ما در عصر طلایی لوگو و برند به سر میبریم. انتخابهای زیادی وجود دارد که مشاغل در دنیای تجارت، خود را به مشتریان معرفی کنند و شانس بیشتری برای موفق شدن به دست آورند. تولیدکنندگان باید پیوسته تلاش کنند که با مشتریان خود به نحوی در ارتباط باشند که در ذهن آنها ماندگار شوند و بتوانند جایگاه مستحکمی برای خود به دست آورند. در ادامه این مقاله به تاریخچه هویت بصری میپردازیم. با ما همراه باشید.
تاریخچه هویت بصری
یکی از مطمئنترین راهها برای ماندگاری در دنیای تجارت و رقابت با سایر افراد، استفاده از الگوهای تبلیغاتی (لوگو و برند) و رسانهای است. شاید لوگو و آرم فقط یک علامت ساده بهنظر برسد؛ اما حقیقت این است که یک لوگو فراتر از یک علامت معمولی است. در واقع لوگو با داشتن هویت بصری مناسب، میتواند شالودهی هویت شرکت و کسب و کار شما را شکل دهد.
هویت بصری مفهمومی است که با نگاه کردن به آن میتوان تا حدودی معنا و مفهوم آن را درک کرد. اما با گذشت زمان و به وجود آمدن بسترهایی چون اینترنت، کاربرد آن در زمینههای مختلف متفاوت شده است. در حال حاضر مفهوم هویت بصری بیشتر با هویت سازمانی و برند رواج دارد ولی در واقع هویت بصری فراتر از هویت سازمانی است. این مفهوم گاهی با مسائلی همچون وحدت در کثرت و وحدت تصویری همراه میشود. به عبارتی اشکالی از هویت بصری نشأت گرفته از وحدت یا توازن عناصر بصری در طبیعت است. نمونههای بسیاری از آن نیز در اطرافمان وجود دارد.
با توجه به اهمیت این موضوع قصد داریم در این مقاله تاریخچه هویت بصری را بررسی کنیم. با روزرنگ همراه باشید.
هویت بصری چیست؟
برای اینکه بهتر بتوانید مفهوم هویت بصری را درک کنید و تمامی ابعاد آن را بشناسید از دو مشخصه اصلی واژه هویت، یعنی تشابه و تمایز استفاده میکنیم. با اتکا به این دو مفهوم میتوانیم برداشتهای زیر را از هویت بصری داشته باشیم:
اولین برداشت از هویت بصری این است که هر اثر دارای هویت و شخصیت منحصر به فردی است. همین امر موجب متمایز شدن آن اثر با سایر موارد میشود. در این برداشت وجه تمایز اثر هنری مطرح و مورد توجه است. این معنی از هویت بصری در حوزه گرافیک کاربرد دارد.
دریافت دیگری که میتوان از هویت بصری داشت، بیشتر متمرکز بر تشابه و همانندی است. به بیان دیگر در این برداشت مشخص میشود که عنصر یا عناصر بصری یک اثر تصویری شبیه به عنصر یا عناصر دیگر یا برگرفته از آنهاست. یا به عبارتی یک تصویر همانند تصاویر دیگر است، یعنی به گونهای، حس بصری، فضا (اتمسفر)، یا شباهتی از تصاویر دیگر را در درون خود دارد. اگر چه صورتی از تمایز نیز در آن نهفته است. این معنی بیانگر هویت بصری عام است. نمونههای هویت بصری عام در طبیعت و آثار مختلف تصویری از ابتدا وجود داشته و دارد.
برند در گذر زمان
در ادامه بحث تاریخچه هویت بصری به بررسی تاریخچه برند میرسیم! ریشهی واژهی برند، از کلمه قدیمی برندر، واژهای مربوط به منطقهی اسکاندیناوی (نروژ یا آلمان) به معنای سوزاندن است. در واقع به قطعهای فلزی یا چوبی اطلاق میشد که به پوست حیوانات اهلی مانند گاو متصل میشد. صاحب حیوانات نیز دارای علامت بهخصوص خود بودند و هر فرد قادر بود تا حیوانات خود را از حیوانات سایر افراد جدا سازد.
در طی قرون 18 و 19 تغییرات شدیدی در حوزه صنعت و تولید در اروپا و آمریکا به وجود آمد. افزایش مصرف کنندگان و تلاش برای رفع نیاز آنها، باعث شد بسیاری از کالاهایی که در خانهها تولید میشدند، مانند صابون و… از حالت محلی بیرون آمده و به کارخانه و کارگاههای متمرکز انتقال داده شوند.
