یکی از اهداف اصلی اکثر هنرمندان بیان مسائل اجتماعی، سیاسی، اخلاقی و غیره است. این موضوعات میتوانند مثبت و منفی باشند؛ اما هر چه که باشند هنرمندان خود را در برابر بیان این موضوعات و آگاهیبخشی به مخاطب مسئول میدانند و در این راه از مواد و متریال و سبک های گوناگونی استفاده میکنند تا هر چه بیشتر و بهتر بتوانند مفاهیم مورد نظر خود را منتقل کنند. یکی از این روشها کاریکاتور و کارتون سازی است. در این پروژه از روزرنگ قصد داریم کارتونهای اجتماعی علی پاک نهاد که در بیلبوردهای محیطی و شهری مورد استفاده قرار گرفته را معرفی کنیم. با ما همراه باشید.
مختصری راجع به کاریکاتور
اگر برای یافتن معنای کاریکاتور به دایرهالمعارف یا فرهنگ لغت مراجعه نمایید با تعریف زیر مواجه میشوید: بازنمایی اغراقآمیز رفتار یا ویژگیها، با هدف تمسخر یا مضحک جلوه دادن موضوع.
اگر بخواهیم به تعریف فوق استناد کنیم، باید کاریکاتور را وسیلهای برای بیان مسائل و موضوعات اجتماعی و سیاسی به کار ببریم. کاریکاتورها دارای عناصری اغراقآمیز هستند که سوژهها را مضحک جلوه میدهند. علاوهبر این وقتی به ریشه کلمه کاریکاتور مراجعه کنید متوجه میشوید که این کلمه از ریشه ایتالیایی کاریکار اخذ شده است که به معنای اغراق میباشد. کاریکاتور باید سنجیده، منطقی و هوشمندانه باشد. هنرمندان بسیاری برای بیان مسائل سیاسی و اجتماعی از این روش استفاده میکنند. بسیاری از کاریکاتورها جنبه طنز دارند اما بسیاری دیگر با اینکه در نگاه اول طنز و خنده دار بهنظر میرسند، اما معنای عمیقی در خود دارند.
از ابتدای شکلگیری هنر کاریکاتور تا همین اواخر همیشه این هنر در بسترهای کوچک و کاغذی مانند کتابها، روزنامهها و مجلات ارائه میشد و هیچ وقت شاهد ارائه کاریکاتور در ابعاد بزرگ در فضاهای شهری نبودیم. در سالهای اخیر شهرداری تهران با برگزاری ورکشاپهای زیباسازی باعث شد هنرمندان کارتونیست بتوانند هنر خود را در سطوح بزرگ و در فضای شهری ارائه نمایند. با این کار علاوهبر این که انتقال مفاهیم اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و غیره بهتر صورت میگرفت، هنرمندان ماهری ک گمنام مانده بودند نیز شناخته میشدند.
بیلبورهای شهری
بیلبوردها تابلوهای بزرگ هستند که توسط دولت، صنعتگران، تولید کنندگان کالا و… برای تبلیغات و نصب آگهی استفاده میشوند. پیشینه اصلی این تابلوها به اولین تمدنها باز میگردد و میتوانیم ریشه اصلی آن را در مصر باستان و ستونهای سنگی اوبلیسک جستجو کنیم. این ستونهای چهار وجهی که داری سری هرمی شکل بود، از سنگی یک تکه ساخته میشدند و علاوهبر تزیین فضای شهری برای تبلیغ مذهب مصر مورد استفاده قرار میگرفت. معمولاً روی آنها جملات مذهبی کنده کاری میشد. با گذشت زمان و اختراع ماشین چاپ، تکمیل روشهای لیتوگرافی و چاپ اولین پوسترها، مردم تاثیر مثبت تبلیغات برای کسب و کار های خود را درک کردند. پس از آن بهدنبال بسترهای بزرگتر برای تبلیغ و معرفی کسب و کار خود رفتند. تا اینجا فقط موضوعات تجاری و جدی روی بیلبوردها نصب میشدند اما در سالهای اخیر موضوعات رنگ و بوی تازهای به خود گرفتند و با نگاهی نو در معرض دید مخاطبان به نمایش در آمدند. از نمونه این کارهای جدید میتوان به آثار و کارتونهای اجتماعی علی پاک نهاد اشاره کرد.
او درباره این آثار میگوید:
کارتون در میان هنرهای تجسمی هنر جوانتری است. شاید کوچکترین عضو خانواده هنرهای تجسمی باشد. مانند هر عضو کوچکی در خانواده جدی گرفته نمیشود. مانند بچههای آخر که تا میانسالی هم برای اعضای خانواده باز هم کودک به حساب میآیند. نظرشان جدی نیست و دهانشان بوی شیر میدهد!
چند سالی است این فرزند کوچک خانواده تجسمی بزرگتر شده و جایی برای خودش باز کرده است. کم کم دارند جدیاش میگیرند. مثل این روزها که مسئولان فرهنگی و هنری و حتی موسسات تبلیغاتی که پی به استعدادش برده و از آن بهره میگیرند. آنها پی به نفوذش بردهاند. آخر به خاطر جوانیاش حرفش را جوانها خوب میفهمند. شوخ طبع است. شاد است. اگر هم نخنداند تبسمی کوچک بر لب میآورد. حرفش را صریح میزند و اهل تعارف نیست. دارد جایش را باز میکند. این چند فریم از آن دست کارهایی است که در بیلبوردها چند ماهی مهمان شهرها بودهاند . بیلبوردهایی که قبلا فقط کارهای جدی به خودش دیده بود.
پاک نهاد معتقد است کمتر پیش میآید نگاه طنز گونه برای کسی جذاب نباشد. بههمین علت در اکثر آثارش شاهد فضاهایی شاد، طنزآلود و رازآمیز هستیم.
اکثر هنرمندان کارتونیست بر این باورند که اجرای کارهای طنز مانند این است که بر لبه شمشیر راه بروید. زیرا یک اثر طنز بسیار تعویل پذیر است و میتواند تفاسیر متفاوتی در بر داشته باشد.
یکی از چالش اصلی هنرمندان کارتونیست این است که جامعه همیشه نسبت به انجام کارهای جدید و منتقدانه مقاومت میکند. شرایطی که اکثر هنرمندان با آن مواجه میشوند و گاهی چارهای جز کنار آمدن با آن ندارند.