یادمان هایی از گذشته تاریخی کشورمان وجود دارند که در بسیاری مواقع، تبدیل به منابع الهام کم نظیری برای هنرمندان شده اند. پست امروز روزرنگ اختصاص به پروژه ای با رنگ و بوی کهن و در عین حال نگاهی مدرن و امروزی دارد. هنرمندی که در ادامه آثارش را می بینید پس از جستجو در نقوش کاشی های قدیمی، به روایت منحصر به خودش رسیده است.
« این مجموعه را برای داستانی از نادر ابراهیمی با عنوان « آفتاب، باران و قصه کاشی» تصویرسازی کردم. داستان روایت مرد نقاشی در کاشان است که روزی تصمیم می گیرد، دیوارهای کاخ محل دیدار پادشاه و مردم را نقاشی کند. اما آفتاب، رنگ نقاشی های روی دیوار را خراب می کند و باران آنها را می شوید. مرد، راه های زیادی را امتحان می کند تا سرانجام موفق به کشف کاشی می شود که در برابر آفتاب و باران مقاوم است.
هر فریم از داستان را به شکل یک کاشی مربع تصویر کردم و از نقوش مورد استفاده کاشی های قدیمی الهام گرفتم و آنها را با فضای شخصی تصویرسازی هایم ترکیب کردم. هدفم این بود که نشان دهم داستان را خود کاشی ها روایت می کنند. عناصر ناگفته ای را نیز با تصویر به داستان اضافه کردم. مثلا در جایی از داستان که در شهر برای کمک به ساختن کاخ جار زده می شود، خروسی را کشیدم. در جایی دیگر درخت زندگی را تصویر کردم. در چند جای کتاب، پرندگانی را با سر انسان کشیدم که مانند شاهدان وقایع حضور دارند و با پرندگان معمولی تفاوت دارند.
نکته شگفت آوری که موقع گرفتن سفارش این کتاب از طرف نشر« نظر» برایم روی داد، سفر اتفاقی بود که به کاشان داشتم، جایی که داستان کتاب هم در آن شکل می گذرد، مرد نقاشی که در کاشان موفق به کشف کاشی شده بود. من توانستم کاشی های زیادی را در آن سفر ببینم و از آنها عکاسی کنم.
فکر می کنم چالش اصلی در این مجموعه هماهنگ کردن فضای داستان و نقوش قدیمی کاشی ها، و ایجاد جذابیت برای مخاطب که درواقع کودک نسل امروز است، بود. امیدوارم آن را به درستی انجام داده باشم. علاقه زیادم به داستان های اسطوره ای و افسانه ها در انتخاب داستان هایی که برای تصویرسازی انتخاب می کنم بسیار تاثیرگذار است. »
« نجوا عرفانی» کارشناس ارشد تصویرسازی از دانشگاه هنر تهران است و تاکنون بیش از 30 عنوان کتاب کودک و نوجوان را تصویرسازی کرده است. سایر پروژه های او در روزرنگ را دنبال کنید.
