چند جانبه شدن هنر در دوره مدرن، اکثر رشتههای هنری را با هم تلفیق و تحت یک عنوان معرفی کرده است. به این صورت که تمام رشتههایی که در یک رده هستند، موضوع خاصی را نمایش میدهند. هنرهای تجسمی هم از همین قاعده پیروی می کند. با این تفاوت که علاوه بر تلفیق سبکها و تکنیکها شاهد ترکیب رشتهها هم با یکدیگر هستیم.
همین موضوع باعث شده که رشته هایی مثل تصویرسازی و تصویرگری بین اکثر مردم و حتی اساتید یکسان شناخته شود. اغلب افراد تفاوتهای این دو رشته را نمی دانند. اگر شما هم به درستی تفاوت تصویرسازی و تصویرگری را نمیدانید با مقاله امروز روزرنگ همراه باشید.
تصویرسازی چیست؟
اهمیت و کارکرد تصویرسازی و تصویرگری باعث شده که هنرمندان تفاوت و تعاریف زیادی را برای این دو رشته بیان کنند. تصویرسازی هنری روایتگر با پیشینهای طولانی است. زمانی که بشر برای ثبت کارهای روزمره و وقایع تاریخی خود دست به قلم شد و تصویری را طراحی کرد، تصویرسازی متولد شد.
این هنر یکی از شاخههای رشته گرافیک از مجموعه هنر تجسمی است که با هدف بیان تصویری، مفاهیم را با زبان ساده و خلاقانه بین هنرمند و مخاطب منتقل می کند. تصویرسازی حاوی یک داستان یا روایت است که این داستان می تواند در قالبهای داستان، مقاله، شعر، تبلیغات و… ارائه شود.
تصویرسازی نوعی نقاشی روایی و هنری توصیف کننده است، در تصویرسازی برای بیان یک موضوع مشخص، از تصاویر به جای کلمات استفاده می شود. این سبک هنری بیشتر برای کتابهای کودکان و تبلیغات مورد استفاده قرار می گیرد.
تصویرسازان از شیوههای مختلفی (سنتی و مدرن) برای اجرای آثار خود استفاده میکنند. مثلا تکنیکهای قلم فلزی، گواش، آبرنگ، کلاژ، نقاشی دیجیتال و… امروزه که تکنیکهای دیجیتال از محبوبیت بیشتری برخوردار است، نرم افزارهایی مانند فتوشاپ، ایلستریتور و… هم ابزاری مهم برای خلق آثار هنرمندان به حساب میآیند.
تصویرسازی هم در دسته بندی هنرهای زیبا و هم هنرهای کاربردی قرار میگیرد. این رشته جذاب همانطور که در کنار هنرهایی مانند مجسمه سازی، نقاشی و… است، هنرهایی مانند صنایع دستی کاربردی (مانند نمایش) را تحت پوشش خود دارد.
بیشتر بخوانید: گرافیک دیزاینر کیست و چه مهارتهایی باید داشته باشد؟
تصویرگری چیست؟
تصویرگری یا نقاشی معمولا در ابعادی بزرگتر و با مواد و متریال متفاوتی اجرا میشود. در تصویرگری ممکن است، هنرمند با متن و نویسنده در ارتباط نباشد و فقط موضوع ذهنی خودش را به تصویر بکشد.
تصویرگری یا نقاشی هنری است که با استفاده از خطوط، اشکال، بافتها و… مفاهیمی مانند حجم، حرکت، نور، فضا سازی و… را به نمایش میآورد. هنرمند این عناصر را کنار هم قرار میدهد تا در جهت بیان ایدهها و مسائل مد نظر خود، روابط بصری قوی و نیرومندی را ایجاد کند.
تصویرگری هم پیشینه طولانی داشته و تا مدتهای زیادی با تصویرسازی در یک مسیر بودند، اما گسترش گرافیک و روی کار آمدن تکنیک و شیوههای جدید مسیر این دو هنر از هم جدا شدند. در گذشته از تصویرگری برای نشان دادن مسائل دینی، عبادی، فرهنگی، اجتماعی و… استفاده میشد مانند تصاویر و نقاشیهای موجود در کلیساها.
در زمانهای قدیم نقاشان هنرمندانی ماهر بودند نه خلاق. به این معنی که هرکس با یادگیری برخی اصول و مهارت ها میتوانست نقاش باشد.
بعدها با شکلگیری مفهوم هنرمند خوب در دوره رنسانس نقاشان جایگاه بهتری کسب کرده و مانند دانشمندان و درباریان دارای ارج و قرب شدند. امضا شدن توسط هنرمندان در این زمان مطرح شد و اولین جرقههای شکل گیری استیتمنت و بیان ایده برای مشتری زده شد. این هم میتواند دلیلی دیگر برای تفاوت تصویرسازی و تصویرگری باشد. چراکه در تصویرسازی ایده مشخص و واضح است و نیازی به داشتن استیتمنت نیست.
بیشتر بخوانید: گرافیک و فتوگرافیک: بررسی شباهت ها و تفاوت ها
تفاوت تصویرسازی و تصویرگری
مرز میان تصویرگری و تصویرسازی بسیار باریک است. هر دو اینها اکثرا در یک مسیر پیش میروند. اما برای دانستن بیشتر برخی از تفاوت آنها را خواهیم گفت.
