ساخت مجموعه انیمیشن های کوتاه “زندگی پنهان” به تهیه کنندگی استودیو انیمیشن ” پاج” از زمستان سال گذشته آغاز و همچنان ادامه دارد. این انیمیشن ها با تکنیک Live action یا تلفیقی کار شده است.
« ادریس ارمغانی» در پست امروز روزرنگ از روند ساخت این مجموعه و نگاه به زندگی پنهان اشیاء گفته است:
« ایده اولیه برای شروع این مجموعه از داستانی که چند سال قبل نوشته بودم و اسمش ” ماجرای پسری که حباب صابون بود ” آمد . داستانی خیلی ساده از یک حباب که بعد از مواجهه با شکست عشقی می ترکید!
در گفتگویی تیمی نتیجه گرفتیم بعد از تصویربرداری روی حباب، متحرکسازی کنیم و همین روش فکر را در زندگی پنهان هم دنبال کردیم. برای شروع حدودا ده داستان مختلف نوشتیم که در نهایت یکی انتخاب و براساس استوری بورد شروع به تصویربرداری و متحرکسازی کردیم، اولین قسمت بعد از دو ماه تولید شد. مخاطب زندگی پنهان همه گروه ها و همه مردم هستند.
ما در هر سنی که باشیم با اشیا پیرامون خود به طور مستقیم در ارتباطیم، بدون در نظر گرفتن سن و سال و این می تواند برای مخاطب خیلی جذاب باشد که اشیایی که هر روز با آن ها در ارتباط هستند حالا در یک ماجرای داستانی و با نگاهی جدید قرار گرفته اند.
با اشراف به این نکته که آثاری با این تکنیک اجرایی بسیار تولید شده است، احساس کردیم باید دنبال موضوع تازه ای باشیم در این حین متوجه شدیم که موارد مشابه ساخته شده، خط داستانی ندارند. بنابراین 5 قسمت داستانی با موضوع عشق تولید کردیم که یکی از آنها مصادف با آتش سوزی پلاسکو، به آتش نشانان اختصاص پیدا کرد. این اولین فرق زندگی پنهان با موارد مشابه است که هم داستان دارد، هم بیننده را متاثر می کند و با کپشن نهایی روی فیلم، احساس مخاطب را برمی انگیزد.
مجموعه دوم ما با نزدیک شدن به نوروز کلید خورد و سراغ اشیایی رفتیم که به نوعی با عید ارتباط پیدا می کنند. مثلا اگر از ساعت در مورد نوروز سوال شود احتمالا از عقب و جلو شدن های اول سال گلایه خواهد کرد. یا همینطور مواردی مثل صندلی و آجیل و … هرکدام به نحوی از نگاه خود حرف هایی در مورد نوروز خواهند داشت .
در نهایت تصمیم گروه عوض شد و دوازده سوال نوروزی طرح شد و مثل گزارشگر از مردم سوال کردیم و با توجه به صدا و شخصیت مردم، بعضی اشیا را به آن ها نسبت دادیم. در سری سوم با مدل داستانی شروع کردیم با عنوان” کاپ فادر”. مجموعه ای سفارشی با الهام از داستان مشهور پدر خوانده.
در مواردی این مجموعه فقط ساختار روایی و هنری خود را جلو می برد و در موارد تبلیغاتی به سمت کاربردی شدن پیش رفته است. در نهایت سفارش دهنده ما باید به دنبال یک سبک جدید تبلیغات باشد که به صورت صد در صد کاربردی نیست . تکراری نشدن، مهم ترین چالش پیش روی ما از ابتدا بوده و هنوز هم برایمان مهم است.»