یکی از مهمترین بخشها در دنیای ادبیات و داستان، تصویرسازی و طراحی جلد کتاب است. طرح روی جلد اولین مواجهه مخاطب با کتاب و به نوعی دعوت خواننده محسوب میشود. ضربالمثل انگلیسی که میگوید «کتاب را از روی جلد آن قضاوت نکنید!» میتواند ضربالمثلی درست و عاقلانه باشد، اما در واقعیت قطعا جلد کتاب مورد قضاوتِ خواننده و بیننده قرار میگیرد. طرح روی جلد یکی از عوامل مهم در کنجکاوی خواننده برای آگاهی از درون کتاب است.
هنر طراحی جلد کتاب، هنری فراتر از یک خلاقیت ساده است. در این فرآیند، داستان با تمام احساسات و مضامینش به شکل یک تصویر بر روی جلد قرار میگیرد. یک روایت بصری از آنچه که در انتظار خواننده است. تلفیق تایپوگرافی و عناصر بصری، رنگها، نمادگرایی و سبک همگی نکات ظریفی هستند که در فرآیند طراحی جلد کتاب باید مدنظر قرار بگیرند. در ادامه صحبتهای دخترِ جنگلِ تصویرگر را در مورد طراحی جلدهایش را میخوانیم.
نقش بستن جزئیات داستان بر روی جلد
«تکنیک بهکار رفته در طراحی جلدها، همگی دیجیتال است. سعی کردم تصاویر حس آبرنگ و پاستل گچی را به بیننده القا کند. تجربه طراحی جلدِ کتاب تجربه شیرینی است.»
«من در ابتدا با توجه به مدت زمانی که در اختیار دارم، داستان رو چندبار میخوانم، سپس وارد مرحله اتودزدن میشوم. اجرای جزئیات و اضافه و کمکردن آنها تا طرح نهایی ادامه دارد.»
«هر کتاب و هر داستان، حال و هوای مخصوص خودش را دارد. تصویرسازی جلد کتاب من را به وجد میآورد. آنقدر که دوستداشتم برای هر کتاب چند جلد طراحی کنم. اینکه تمامی جزئیات و ماجرا را در یک فریم خلاصه کنم و بتوانم مخاطب را برای خواندن داخل کتاب ترغیب کنم حس فوقالعادهای دارد.»