- تصویرسازی باید از نظر بصری جذاب باشد تا بتواند به بهترین نحو پیام خود را منتقل کرده و احساسات مخاطب را برانگیزد. تصویر سازی باید روایتگر داستان باشد.تصویرگری یا نقاشی به تفکر عملی نیاز دارد. هدف خلق آن روایت بخشی از داستان نیست، بلکه خودش به تنهایی یک داستان مستقل است.
- یکی دیگر از تفاوتهای این دو هنر این است که تصویرگری همیشه نوعی از هنر است اما تصویرسازی همیشه به معنی هنر نیست. چرا که گاها تصویرسازی به رسانه یا کار تجاری تبدیل میشود.
- تصویرسازی میتواند تلفیقی از هنر و رسانه شود. استفاده از تصویرسازی در کار چاپی یا دیجیتالی نمونه ای از آن است. این در حالیست که نقاشی همیشه یک هنر مطلق است.
- آثاری که بهعنوان تصویرگری یا نقاشی خلق میشوند کاملا شخصی و بیانگر افکار، احساسات و ایدههای هنرمند هستند. در آثار تصویرگر مخاطب الویت اول نیست، بلکه شخص هنرمند و ایده و فکر او اهمیت دارد. در واقع مخاطب باید پذیرای کار هنرمند باشد. اما تصویرسازی در ارتباط کامل با مخاطب است. در اینجا نظر و ایده مخاطب در نظر گرفته میشود، زیرا کار گرافیکی که برای مخاطب محبوب نباشد و درک نشود، موفق نخواهد شد.
- اما مهمترین تفاوت این دو هنر در تفاوت تصویرسازی و تصویرگری، این هست که تصویرگری یا نقاشی با هدف تکثیر خلق نمیشود. اما آثار تصویرسازی اکثرا با قابلیت چاپ و تکثیر تولید میشود.
نتیجهگیری در تفاوت تصویرسازی و تصویرگری
به طور کلی، تصویرسازی در آثار گرافیکی دو هدف مهم دارد: کارکرد بیانگر و مصداقی. این اهداف با توجه به نوع موضوع و مفاهیم قابل تغییر است. اما تصویرگری بیشتر با هدف زیباسازی خلق شده و ممکن است هدف خاصی نداشته باشد.
مرز این دو هنر بسیار باریک و ظریف شده و اکثر مواقع یکی در نظر گرفته میشوند. زیرا در دنیای امروز آثاری از تصویرسازی خلق میشود که مخاطب و افراد دیگر را در نظر نمیگیرند. این آثار فقط برای نمایش مهارت هنرمند و بیان افکار او خلق میشوند. از طرف دیگر برخی آثار تصویرگری هم در قالب روایتگر و یا متناسب با سلیقه مشتری خلق میشوند.
فن تصویرسازی و هنر تصویرگری
اما چیزی که هنرمندان این دو رشته یعنی نقاشان و تصویرگران را از هم جدا میکند این است که الویت نقاش احساسات درونی خودش بوده و آثاری که توسط او خلق میشود هرکدام هویت مشخص و مستقلی از یکدیگر دارند. اما تصویرسازی بهعنوان نوعی فن و هنری مستقل از سایر هنرها شناخته میشود و در تمام رشتهها و مشاغل مانند طراحی، پوشاک، مد، معماری، تجارت، روانشناسی، تعلیم آداب دینی، کتاب و مجلات و… کاربرد دارد.
مهمترین محل اختلاف تصویرگری و تصویرسازی، احساسات پشت اثراست. جایی که هنرمند سفارشی کار میکند، کمی وارد فضای منطقی می شود. این درحالیست که هنرمندان تصویرگر، اغلب آثار را با توجه به احساساتشان و آنچه واقعا به آن تمایل دارند به تصویرمی کشند.
تصویرگری یا نقاشی هنری است که با استفاده از خطوط، اشکال، بافتها و… مفاهیمی مانند حجم، حرکت، نور، فضا سازی و… را به نمایش میآورد. هنرمند این عناصر را کنار هم قرار میدهد تا در جهت بیان ایدهها و مسائل مد نظر خود، روابط بصری قوی و نیرومندی را ایجاد کند.
تصویرگری پیشینه طولانی دارد. این شاخه تا مدتهای زیادی با تصویرسازی در یک مسیر بودند، اما گسترش گرافیک و روی کار آمدن تکنیک و شیوههای جدید مسیر این دو هنر از هم جدا شدند.
چیزی که هنرمندان این دو رشته یعنی نقاشان و تصویرگران را از هم جدا میکند این است که الویت نقاش احساسات درونی خودش بوده و آثاری که توسط او خلق میشود هرکدام هویت مشخص و مستقلی از یکدیگر دارند. اما تصویرسازی بهعنوان نوعی فن و هنری مستقل از سایر هنرها شناخته میشود و در تمام رشتهها و مشاغل مانند طراحی، پوشاک، مد، معماری، تجارت، روانشناسی، تعلیم آداب دینی، کتاب و مجلات و… کاربرد دارد.