نشريه هنگام حدود ده سال پیش، به صورت ویژه نامههای ادبی ۸ صفحهای توسط “هادی محیط” به همراه روزنامه عصر مردم شیراز منتشر میشد. از ابتدا، هر شماره اختصاص به یک چهره داشت؛ چهرههایی که بسیاری از آنها برای بار اول در مطبوعات ایران معرفی میشدند. رویه محیط در انتخاب آنها خاص بود و همگی از ادیبان و هنرمندان آوانگارد زمان خودشان بودند. بعد از سالها توقف انتشار، در سال ۱۳۹۲ “هنگام” با ظاهری جدید و محتوایی مشابه، به صورت ماهنامهای مستقل منتشر شد.
من پیش از “هنگام” جدید، طراح یک ویژهنامهی ادبی دیگر به نام “نویسا” بودم که روزنامه عصر مردم، بعد از توقف نشريه هنگام و در سالهای ۸۸ تا ۹۰ منتشر میکرد. در طراحی “نویسا”، مسیری کاملاً تجربی را دنبال میکردم. “نویسا” مهمترین تجربهی آن سالها در طراحی مطبوعاتی و حوزه ادبیات بود.
تصمیم داشتم سرتاپای نشریه را همانگونه که ایده آلم بود؛ طراحی کنم. برای تک تک صفحات فکر کردم و ریتم ورق زدن نشریه را مثل یک فیلم سینمایی تدوین کردم. چیزی را دنبال کردم که در یک کتاب و از قول یک طراح برجسته راجع به طراحی مطبوعاتی (editorial design) خواندم: «بصریت یک نشریه باید بتواند مخاطبش را غافلگير کند و خود به یک عنصر محتوایی و جدانشدنى از آن نشریه تبدیل شود»
بيشتر نشریهها در ایران، به لحاظ دیزاین رویکردی غالبا محافظهکارانه دارند و در آن ها توجه به محتوای نوشتاری معطوف میشود. میخواستیم که «هنگام» تکرار این جریان نباشد و خلاف عادت حرکت کند. شعار هنگام «صدای متفاوت ادبیات و هنر معاصر» شد. محتوا تازه و خواندنی بود؛ چرا گرافیک تازه و دیدنی نباشد؟ در طول این مسیر تا به امروز، مخالفتهای بسیاری شنیدیم اما آرامآرام به قول معروف این مساله جا افتاد و دیگران هم دیدند آنچه که ما سعی در نشان دادنش داشتیم.
طراحی حروف نشريه هنگام
حروف مجزایی برای تیترها و در ۴ ضخامت کلی طراحی کردم. این طراحی به طور کلی با الهام از دفتر مشق های اول دبستانم شکل گرفت. تجزیهی فرم حروف به خالصترین حالت ممکن، بهم ریختن تناسبات مرسوم، ارايهی فرم های آلترناتیو و بدیع برای بعضی از حروف و آشنایی زدایی از کلیشهی فرمی آن ها. هنگام به چند فصل مختلف تقسیم میشود و هر فصل هویت بصری مجزایی از دیگر فصلها دارد. پالت رنگ، تایپ فیس مجزا و لىاوت، عناصر متغیر برای هویت بخشی به هر فصل هستند.
تصاویر سرفصل ها
به پیشنهاد من، سرفصلهای نشريه هنگام به صورت یک یا دو صفحهای به تصاویری اختصاص یافت که به صورت سری و با یک کانسپت مشترک طراحی و اجرا میشدند. تا شماره ۸ و ۹ برای این صفحات چیدمانهای محیطی یا آتلیهای انجام میشد که هر شماره کانسپت خاصی را دنبال میکرد. اما از شماره ۱۰ و ۱۱ تا به امروز صورت مسالهی متفاوتی را دنبال کردم که بیشتر فرمالیستی است تا مفهومی. کلمات شعر، داستان، جمع، چهره، مقاله و گفتگو که هرکدام، کوتاه شدهی نام یکی از فصلها مانند «چهره خوانی- ترجمه» است. تنها عناصر ثابت در تصاویر سرفصلهای اغلب شمارههای هنگام هستند.
“استودیو متافور” طی دو سال اخیر، تمام هم و غمش را بر طراحی “هنگام” گذاشته و هیچ طلب آسایش در این مسیر نکرده است! از گذشته درس میگیریم و هر شماره سعی در بهبود نواقص آن داریم. به عنوان مدیر هنری “هنگام” امیدوارم که در آیندهی نزدیک این مسیر را با همکاری دیگر طراحان پیشرو در ایران تجربه کنیم. حقیقت این است که چنین فرصتهایی همیشگی نیستند و معتقدم که به راحتی نیز تکرار نمیشوند. باید حداکثر استفاده را از فضای به وجود آمده برد. رسانههای چاپی به شدت با معضل روبرو هستند و در حال انقراضند. لذت تورق “کاغذی” آنها را ممکن است در آینده از دست بدهیم! به علاوه، مردم اهل مطالعهای هم نداریم! شاید گرافیک دیزاین بتواند در این چرخه نقش موثرتری ایفا کند و مخاطب را به خواندن و تفکر و ناشر را به ادامهی انتشار ترغیب نماید.
توضيحات «على عسلى» را در مورد طراحى نشريه «هنگام» خوانديد. در ادامه، براى بررسى اين پروژه همراه روزرنگ باشيد.