«اگر با نگاهی حساس به زندگی و آثار «عباس کیارستمی» بنگریم، او بیش از هرچیز دربارهی «زیستن» ساختهاست. نگاه سادهساز او در طراحی گرافیک نیز، پیرو همین ویژگی است. تکدرخت بالای تپه در پوستر فیلم «خانهی دوست کجاست»، کت و شلوار آویخته به دیوار در پوستر فیلم «لباسی برای عروسی»، بالا رفتن تا روشنایی در پوستر فیلم «مسافر» و بسیاری نشانههای دیگر، از ستایش زیستن در آثار این هنرمند خبر میدهد.
نمایشگاه «در ستایش زندگی» بخشی از کارهای گرافیک «عباس کیارستمی» را به نمایش گذاشت. در طراحی هویت دیداری نمایشگاه به این سمت حرکت کردیم تا دوستدارانش و بهویژه «طراحان گرافیک» به درستی با آثار دیدهنشده کیارستمی و رنگ نگاه او در کارهای گرافیک دیزانش روبهرو شوند. سادگی و پرهیز از پیچیدگیها در آثار بررسی شدهاش، مسیر و سبک طراحی نمایشگاه را برای ما روشن کرد.
استفان زاگمایستر پس از بازدید از نمایشگاه آثارش در دومین دوسالانه سرو نقرهای، به اهمیت چیدمان و دیزاین برای یک نمایشگاه تاکید داشت. او در جمع ما با نکتهسنجی گفت: «طراحی بدون ایدهی این نمایشگاه، تنها به چیدمان ردیفی طرحها و آثار دیداری-شنیداری ختم شدهاست!». این نگاه ریزبینانه زاگمایستر در سال ۹۲، ما را به بررسی ظرفیتها و پتانسیل دیداری آثار کیارستمی واداشت تا سرانجام به دستهبندی دقیقتری نزدیک شویم. با اندازهگیری دقیق و بررسی امکانات محل برگزاری نمایشگاه (گالری مرتضی ممیز در خانه هنرمندان ایران)، نخستین قدم را برای تولید پیشطرحهای دیزاین و چیدمان آثار آغاز کردیم.
چالش پروسه طراحی نمایشگاه، از طرفی به تنوع آثار کیارستمی برمیگشت. این تنوع، شامل طراحی پوستر، نشانه، تصویرسازی کتاب، جلد کتاب و آلبوم موسیقی، عنوانبندی فیلم، کمپین تبلیغاتی، طراحی و کارگردانی اُپرا به همراه اتودها و یادداشتهای تولید برخی از کارها بود. چالش دوم، رویکردهای مختلف کیارستمی در خلق و تولید کارهایی بود که «سادگی» وجه مشترک آشکار آنها هستند.
ماهیت گرافیکی کارها این امکان را ایجاد کرد تا برای ابعاد، اندازه و چیدمان آثار تصمیمگیری کنیم و با دیزاینی همآهنگ ولی غیر یکنواخت، گفتوگویی بین بازدیدکننده و آثار بسازیم.
به عنوان نمونه، تصویرگریهای پر انرژی کتاب «من حرفی دارم» (احمدرضا احمدی-۱۳۴۹) ما را بر آن داشت تا از میان این تصویرسازیها، شاخصترین را در اندازه ۴۰۰ در ۱۸۰ سانتیمتر در کنج دیوارها و از روی خط تای کتاب پیادهسازی کنیم.
امضای «عباس کیارستمی» در نقش یک شوک دیداری، هوشمندانه به کار گرفتهشد. قرار دادن این شوک دیداری در اولین نقطه تماس و در فضایی بود که از بیرون گالری هم دیده میشد؛ بازدیدکنندگان را به میانهی آثار میکشاند و آنها را با فضای نمایشگاه درگیر میکرد.
سیال بودن بازدیدکننده و انتخابگری او در حرکت بین فضاهای مختلف گالری ممیز برای ما اهمیت داشت. به همین دلیل با بهرهگیری از موقعیت پنجرههای داخلی گالری و شیوه چیدمان، راهرو مانند سالنها کاربردی شد. این سیال بودن در نمایشگاه، ریتمی ایجاد کرد تا بیننده دچار خستگی دیداری نشود. پوستر فیلم «سیاه و سفید» و پرترهی هنرمند برای دستیابی یه این هدف جانمایی شدهبود.
جانمایی هدفمند و مدیریت فضاها بر اساس کاربرد به همراه تنظیم ارتباط بین فضاها، برای بیننده ایجاد ریتم میکند. با این ریتم میتوان فاصلهگذاری با آثار را تنظیم کرد و برای او حس نزدیکی و دوری را شکل داد. خلق کردن ریتم در طراحی نمایشگاه، گفتوگویی بین بیننده و آثار است. »
هیربد لطفیان، مدیر هنری نمایشگاه آثار طراحی گرافیک «عباس کیارستمی» است. این مراسم و نمایشگاه با همت «مدرسهی ویژه»، از اول تا چهاردهم تیرماه ١٣٩٦ در خانه هنرمندان ایران برگزار شد.
هیربد، دانشآموختهی رشتهی ارتباط تصویری از پردیس هنرهای زیبای دانشگاه تهران است. از سال ۱۳۸۷ فعالیت حرفهای خود را در زمینههای طراحی تایپ، هویتسازی و تبلیغات آغاز و در سال ۱۳۹۰ استودیوی شخصیاش را تاسیس کرد. آثار او در چندین نمایشگاه گروهی و انفردای به نمایش در آمدهاست.
همکاران پروژه: معراج قنبری، نوید ملکی، نسترن کچچیان و مسعود قربانی