در دو سال اخیر، با توجه به شیوع ویروس کرونا استقبال زیادی از اقتصاد دیجیتال شده است. امروزه جنبه های بسیاری از زندگی ما مثل تجارت، سرگرمی و ارتباطات شخصی وارد دنیا دیجیتال شده اند. با توجه به آمارهای بدست آمده از شاخص اقتصاد دیجیتال ادوبی (Adobe Digital Economy Index) انتظار می رود که امسال اقتصاد دیجیتال در آمریکا از یک تریلیون دلار بالاتر رود. همین نکته کافی است تا مدیران به این موضوع توجه بیش تری کنند.
با در نظر داشتن این موضوع که امروزه در سراسر جهان اقتصاد دیجیتال رشد قابل توجهی داشته است، سوالی که پیش می آید این است که برندهای بزرگ و یا کسب و کارهای کوچک چگونه می توانند وارد دنیا دیجیتال شوند و از این فرصت استفاده کنند؟ پاسخ این سوال تنها یک کلمه است: تجربه.
شکی در این نیست که داشتن تجربه شخصی شرط اول است اما این گزینه به تنهایی کافی نیست. تحقیقات جدید نشان می دهند که داشتن تجربیات دیجیتال به منظور برقراری ارتباط با برندها نیز بسیار مهم و لازم است. در دنیای امروز، برای جلب اعتماد مشتریان و مصرف کنندگان نسل زد (Gen Z) داشتن تجربیات دیجیتال گزینه ی مهم تر است.
مشتریان بدنبال تعاملات دیجیتالی سریع، آسان، مطمئن و در نهایت رضایت بخش هستند و این نوع ارتباط را بدلیل شخصی بودن آن دوست دارند.
در واقع، هدف از آنچه که گفته شد “شخصی سازی” برندها نیست. بلکه منظور، فراهم کردن شرایطی است که به کمک پل ارتباطی مناسب بتوان تجربه خوبی را برای مشتریان فراهم کرد. در این شرایط، حقوقی که مشتریان بدنبال آن هستند مانند فراهم کردن حس امنیت، احترام و ارزش گذاری نیز برآورده می شود.
درک مشتری
اولیت قدم در درک مشتری جمع آوری اطلاعات و داده موثق در مورد آن ها است. جمع‌آوری، سازمان دهی و سپس مدیریت داده‌های مشتری پایه و اساس اقداماتی است که تجربیات شخصی را رقم می زند.
برندهایی موفق خواهند بود که در درک مشتری خود و علایق آن ها سرمایه گذاری می کنند. در این شرایط نیز مشتریان به راحتی به این برندها اعتماد می کنند چراکه متوجه می شوند که به آن ها فقط به چشم سرمایه و پول نگاه نمی شود، بلکه نظرات و علایق آنها نیز مهم است.
پلتفرم‌های داده مشتری (CDPs) داده‌ها را در یک پروفایل واحد جمع آوری می کنند تا تجربیات و شخصی سازی های مبتنی بر وب و برنامه را غنی تر کنند. پلتفرم های پیشرفته، جمع آوری و توزیع داده‌ها را به سرعت و با سرورهای کم کد و متفاوت ساده سازی می کند تا امکان انتشار سریع با امنیت بالا داشته باشند.
تولید محتوا کافی
دومین قدم مهم در جذب و برقراری ارتباط با مشتری، تولید محتوای خوب و کافی است. هر برندی به یک موتور تولید محتوا پرسرعت نیاز دارد که بتواند با سرعت بالا کار کند.
برای رسیدن به این هدف باید افراد، برنامه ها و اپلیکیشن ها درون شبکه ای به صورت هماهنگ و منظم برای ارائه محتوای متناسب با یکدیگر کار کنند.
موتور تولید محتوا می تواند به کمک معرفی تیم‌های خلاق و بازاریابی به یکدیگر و اتوماسیون گردش کاری موانع کار را برطرف کند. درکنار موتور قوی تولید محتوا، داشتن مدیریت دارایی مبتنی بر هوش مصنوعی نیز به تیم ها این امکان را می‌دهد تا به سرعت تولید محتوا کنند و تجربیات شخصی ارائه دهند. هم چنین، مدیریت دارایی به رشد و افزایش تعامل با افراد نیز کمک می کند.
سفری امن برای مشتری
برندها با فراهم کردن مواردی که در بالا گفته شد، می توانند سفری امن و سازمان دهی شده ای را برای مشتریان رقم بزنند.
منظور از سفری امن این است که تمام مراحل ارتباط با مشتری از همان لحظه اول که مشتری با برند شما ارتباط می گیرد، چه به صورت آنلاین و چه حضوری، و مراحل بعد از آن باید به خوبی برنامه ریزی شده باشند.
برندهایی که از هوش مصنوعی کمک می گیرند، با توجه و در نظر داشتن ویژگی هایی مانند رفتار مشتری و ویژگی های محصول شانس این را دارند تا تجربیات مشتریان را تبدیل به خرید کنند.
قدم بعدی؟
در انتها، باید بگوییم که گرایش مردم به جهان دیجیتال تصویر روشنی از زندگی شخصی و کاری آینده را به ما نشان می دهد.
در اقتصاد دیجیتال، در نهایت موفقیت به کیفیت تجربه مشتری و نحوه ارائه آن تجربه بستگی دارد. برندهایی که از هم اکنون بدنبال فراهم کردن تجربه منحصر بفرد و جذاب برای مشتریان هستند در آینده پر قدرت ادامه خواهند داد.
