شاید نام «کوپایلوت» مایکروسافت را زیاد شنیده باشید؛ اما آیا میتوانید دقیق بگویید این ابزار دقیقاً چیست؟ اگر پاسخ به این سؤال برایتان دشوار است، تنها نیستید. در جریان تلاش برای تبدیل قابلیتهای فزایندهی هوش مصنوعی مولد به ابزارهایی با برندهای قابل شناسایی، کوپایلوت به موفقیتی رسیده که گاه به ضرر هویت خودش تمام شده است.
یکی از نشانههای جدید این چالش، گزارش اخیر «اداره تبلیغات ملی» وابسته به دفتر بهبود کسبوکار آمریکاست که از مایکروسافت خواسته در شیوهی نامگذاری و تبلیغ «کوپایلوت» بازنگری کند تا مانع گمراهی کاربران شود. دلیل اصلی، استفادهی گسترده و بدون مرز از برند کوپایلوت برای انواع ابزارهای مبتنی بر هوش مصنوعی است. حتی خود مایکروسافت نیز تأیید کرده که چندین «کوپایلوت» وجود دارد که برای ابزارها و پلتفرمهای مختلف طراحی شدهاند.
یکی از انتقادهای مطرحشده این است که ادعای مایکروسافت مبنی بر افزایش بهرهوری و بازگشت سرمایه از طریق کوپایلوت، تنها به مطالعهای استناد میکند که «برداشت ذهنی از بهرهوری» را بررسی کرده، نه عملکرد واقعی را. همچنین، استفاده از برند «کوپایلوت» برای طیف وسیعی از محصولات و قابلیتها باعث شده مشخص نباشد هر ادعای تبلیغاتی دقیقاً به کدام ابزار اشاره دارد. برای نمونه، عبارت «هماهنگی بیوقفه کوپایلوت با تمام دادههای شما» ممکن است کاربران را گمراه کند، چرا که معلوم نیست منظور کدام نسخه از کوپایلوت است.
مایکروسافت در پاسخ به انتقادات گفته که با تمام نتیجهگیریهای این گزارش موافق نیست، اما مایل است برخی اصلاحات جزئی را انجام دهد تا تفاوت میان تجربههای گفتوگومحور (chat-based) و تجربههای درونبرنامهای (in-app) را برای کاربران روشنتر کند.
واقعیت این است که برند کوپایلوت از مدتها پیش بهشکلی بیرویه در بسیاری از محصولات مایکروسافت تکرار شده و بهنوعی به یک برچسب کلی برای ادغام هوش مصنوعی تبدیل شده است. همانطور که رسانه The Verge اشاره کرده، این موضوع بخشی از تلاش مایکروسافت برای جذب مشتریان تجاری بیشتر است که گاه باعث سردرگمی کاربران میشود. برای مثال، «چت کوپایلوت در مایکروسافت ۳۶۵» (که قبلاً Bing Chat Enterprise بود) با «چت تجاری برای کوپایلوت ۳۶۵» که بخشی از تیمز است، تفاوت دارد—با اینکه اسامی آنها شباهت زیادی دارد.
اما مسئله فقط به مایکروسافت محدود نمیشود. اکنون شرکتهایی مانند Salesforce، Moody’s و Appian نیز از واژهی «کوپایلوت» برای محصولات مرتبط با هوش مصنوعی استفاده میکنند. در نتیجه، این نام در حال تبدیلشدن به اصطلاحی کلی و کمرمق است—مشابه نقش گذشتهی واژهی «دستیار» در فناوری. اولین استفادهی قابلتوجه از «کوپایلوت» به GitHub Copilot در سال ۲۰۲۱ بازمیگردد، که تجربهای شبیه برنامهنویسی دونفره با کمک هوش مصنوعی فراهم میکرد. مایکروسافت (مالک گیتهاب) خیلی زود برند «کوپایلوت» را توسعه داد و اکنون حتی در کیبورد ویندوز هم یک دکمه اختصاصی با لوگوی رنگی کوپایلوت دیده میشود.
در عمل، کوپایلوت گاهی یک محصول مستقل است (مثل Security Copilot) و گاهی تنها یک قابلیت افزوده. همین گستردگی باعث شده اثرگذاری برند کاهش یابد. واژهی «کوپایلوت» در زمینهی هوش مصنوعی قرار بود نقش همراهی قابل اعتماد را ایفا کند، اما گاهی بیشتر شبیه یک کارآموز بیتجربه به نظر میرسد. در حالیکه هنوز امید هست این ابزارها به جایگاهی شایستهتر برسند، اما استفادهی بیش از حد از این نام، ممکن است آن را به یک کلیشهی تبلیغاتی بیاثر تبدیل کند—نتیجهای که احتمالاً در برنامهریزی برند مایکروسافت جایی نداشته است.
منبع: +