«هویت بصری یک برند، بخش بسیار ملموس برند است که به طور مستقیم با مخاطبین در ارتباط است.از این رو از اهمیت ویژه ای نیز برخوردار است.
امروزه با توجه به رشد روز افزون برندها، رقابت تنگاتنگ میان آن ها و تمایل به جذب مخاطبین بیشتر، آن ها باید به طور مداوم و مانند یک موجود زنده تغییر کنند.چرا که امروزه یک برند باید بازتابی از چشم انداز یک شرکت باشد و اهداف شرکت ها در طول زمان، اهدافی منجمد و ایستا نیستند بلکه همواره در حال رشد و سازگاری با شرایط جدید هستند. بنابراین در بعضی موارد و به اقتضای جوهره ی برند، رویکردهای هویت بصری داینامیک مورد استفاده قرار می گیرند.
هویت داینامیک هویتی است که میتواند تغییر کند، اما دارای یک عنصر اساسی است که همیشه باقی میماند. همچنین لازم به ذکر است که برند پویا مجاز به هر نوع تغییر دمدمی مزاجانه ای نبوده، بلکه این تغییر باید در چهارچوب خاصی، در راستای خط مشی برند، برمبنای ارزشها، منافع و خصوصیات ثابت برند و در ارتباط با محتوای آن باشد، طوری که به ارزشهای ثابت برند لطمهای نزده و باعث چندگونگی و پراکندگی شخصیت برند نشود همواره در بازدید از موزه ها، عدم حضور پررنگ بازدید کننده ها توجهم را جلب کرده و مرا به این فکر وا داشت که هویت بصری و برندینگ یک موزه چقدر در معرفی و جذابیت آن می تواند موثر واقع شود، از آنجایی که موضوعات فرهنگی پتانسیل مناسبی جهت داشتن هویت داینامیک را دارا هستند ، برای پروژه عملی ام در مقطع کارشناسی ارشد دانشگاه تربیت مدرس، موضوع “طراحی هویت بصری داینامیک موزه فرش تهران” را انتخاب کردم.
موزه فرش تهران که در ضلع شمال غربی پارک لاله واقع است، دارنده با ارزشترین نمونههای قالی ایران از قرن نهم هجری تا دوره معاصر است.
در ابتدا پژوهشی پیرامون تاریخچه تاسیس موزه فرش ایران، نمونه فرشهای موجود در آن، هدف از تاسیس آن و چشم انداز پیش روی آن صورت گرفته و جوهره و هدفی کلی برای آن نوشته شد. سپس از فرشهای گوناگون موزه به صورت کلی و جزیی( دیتیل) عکاسی شده وهمچنین عکسهای دو کاتالوگ موجود در موزه بررسی شد. با توجه به گوناگونی فرشها از نظر طرح و نقش و رنگ های به کار رفته، ایجاد هویتی که علی رغم تنوع موجود، یکپارچگی خود را حفظ کند، ضروری مینمود. بنابراین از نقطهی مشترک تمامی فرشها، یعنی نقشهی اولیهی آنها که به صورت شطرنجی است، استفاده شده و یک مربع، به عنوان پایه ی تمامی لوگوها قرار داده شد. به اینصورت که تعدادی نقوش ساده از فرشهای مختلف انتخاب شدند، سپس در گرید تعریف شده( صفحهی شطرنجی) قرار گرفته و ترسیم شدند. مونوگرام موزه فرش(حرف م و ف) نیز با تعدادی مربع ترسیم شد و این مونوگرام هندسی با اندازهای یکسان و رنگی یکسان درون تمامی لوگوها قرار گرفت. لوگو تایپ نیز با استفاده از گرید شطرنجی و هماهنگ با لوگوهای تصویری ایجاد شد.
با بررسی انجام شده بین رنگهای گوناگون به کار رفته در فرشهای ایرانی، نهایتا چهار رنگ متنوع که در اکثر فرشهای ایرانی به نوعی حضور دارند، انتخاب شد. این تنوع رنگی قابل گسترش به تمامی بخشهای هویت بصری است، به عنوان مثال هر چهار رنگ به صورت جداگانه میتوانند برای لوگوها استفاده شود. با کنار هم قرار دادن دیتیلهایی از لوگوهای این مجموعه، بافت ها و ترکیباتی ایجاد شد که در بخش هایی از هویت بصری همچون سربرگ، پاکت، فولدر و ساک مورد استفاده قرار گرفته است و قابل استفاده و گسترش در سایر بخش های هویت بصری است.
جهت طراحی گرافیک محیطی، با توجه به تعدد نقوش و رنگ درون موزه، استفاده از یک گرافیک محیطی ساده و همچنین مرتبط با ایده اصلی هویت، ضروری مینمود. به همین جهت، در طراحی تابلوی اصلی موزه، استند، در ورودی موزه و تابلوی بخشهای داخلی، از دیتیلهای سادهای بر اساس همان گرید شطرنجی استفاده شد.
هم خانوادگی در عین تنوع، از اصول هویت بصری داینامیک و از موارد مورد توجه در طراحی این هویت بوده است.»
مهناز عابدینی متولد 1369 طراح گرافیک و فارغ التحصیل کارشناسی ارشد گرافیک از دانشگاه تربیت مدرس است.
استاد راهنمای پروژه: صداقت جباری