پست امروز ما درباره تصویرسازی کتاب «اتل و متل و کوتوله» کتابی از مجموعه هفت جلدی «متلواره» هاست که توسط انتشارات کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان در دست انتشار است.
لالایی، ترانه و متل، بخشهایی از ادبیات شفاهی و عامیانه منظوم ایران هستند که به سبب ارزش موسیقیایی و بازی کلامی و تکرار از بهترین گونههای ادبی برای کودکان محسوب میشوند.
متلها، کودکان خردسال را سرگرم می کند و به آنها نظم فکری می آموزد و آنها را با تجربههای تازه آشنا می کند و به همین خاطر تاثیر قابل توجهی در زندگی کودک دارد.
توضیحات سعیده احمدی را درباره روند انجام این سفارش با هم می خوانیم:
«در تصویرسازی این متل، سعی کردم در راستای همخوانی با ویژگی متلها (زبان آهنگین، تخیل، بازی و..) حرکت کنم.
داستان را بارها خواندم و فریم بندی کردم و از آنجایی که در قصه اشاره بخصوصی به زمان و مکان نشده بود، در مورد تعیین فضای مناسبی که قصه(متل) در دل آن اتفاق بیفتد خیلی فکر کردم.
متوجه شدم که انتخابم برای فضاسازی، به هیچ وجه ترسیم لولههایی در فضای شهری و مدرن نیست.
به خیالات کودکی خودم رجوع کردم، به اشتیاقم برای گشت و گذار و ماجراجویی خیالانگیز در طبیعت، به امکانِ شنا در دریاچه، بالارفتن از درخت و نردبان و… جایی که بتوانم فضای کافی برای «گشتن به دنبال کوتوله» را ایجاد کنم.
نتیجهاش طراحی فضایی شد با ویژگیهایی که در بعضی جاها تاحدی دور از منطقهای ذهنی بود.
برای طراحی کاراکتر، از آنجا که نام اتل و متل را بارها در سرودهها و متلهای قدیمی شنیدهایم، دوست داشتم که این اصالت را به نوعی در کاراکترها حفظ کنم؛ برای اینکار در پوشش کاراکترها از لباسهای محلی اقوام متفاوت ایرانی و تلفیق آنها با همدیگر الهام گرفتهشد؛ مثلا اینکه کلاه کاراکتر یادآور کلاه نمدی یا «دوگوشی» قشقایی باشد و در عین حال «چوقا» به تن کرده باشد که نوعی بالاپوش بختیاری است و یا با «چوخه» پشمی و «پانتول» که لباس محلی زیبای کردستان است ظاهر شود.
بعد از مشخص کردن چنین جزئیاتی، اتود زدن را شروع کردم. این مرحله همیشه زمانبرترین مرحلهی تصویرسازی است؛ گاهی ترکیببندی یک فریم را بارها تغییر میدهم تا به آنچه در ذهن دارم نزدیکتر شود.
این داستان نوشته «طاهره ایبد» است که با نظارت هنری «پژمان رحیمیزاده» در دست انتشار است. »