نشان استاندارد
نشان استاندارد

چرا لوگوهای خوب نابود می‌شوند؟!

نقدی بر تغییرات ایجاد شده در نشان استاندارد ایران

گفتن از اهمیت و جایگاه تاثیرگذار و کاربردی لوگو، نشان و نمادها ضروریت ندارد. با نگاهی ساده و غیر تخصصی به دنیایی که در آن زیست می‌کنیم و تنها با تصور دنیای بدون لوگو، می‌توانیم تا حدی ارزش و اهمیت این بخش از هنر گرافیک را در قرن بیست‌ویکم بیشتر لمس کنیم.
در این میان نشانه‌ها و نمادهای ملی، که کاربردی وسیع و عمومی دارد، مهمتر هستند. نشانه‌هایی که بر اساس نیازهای مهم یک جامعه طراحی شده‌ است و همانطور که حضور آنها به آن بخش و موضوع سامان می‌دهد، نبود آنها هرج‌ومرج ایجاد خواهد کرد.

لوگوی شرکت‌های خودروسازی، بانک‌ها، و کلا مراکزی که ما دائم با آن سروکار داریم و هر‌روز در جلوی چشمان ما رژه می‌روند، نمادهایی ملی هستند و لازم است حساسیت خاصی در طراحی آنها لحاظ شود.

نشان استاندارد، قربانی نگاه غیرکارشناسانه مسئولین

تجسم کنید تمام اعتماد و اعتباری که نشان استاندارد به یک محصول می‌دهد چگونه می‌توانست به غیر از زبان نشانه گرافیکی به کاربر منتقل شود. این تقریبا غیر ممکن بود.

طی دوسه دهه اخیر خوشبختانه به دلیل وجود مفاخری چون مرتضی ممیز، محمد احصایی و .. لوگوهای منحصر بفردی طراحی شدند. این لوگوها در واقع جزئی از میراث فرهنگی تصویری معاصر به حساب می‌آیند.

اخیرا متاسفانه، لوگو و نشان استاندارد، با عنوان تغییر، تخریب شده‌ است. مشخص است تصمیم‌گیرندگان این اتفاق درک نادرستی از این موضوع دارند و تنها نگاه غیرکارشناسی خود را تحمیل کرده‌اند.

دلایل تغییر لوگوها چیست

تغییر و بروزرسانی لوگوهای مهم در دنیا اتفاق تازه‌ای نیست. نیازها، موضوعات و دایره فعالیت‌ها در حال تغییر است. این تغییر ناچارا گریبان‌ هویت‌بصری را نیز خواهد گرفت وچه بسا گاهی لوگوهای جدید سربلندتر می‌شوند. اما نکته مهمی که باعث بروز فاجعه تصویری، تخریب نشان‌ها، مضحکه شدن و سرخورده شدن کاربران می‌شود، چیست؟

این تغییر ناچارا گریبان‌ هویت‌بصری را نیز خواهد گرفت وچه بسا گاهی لوگوهای جدید سربلندتر می‌شوند.

نگاه سلیقه‌ای مدیران، از اصلی‌ترین و مهمترین دلایل به‌وجودآمدن این اشتباه است. عدم درک درست مدیران از اهمیت لوگو، کارکرد آن، نگاه سلیقه‌ای و در سطح نازل به نشان‌ها، باعث شده مدیران بدون دانش و حساسیت کافی، دست به ایجاد تغییرات نادرست زده و بی‌محابا خواسته‌های خود را تحمیل و عملی کنند. این تغییرات که بدون درنظرگرفتن جایگاه نشان و لوگو ایجاد می‌شود، درست مانند تغییر کاربری یک عمارت باستانی به یک مرکز خرید است، به همین عجیبی و به همین راحتی می‌تواند اتفاق بیفتد!

نگاه سطحی و سلیقه‌ای باعث می‌شود از مشاوران هنری و متخصص شناخته شده که به‌راحتی در دسترس هستند، هیچ استفاده‌ای نشود و یک اثر نفیس و جاافتاده برای اصلاح و یا ریدیزاین در دست یک طراح گرافیک ساده و کم‌وزن (غیرحرفه‌ای) قرار بگیرد.

هدف از این مقاله تذکر و هم‌چنین هشدار به مدیران است. مسئولین باید در هر جایگاه و اختیاراتی؛ مسئولیت ایجاد هرگونه تغییر در حال و آینده را بپذیرند. تغییراتی که ممکن است گاهی خیلی عالی و راه‌گشا باشد و گاهی برعکس فاجعه‌بار و غیراستاندارد!




حسن موسی زاده
طراح گرافیک