در این زمان جامعه با افزایش تولید کالا روبهرو شد. بنابراین کارگاهها و کارخانههای تولید ناگزیر شدند در هنگام ارسال کالاهای تولیدی خود، لوگو و علامت خود را بر روی بستههای حاوی کالاها حک کنند. افزایش تولید محصولات و تنوع آنها به معنای به وجود آمدن بستر مناسب برای انتخابهای بیشتر بود. در این زمان شرکتها رقبای بیشتری داشتند و ناگزیر بودند خود را از سایر رقبا جدا نمایند.
این اولین جرقههای شکل گیری برند بود. نخستین نشانههای ظهور شخصیسازی کالاها در اروپا و در حوزه صنایع دستی رخ نمود. تولید کنندهها برای محافظت از محصولات خود و همچنین محافظت از مشتریان در برابر محصولات با کیفیت پایینتر، علائم تجاری بر روی محصولاتشان قرار میدادند. در این حین برندینگ در هنرهای زیبا نیز رخ نمود. امضای هنرمندان در زیر اثر نوعی آرم و برند محسوب میشد که میتوانست آثار آنها را از سایرین جدا نماید.
استفاده از نام تجاری به سالها قبل یعنی حدود سالهای 1500 برمیگردد اما تغییرات عمده و نهایی در قرن 19 و 20 رخ داده است. با گذشت زمان و استفاده از لوگوهای مناسب مشخص شد که چگونه میشود با کمترین تلاش توجه مخاطبان بیشتری را جلب کرد.
برندینگ و انسانهای پیش از تاریخ
از سالهای ابتدایی زندگی بشر، همزمان با اهلی کردن حیوانات و با شکل گیری اولین جوامع انسانی (شهرها و روستاها)، شناخت مفهوم مالکیت و سرمایهاندوزی، انسان در پی حفظ منابع و متعلقات خویش برآمد. به همین منظور هرفرد برای تعیین مالکیت دارایی، حیوانات و… از علائم به خصوصی استفاده کرد.
با گذشت زمان اهمیت این علائم و نشانهها برای تشخیص مالکیت کالاها و حیوانات بیشتر میشد. تا جایی که بعدها موجب متعهد شدن افراد نسبت کیفیت کالاهای تولیدی بود. با وجود این علائم شناسایی مالکان و تولیدکنندگان آسان بود.
این علامتها در ابتدای امپراطوری روم استفاده میشدند. در آن زمان اغلب سفالگران نام خود و محل ساخت ظروف را روی آن حک میکردند. در آن زمان قانونی برای منع تقلید وجود نداشت. هرکس میتوانست دستخط دیگری را کپی کند. شاید به نوعی بتوانیم نخستین جلوههای اهمیت هویت بصری را در اینجا جستو جو نماییم.
ظهور دوره رنسانس و اهمیت برندینگ
تاریخچه هویت بصری هم مانند بسیاری از تحولات دیگر با تغییرات و فراز و نشیبهای زیادی همراه بوده است. بعد از سقوط امپراطوری روم باستان و تا ظهور دورهی رنسانس منابع کمی از روند تغییر و تحول علائم و نمادهای تجاری در دست داریم. با ظهور دوره جدید، علائم تجاری نیز اهداف جدیدی را دنبال کردند.
پیشتر اشاره کردیم که در ابتدا افراد برای حفظ مایملک خود از علائم تجاری استفاده میکردند؛ همچنین اشاره شد که در روم باستان قانونی برای عدم کپی برداری از دستخط افراد وجود نداشت. در دوره رنسانس شاخصهی دیگری نیز به علامت تجاری اضافه شد و آن هم حق انحصاری یک تولید کننده نسبت به علامت خود بود و اعتبار تولید کننده به علامت تجاری او بود. سرانجام در این دوره، ارزش علامت تجاری به عنوان یک دارایی مورد توجه قرار گرفت.
برندسازی دورهی جفرسونین تا انقلاب صنعتی
توماس جفرسون یکی از اولین افرادی بود که قانونی شدن علائم تجاری را مطرح کرد. در واقع این علائم به نوعی دارایی شخصی و قانونی محسوب شدند و همچنین این نامها در بین مردم نیز شناخته شدند. بهطوری که بسیاری از برندهایی که امروزه در زندگی ما حضور دارند، مانند کوکاکولا، در آن زمان پا به عرصه وجود گذاشتند.
برندینگ دورهی انقلاب صنعتی تا مدرن (1920-1950)
از شروع انقلاب صنعتی تا دوره مدرن تغییرات چشمگیری در قانون علامت تجاری و لوگو به وجود آمد . شرکتهایی که نام آنها برای مصرف کنندهها شناخته شده بود، مایل بودند لوگو خود را ثبت نمایند، این در خواست جمعی منجر به ثبت حدود 16هزار درخواست شد. از این تعداد حدود ۴۰۰ لوگو مانند لوگوهای وازلین و کلت (تفنگ) همچنان پا برجا هستند.
