این روزها بحث هوش مصنوعی بسیار داغ است. در این میان نام Chat GPT و DALL-E بسیار می درخشد. روزانه میزان استفاده از این ابزارها نیز بیشتر میشود. پیشرفت هوش مصنوعی نباید منجر به ناامید و دلسردشدن طراح و تصمیم او برای دنبالکردن حرفهای دیگر شود. برای گرفتن بهترین نتیجه باید شرایط جدید را به صورت دقیق بررسی کرد.
آیا هوش مصنوعی حرفهی طراحان را تغییر میدهد؟ اگر مسئولیتها و حرفه طراحان را محدود به انجام یکسری وظایف مشخص بدانیم، آن وقت حضور پر رنگ این روزهای Midjourney یک تهدید بزرگ محسوب میشود. اما، اگر حوزه فعالیت طراحان را ایده پردازی و تبدیل آن ایده به عمل بدانیم، هوش مصنوعی نه تنها تبدیل به رقیبی برای هنرمندان در طراحی نمی شود، بلکه در این مسیر ابزاری برای کمک خواهد بود.
دغدغههای بهجا و منطقی یک طراح در مورد هوش مصنوعی
این روزها یکی از نگرانی های بسیاری از طراحان این است که هوش مصنوعی چطور میتواند وظایف یک طراح یا مهندس نرم افزار را انجام دهد. در شرایطی که هوش مصنوعی به سرعت می تواند طرح خواسته شده را در اختیار کاربر قرار دهد، چرا باید از طراحان درخواست کرد تا چندین اسکچ برای نمونه و در یک بازه زمانی نسبتا طولانی ارائه دهند؟
در این شرایط، کار برای طراحانی که در شرکت هایی کار می کنند که برای آثار هنری ارزش قائل نیستند، سخت تر هم خواهد بود. هم چنین، در این هنگام مسائل اخلاقی نیز پر رنگ می شوند. تا این لحظه هوش مصنوعی در تولید محتوا و اثر، چه زشت و زیبا چه واقعی یا براساس تخیل، موفق عمل کرده است. اما، توجه خاصی به دسترسی به اطلاعات و نحوه تولید خروجی آن نشده است. این بخش از کار برای حفظ حریم و مسئولیت نسبت به آثار دیگران نیز باید در نظر گرفته شود.
توانایی پذیرش تغییرات و استفاده حداکثری از منابع
طراحان باید بررسی کنند که چگونه از تکنولوژی و هوش مصنوعی در طراحی هایشان می توانند کمک بگیرند. فراموش نکنید که ترس از هوش مصنوعی همیشه با ما بوده است. همیشه همین طور بوده است، با ورود تکنولوژوی جدید، طراحان دچار دلهره نسبت به آینده خود می شدند.
این اتفاق بخصوص زمانی افتاد که ابزارهای آنالوگ مارکتینگ به دیجیتال تبدیل شد. اما طراحان به مرور زمان، نحوه بهکارگیری و استفاده از ابزارها را یادگرفتند و به هنگام کار از آن ها استفاده میکردند.
ما با این حقیقت که ابزارهای گوناگون هر روز درحال تغییر و بروز شدن هستند به راحتی کنار آمدهایم. هنگامی که Adobe ادوبی Figma را خرید، موج کوچکی از تغییر در حوزه طراحی بهوجود آمد. بسیاری از طراحان تصور می کردند که برای نرم افزار مورد علاقه آنها ،وایرفریم، اتفاقات جدیدی خواهد افتاد. Figma اولین بار در سال 2016 عرضه شد و زمان زیادی از این تاریخ نگذشته است.
این ابزار جای پیشرفت بسیار دارد و قبل از انتشار آن ابزارهای زیادی مانند Sketch، Azure و InVision وجود داشت که امروزه هنوز هم طراحان از آن ها استفاده می کنند. در ساده ترین حالت ممکن، تحولاتی که در حوزه تکنولوژی در حال رخ دادن است، باعث می شود عنوان شغلی افراد تغییر کند. حدود 40 سال پیش، “معمار اطلاعات” یا “طراح وب” شغل آیندهداری حساب میشد. اما امروزه چنین تصوری خندهدار است.
آیا هنوز هم طراحان، وب سایت طراحی می کنند و اطلاعات را سازماندهی می کنند؟ ممکن است تا حدودی درست باشد، اما امروز اینترنت فقط محدود به وب سایت نیست. با ورود تکنولوژی جدید طراحان نقشهای متفاوت تر از خلق کردن دارند. همان طور که تکنولوژی باعث کمرنگ شدن یک سری مشاغل شد، در کنار آن مشاغل جدیدی هم ایجاد شد.
تغییر نگرش نسبت به آنچه طراحان خلق میکنند
باید در نظر داشته باشیم که تکنولوژی مرتبط با هوش مصنوعی، مدت زیادی است که همراه ما بوده است. بیش تر ابزارهای موجود نیز مبتنی بر قدرت تشخیص و تولید الگو هستند که ریشه در یادگیری ماشینی دارند.
معمولا بیشتر پرسش ها در مورد هوش مصنوعی در مورد این است که چطور این ابزار آموزش دیدهاند؟ از چه منابعی برای تصاویر استفاده میکنند؟ حق مالکیت آنها مختص به چه کسانی است؟ و موضوعات دیگر…
هر چه باشد جهان طراحی باید از این فرصت بهترین استفاده را کرده تا در کار خود موفقتر عمل کند.
مدل و شیوه طراحی با کمک هوش مصنوعی
هیچ قانون جدی یا مهارت خاصی وجود ندارد که آینده شغلی طراحان را تضمین کند. طراحان باید به حضور هوش مصنوعی عادت کنند و با بررسی هایی که انجام می دهند از مسیر جدیدی که در آن قرار می گیرند آگاهی داشته باشند. هم چنین، باید درک عمیق از بسترهای ارتباطی که اکنون در دسترس است و یا در آینده بهوجود میآید و نحوه تعامل انسان با تکنولوژی نیز آگاه باشند.
طراحان اکنون و در آینده سه وظیفه کلیدی دارند: خلق اثر به کمک دانش پایه، ترجمه و گردش بین زمینه ها، بسترها و فرهنگ ها و همچنین بیان افکار و احساسات. یکی از نقشهای اصلی طراحان برقراری ارتباط بین ایدهها و تجربیات و عمل است.
در آخر باید بگوییم که هنوز هم این بینندگان و مخاطبین هستند که تصمیم میگیرند اثری که توسط هوش مصنوعی خلق شده «خوب» یا «بد» است. یا اینکه تا چه اندازه می توان با آن ارتباط برقرار کرد. اینکه بر چه اساسی به این نتیجهگیریها میرسند، مسئلهای است که هوش مصنوعی هیچگاه قادر به پاسخ به آن نبوده است.
ZBrush