پلتفرمها برای انتخاب یا طراحی فونت اختصاصی، اغلب با افرادی مواجه میشویم که تصور میکنند در زمینهی تایپوگرافی تخصصی ندارند و از ابراز نظر واهمه دارند.
در کارگاههای خلاقانهی خود، تلاش میکنیم این تردید را کنار بزنیم و واکنش احساسی و غریزی افراد به فونتها را بررسی کنیم. از آنها میپرسیم: «این فونت در لحظه چه احساسی در شما ایجاد میکند؟» همین واکنش احساسی، معمولاً بهترین راهنما برای انتخاب فونت مناسب است — بهویژه برای برندهایی با لحن شخصی یا احساسی.
در واقع، موضوع اصلی «لحن بیان» است: فونت چه احساسی منتقل میکند و آیا آن حس با پیامی که میخواهید به مخاطب برسانید همسو است یا نه؟ انتخاب صرفاً بر اساس ویژگیهای فنی مانند سریف یا سنسسریف بودن، همیشه نتیجهی درستی نمیدهد. نکتهی کلیدی، ارتباط دادن تأثیر احساسی تایپ با پیام مورد نظر است.
چرا فونتها در سال ۲۰۲۵ بیش از هر زمان دیگری اهمیت دارند؟
از سال ۲۰۲۰ به بعد، بحث «تحول دیجیتال» به یکی از پرکاربردترین مفاهیم تبدیل شد؛ مفهومی که در عین حال، واقعیتی ملموس را نشان میدهد. برندهایی که تا چند سال پیش حضور دیجیتال چندانی نداشتند، اکنون باید در همهجا فعال باشند — از شبکههای اجتماعی گرفته تا وبسایتها و پلتفرمهای جهانی متعدد.
در چنین فضایی، تایپوگرافی تنها عنصری است که میتواند تمام نقاط تماس دیجیتال یک برند را بهطور یکپارچه به هم متصل کند. بیش از رنگ، بیش از لوگو، و حتی بیش از صدا، تایپ میتواند در تمام پلتفرمها ثبات خود را حفظ کند. همین ویژگی، آن را به یکی از حیاتیترین عناصر هویت بصری برندها تبدیل کرده است.
وقتی برندی تایپوگرافی درستی انتخاب میکند — چه یک شرکت، چه یک پلتفرم و حتی یک فرد در حال ساخت برند شخصی — حس شناسایی و اعتماد تقریباً فوری ایجاد میشود. یک هویت تایپوگرافیک قوی میتواند سریعتر از رنگ یا شکل، برند را در ذهن مخاطب تثبیت کند. به همین دلیل است که بسیاری از شناختهشدهترین لوگوهای جهان، تایپوگرافیک هستند.
نمادها و آیکونها نیز میتوانند تأثیرگذار باشند، اما بهندرت به همان میزان از شناسایی جهانی دست مییابند. شخصیتهای برند، مانند میرکتهای Compare the Market، نیز ممکن است تداعیهای قوی ایجاد کنند، اما نمیتوانند در هر پست یا ویدیو حضور یابند؛ در حالیکه تایپ میتواند چنین حضوری مداوم داشته باشد.
به همین دلیل است که تایپوگرافی در سال ۲۰۲۵ بیش از هر زمان دیگری اهمیت دارد. تایپ نخ ارتباطی برند در تمام رسانههاست. اگر انتخاب درستی نباشد، فرصتی از دست میرود؛ اما اگر درست انتخاب شود، تأثیر آن بینظیر خواهد بود.