همچنین با شروع دوره مدرن افراد بیشتری به علائم و نامهای تجاری علاقهمند شدند. در همین زمان بود که بخش حقوق معنوی به دپارتمان تجاری شرکتها اضافه شد.
بیشتر بخوانید: راهنمای سفارش هویت بصری؛ هر چیزی که باید هنگام سفارش هویت بصری بدانید!
پست مدرن و تغییرات انفجاری در صنعت علائم تجاری
دوره پست مدرن با شروع تحولات شدید و ناگهانی در تمامی عرصهها همزمان است. با شروع این دوره تمام مفاهیم هنر، هنرمند، تجارت و… تغییر کرد و از مفاهیمی چون والا بودن، فاخر بودن و… فاصله گرفته شد. در این دوره علائم تجاری و نمادها نیز دستخوش تغییر شدند و در سبک و سیاقی جدید به نمایش در آمدند.
در این دوره لوگوها و آرمها دیگر فقط متشکل از کلمات یا اشکال مسطح نبودند بلکه در قالبهای متنوعی چون انواع صداها، رنگها، بعدها و… به نمایش گذاشته میشدند. در این دوره دسترسی به اینترنت برای اکثر مردم جهان فراهم شد. با به وجود آمدن این شبکه جهانی، بستر مناسبی برای ایجاد این تغییرات گسترده فراهم شد؛ به طوریکه تنها در یک سال (2003) بیش از یک میلیون لوگو در آمریکا ثبت شد.
لوگو زیر شاخه جدیدی از برندها
با طی روند ذکر شده، مفاهیم گسترده و تازهای به آرمها و لوگوها اضافه شدند. این تغییرات ایجاد شده در مفهوم و سبک طراحی، به نوعی نشان دهنده سیر تاریخی علائم تجاری است که شاید بتوانیم آن را تاریخچهای برای برند نیز بدانیم زیرا در دورههای آخر تکامل لوگو، مفاهیمی با آن همراه شد که برند را شکل داد. این مفاهیم تازه لوگو را به زیرشاخهای برای برند تبدیل کرد.
با شروع قرن بیستم مهمترین ضربههای پست مدرن به علائم تجاری وارد شد. افراد برای داشتن لوگوی خاص خود، دیگر قید و بندی نداشتند و از هرچیزی که میتوانستند استفاده کردند تا خود را به دیگران معرفی کنند. عناصری مثل صدا، ساخت کاراکتر، شعارها و… و این سرچشمه مفهوم برندینگ بود.
بیشتر بخوانید: هویت بصری چیست؟ بررسی جایگاه و چگونگی ایجاد هویت بصری در برندها
هویت بصری و اهمیت گسترده آن
در ادامه بحث تاریخچه هویت بصری با آغاز دههی ۱۹۴۰ و تکامل آرمها و لوگوها، افزایش شرکتهای تولیدکننده، به وجود آمدن رقابت بیشتر بین افراد و… تولیدکنندگان مایل بودند بیشتر روی مخاطبان و مشتریان خود تاثیر بگذارند و در ذهن آنها ماندگار شوند.
آنها سعی داشتند افراد را از ابعاد گوناگون روانشناختی، نژادی، فرهنگی و… با محصولات و برند خود مرتبط کنند. از اینجا بود که صاحبان مشاغل با هویت و شخصیت منحصر به فرد برای برند مواجه شدند.
مفاهیمی همچون جوانی، تفریحی، لوکس بودن و غیره. این مساله سرآغاز فعالیت برندینگ و هویت بصری است. موضوعی که امروزه باعث شده مشتریان بیشتر از اینکه محصول بخرند، برند میخرند.
چرا برندها برای افراد مهم هستند
پیشتر اشاره کردیم که صاحبان مشاغل برای ایجاد تمایز بین خود و رقبا از علائم و نمادهای خاصی استفاده میکنند. با گذشت زمان این علائم در انحصار آنها قرار میگیرند و تبدیل به لوگو و بعدتر برند یا نام تجاری آن شرکت یا کارخانه میشوند. برندها در ارتباط با یک نام شکل میگیرند و در راستای هدف تولیدکنندگان، برای ایجاد تمایز فعالیت میکنند و در ذهن مخاطبان جای میگیرند.
در واقع مخاطبان برندها را دوست دارند زیرا با خرید و استفاده از آنها ریسک مصرف را کاهش میدهند؛ همچنین آنها با استفاده از برندهای خاصی هزینههای مصرفی خود را کاهش میدهند.
