در دنیای کسبوکار امروز، مدیریت مؤثر بیش از هر زمان دیگری اهمیت دارد. ما تمام تلاش خود را میکنیم تا افراد بااستعداد و خلاقی را استخدام کنیم. سپس مهارتهای آنها را با قرار دادنشان در چارچوبهای محدود، دادن چکلیست، و گلایه از اینکه چگونه به تدریج به کارمندانی بیانگیزه و ناکارآمد تبدیل میشوند، هدر میدهیم.
در بسیاری از سازمانها، فرهنگی ایجاد کردهایم که افراد تنها کارهای روزمره را انجام میدهند. آنها مسئولیتهای پایهای نقشهای خود را بر عهده میگیرند اما زمان و انرژی لازم برای بهرهگیری از مهارتها، دیدگاهها و تجربیات منحصربهفرد خود را ندارند. وقتی افراد در نقشهای از پیش تعیینشده محدود میشوند، نمیتوانند بهطور کامل از استعدادها، علایق و پتانسیل خود استفاده کنند.
جای تعجب نیست که بسیاری از کارمندان احساس میکنند مانند زامبیها هستند—از کار خود جدا شدهاند و ارزش واقعی آنچه را که به مجموعه میآورند درک نمیکنند. این قطع ارتباط خلاقیت و نوآوری را خفه میکند و باعث افزایش بحران فرسودگی شغلی در محیطهای کاری میشود.
مشکل: فرصتهای از دست رفته
با وجود آگاهی ما از بحران فرسودگی شغلی، فرهنگ کاری اصلی ما همچنان یکی از بزرگترین داراییهای ما، یعنی مهارتهای منحصربهفرد اعضای تیم را محدود میکند. بر اساس مطالعهای در سال ۲۰۲۴ از سوی مجله Training، بسیاری از سازمانها هنوز نتوانستهاند بهطور مؤثر از مهارتهای کارکنان خود استفاده کنند، که این امر باعث نارضایتی و افزایش نرخ ترک شغل میشود. همین مطالعه نشان میدهد که تنها حدود ۲۵٪ از موقعیتهای شغلی بهطور داخلی پر میشوند، که نشاندهنده کماستفاده شدن از مهارتهای موجود کارکنان است.
این کماستفاده کردن بیش از یک فرصت از دست رفته است. این مستقیماً به روحیه کارکنان ضربه میزند. وقتی افراد احساس میکنند که مهارتهایشان مورد استفاده قرار نمیگیرد، دچار نارضایتی میشوند. انگیزه خود را از دست میدهند. و در نهایت، فرسوده میشوند. ما باید از این که افراد را بهعنوان اجزای یک ماشین ببینیم دست برداریم و آنها را بهعنوان افراد پویا و چندوجهی که هستند به رسمیت بشناسیم.
راهحل: ۳ گام ساده
راهحل ساده است: با سرمایهگذاری طولانیمدت روی مهارتهای افراد تیمتان، روحیه آنها و فرهنگ کاری را تجدید کنید. این به معنای اضافه کردن برنامههای آموزشی بیشتر یا خرج کردن پول برای ابزارهای تکنولوژیک جدید نیست. بلکه به معنای ایجاد محیطی است که در آن افراد بتوانند رشد کنند و مهارتهای آنها نهتنها شناخته شود بلکه بهطور فعال تشویق و به کار گرفته شود.
۱. فضایی برای کار مؤثر ایجاد کنید: برای استفاده کامل از مهارتهای منحصربهفرد اعضای تیم، باید فضایی برای کار مؤثر ایجاد کنید. از کارکنانتان بپرسید که دوست دارند وقت بیشتری را صرف چه کاری کنند—چه مکالمه با مشتریان، پیشبرد پروژههای نوآوری، یا توسعه استراتژیهای جدید. این فعالیتها را با نقشهای آنها و ویژگیهایی که آنها را برای آن موقعیت منحصربهفرد میکند هماهنگ کنید.
این به معنای تغییر کامل شرح وظایف شغلی یا به هم ریختن جریانهای کاری کنونی نیست. بلکه به معنای انجام تغییرات کوچک و هدفمند است که به کارکنان اجازه میدهد در حوزههایی که در آن مهارت دارند پیشرفت کنند. وقتی افراد فرصتی برای انجام بهترین کارهای خود داشته باشند، بیشتر درگیر میشوند، بهرهورتر هستند، و احتمال بیشتری وجود دارد که در سازمان باقی بمانند.
۲. فرصت صحبت کردن به افراد بدهید: جنبه مهم دیگر این تغییر، اطمینان از شنیده شدن تمامی صداها است—نه فقط آنهایی که بلندتر هستند. جلسات اغلب توسط چند نفر پرحرف تحت تأثیر قرار میگیرد و دیگران احساس نشنیده شدن و کمارزشی میکنند. برای مقابله با این مشکل، راههای مختلفی برای مشارکت و پاسخگویی فراهم کنید.
بیشتر بخوانید: مدیریت اضطراب: سه دلیل شک به خود و چگونگی غلبه بر آنها
این میتواند به سادگی درخواست ایدهها قبل از جلسه، استفاده از ابزارهای ناشناس در حین جلسه، یا باز کردن کانالهای ورودی پس از جلسه باشد. نکته کلیدی این است که از اشکال مختلف مشارکت پشتیبانی و آنها را به رسمیت بشناسید، خواه از طریق نوشتاری، تصویری، یا بحثهای گروهی کوچک باشد. با این کار، اطمینان حاصل میکنید که هرکسی به سبک و راحتی خود مشارکت میکند.
۳. کنجکاوی و استفاده از مهارتها را در ارزیابی عملکرد جا بیندازید: ارزیابیهای عملکرد اغلب بهدلیل تمرکز بیش از حد بر معیارها و کمبود توجه به رشد فردی دلهرهآور هستند. اگر سناریو را تغییر دهیم و کنجکاوی و توجه به مهارتهای منحصربهفرد فرد را به این ارزیابیها وارد کنیم چه؟
تعیین کنجکاوی بهعنوان یک انتظار اصلی در عملکرد، افراد را تشویق میکند تا به دنبال دیدگاههای جدید باشند، سوال بپرسند و نظرات متنوع را بپذیرند. این امر محیطی از نوآوری مداوم و یادگیری ایجاد میکند—جایی که افراد احساس قدرت میکنند تا ایدههای جدید را کشف کنند و مهارتهای خود را به شکل معناداری به کار گیرند.
اپیدمی فرسودگی شغلی خودبهخود حل نمیشود. اگر میخواهیم محیطهای کاری خود را احیا کنیم و کارکنان خود را به انجام کارهای مؤثر تشویق کنیم، باید از مهارتهایی که آنها را برایشان استخدام کردهایم استفاده کنیم. وقت آن است که از مفهوم منسوخ نقشهای ثابت عبور کنیم و رویکردی پویاتر و مهارتمحور را در پیش بگیریم.
با ایجاد فضایی برای کار مؤثر، اجازه دادن به افراد برای بیان نظراتشان و جا انداختن کنجکاوی و استفاده از مهارتها در ارزیابیهای عملکرد، میتوانیم با مدیریت مؤثر فرهنگ کاری خود را از رکود به نوآوری و رشد تغییر دهیم. بیایید استعدادهای شگرفی که قبلاً به سازمانهایمان آوردهایم را هدر ندهیم و از تمام پتانسیل افراد خود استفاده کنیم. در نهایت، وقتی کارکنان ما رشد کنند، سازمانهای ما نیز رشد خواهند کرد.
منبع: +