هنر وقتی با روح و روان هنرمند در میآمیزد، شکلهای مختلفی به خودش میگیرد. یک مفهوم ساده، میتواند بارها و بارها به شکلهای متفاوتی مجسم شود. تصویرگری، طراحی گرافیک، نقاشی و مجسمهسازی هرکدام شیوههای متداول بیان دیدگاهها؛ هنر هنرمند و یک موضوع خاص هستند. آیا به عنوان یک هنرمند تاکنون به روشهای دیگر برای بیان آنچه در ذهنتان میگذرد اندیشیدهاید؟
در پروژه این هفته روزرنگ پای صحبتهای سولماز جوشقانی مینشینیم. او روش جدیدی در تصویرسازی ابداع کردهاست و با حس خوبی که نسبت به این کار خلاقانه داشته، توانسته با مخاطبانش نیز ارتباط خوبی برقرارکند. جزییات تصویرسازی کاغذی را از زبان سولماز میشنویم.
نگاه کودکانه به موضوعات
«در اين پروژه با نگاهی کودکانه به موضوعات و شخصيتهای جدی در ادبيات، هنر و سياست پرداخته شده است. من در این سبک کار، به هرچیزی از منظر ديد يك كودک، نگاه میکنم و آن را از نظر تصویری بررسی میکنم. در ابتدا بدون هدف اين كارها را انجام میدادم. اما با ادامه این فرآیند و مسیر، خود کار هدفش را پیدا کرد.»
ارتباط بدون واسطه با مخاطب
«پروژه تصویرسازی کاغذی از جایی شروع شد که من از پذیرش کارهای سفارشی و تصویرسازی کردن برای کتابهای کودکان با چاپهای بیکیفیت خسته شدم. این دقیقا کاری بود که بیست سال مشغول انجامش بودم. دوست داشتم هنر و تواناییهایم را در قالب یک کتاب باکیفیت ارائه کنم. از طرفی از فرم تصویرسازیهای کتابهای کودک به شکل کنونی خسته شده بودم و همیشه با خودم فكر میكردم احتمالا فرم ديگری هم برای ارائهی تصويرسازی وجود دارد. پس هرچه کارسفارشی بود را بوسیدم و کنار گذاشتم و تصویرسازی آنچه در ذهنم بود را آغاز کردم.
کارهایم را در صفحه اینستاگرامم منتشرکردم و تازه آنجا بود که فهمیدم یک تصویرساز حتی اگر کارش در زمینه کودکان باشد، چه دامنهی وسیعی برای ارتباط با طیف گسترده مخاطبانش در سنین و ژانرهای مختلف و متفاوت دارد. از اينكه توانستم بيان تصويریاَم را بدون واسطهی ناشر و نويسنده و … به گوش مخاطب برسانم احساس بسيار خوبی دارم. انگار سالها میخواستم چيزی بگويم ولی مجالش داده نمیشد.»
الهام از فضا، نور و سایه در تصویرسازی کاغذی
«هميشه نور، سايه و فضا برای من الهامبخش بودهاند. نمايشگاههای چيدمان به دلیل برداشتهای مختلف و بیواسطه از فضا به نظرم بسیار تاثیرگذار هستند. من هم همیشه دوست داشتم مخاطبانم را با استفاده از نور و سایهها تحتتاثیر قرار دهم.»
کار بدون کارفرما و پتانسیلهای درآمدزایی
«مهمترين چالش در اين پروژه اين است كه كسی به نام سفارشدهنده وجود ندارد در نتيجه، کار آوردهی مالی نیز ندارد. اما اين چالش بزرگی براي من نيست. چون من اين چالش را از طريق ديگری برای خودم مرتفع كردهام و در حال آمادهسازی كارها برای فروش هستم. از متن اين كار ايدههای بيشماری به ذهنم رسيده كه همه پتانسيل بالايی برای درآمد زايی دارند و درآمدی كه از طريق اين راه برسد قطعا شيرينتر و دلچسبتر است.»
«شیرینترین قسمت این پروژه تصویرسازی کاغذی، تصویرسازی «استاد کیهان کلهر» و انتشار آن همراه دلنوشتهای در صفحه اینستاگرامم بود. در کمال ناباوری استاد پاسخ آن پست را دادند و همان آغازی برای یک همکاری بی نظیر با این هنرمند شد. تلخی این پروژهها هم حرفهای نامربوطیست که گهگاه میشنوم و بدون پاسخ رهایشان می کنم.»
«در حال حاضر هم احساس میكنم جای درستی از زندگی حرفهایام ايستادهام. گرچه اين آغاز راهی است كه تا يك قدم جلوترش برايم روشن نيست ولی از اين مطمئنم كه قدم در راه درست گذاشتهام و تنها همین مهم و كافی است.