مفهوم هویت چگونه در برند تفسیر میشود؟
مفهوم هویت، یک موضوع تفسیری است که شناخت اهمیت آن به عنوان نخستین واسطه میان سازمان و مشتریان سازمان، امر مهمی است. هویت شناسایی نمادهای برند است. هویت، بیانگر ویژگیهای ملموس یا ناملموس برند است. هویت برند، روشی است که یک شرکت یا کارخانه میخواهد برند خود را به گروههای هدف (مشتریان) ارائه نماید.
متخصصان در مطالعات خود، هویت برند را به عنوان ابزاری ضروری در جهت متمایز نمودن برند معرفی نمودهاند که اهمیت این امر با افزایش رقابت پذیری مضاعف میشود و در صورت حفظ و توسعه هویت سازگار و شفاف از برند، جایگاه آن در ذهن مشتریان پایدار خواهد ماند. برخی از محققین نظیر کولینز و پوراس بیان داشتهاند که ثبات هویت برند، شرکت را در سازگاری با تغییرات بازار یاری میرساند.
در میان ابعاد مختلف یک محصول، هویت برند مهمترین چیزی است که اکثر استراتژیهای بازاریابی معطوف به آن هستند و به برجسته کردن برند گرایش دارند. نتایج تحقیقات مختلف نشان دهندهی آن است که هویت برند تاثیر زیادی روی اداراکات مشتریان داشته و کیفیت محصولات و اعتبار شرکت تاثیر گستردهای روی ادراکات و وفاداری مشتری دارد.
هویت بصری بیان و نمایش بیرونی برند
تا اینجا سعی کردیم تاریخچه هویت بصری و برند و بخشی از دلایل اهمیت آنها را بررسی کنیم. در این بین دانستیم که رقابت با دیگر برندها را میتوان با ایجاد هویت برند متمایز و قدرتمند کاهش داد. نکته مهم در ایجاد هویت برند نگرش مدیران برند است. آنها باید تصمیم بگیرند که برندشان بیانگر چه امری باشد. در مرحله بعد باید تلاش کنند از عناصر مناسب هویتی برای ایجاد برند بهره بگیرند.
هویت برند بیان و نمایش بیرونی برند است. وقتی هویت برند ایجاد شد، این هویت نحوه شناخت مصرف کنندگان از برند را تعیین میکند. هویت برند بر مبنای شناخت کامل از مصرف کنندگان، رقبا و محیط بازار برند است. موفقیت در این امر به شناخت فلسفه برند و بیان تاثیر گذار آن هویت بستگی دارد. هویت برند همان تصویر برند نیست.
نتیجه گیری
تصویر برند، نگرهی ذهنی مصرف کننده از برند است. هویت برند دیدگاه سازمان بوده و تصویر برند نیز دیدگاه مصرف کنندگان است. هویت برند مجموعه تداعیهای برند در ذهن مصرف کننده است. هویت برند با ارتباطات بازاریابی ایجاد میشود اما نهایتا توسط مجموع تجربههای مصرف کنندگان در ارتباط با برند شکل میگیرد. تمام تلاش یک طراح باید این باشد که یک هویت کاملا شخصی برای برند ایجاد کند. توجه به مخاطبان و کاربران برند، اهتمام اصلی تولید کننده و در نهایت تمام پتانسیل یک برند، می تواند به پیشرفت و ماندگاری یک برند کمک کند.
اولین برداشت از هویت بصری این است که هر اثر دارای هویت و شخصیت منحصر به فردی است. همین امر موجب متمایز شدن آن اثر با سایر موارد میشود. در این برداشت وجه تمایز اثر هنری مطرح و مورد توجه است. این معنی از هویت بصری در حوزه گرافیک کاربرد دارد.
از سالهای ابتدایی زندگی بشر، همزمان با اهلی کردن حیوانات و با شکل گیری اولین جوامع انسانی (شهرها و روستاها)، شناخت مفهوم مالکیت و سرمایهاندوزی، انسان در پی حفظ منابع و متعلقات خویش برآمد. به همین منظور هرفرد برای تعیین مالکیت دارایی، حیوانات و… از علائم به خصوصی استفاده کرد.
در طی قرون 18 و 19 تغییرات شدیدی در حوزه صنعت و تولید در اروپا و آمریکا به وجود آمد. افزایش مصرف کنندگان و تلاش برای رفع نیاز آنها، باعث شد بسیاری از کالاهایی که در خانهها تولید میشدند، مانند صابون و… از حالت محلی بیرون آمده و به کارخانه و کارگاههای متمرکز انتقال داده شوند.