گانتر رمبو « Gunter Rambow » در سال 1938 در یکی از نواحی شمالی آلمان متولد می شود، طراحی که بیشتر سال های فعالیت حرفه ای اش را صرف تولید و طراحی پوستر کرده است. پوسترهای او همواره بیانگر مسائل اجتماعی و سیاسی روز هستند. در عین حال پوسترهایی که وی برای تئاتر طراحی می کند، به نوعی تفسیری از زندگی روزمره مردم هستند. استفاده رمبو از نوعی عکاسی مستند گونه که خاص خود اوست، باعث شده این آثار انتزاع منحصر به خود را تکثیر کنند. گانتر رمبو از سال 1974 به تدریس در دانشکده های آلمان مشغول است.در ادامه مصاحبه اختصاصی با پروفسور گانتر رامبو را بخوانید:
گروه «رمبو لین میر ون دساند» (Rambow Lienemeyer van de Sand) از چه زمانی شکل گرفت؟
از سال ۱۹۶۰ تا ۱۹۷۴ با لینِمیر (Lienemeyer)، از سال ۱۹۷۴ تا ۱۹۸۶ با لینِمیر و وَن دِساند (Lienemeyer, van de Sand)، از سال ۱۹۸۶ تا ۲۰۰۸ با وَن دِساند (van de Sand)، از سال ۲۰۰۸تا به امروز «گانتر رامبو». اگرچه با همکاران مختلفی کار کردم،اما تنها کسی بودم که به طراحی پوستر پرداختم.
میراث فرهنگی آلمان چه تأثیری بر آثار شما به عنوان یک طراح داشته است؟
با توجه به اینکه من در آلمان رشد یافته و تحصیل کردهام، میتوان گفت تمام آنچه را که در این کشور از جنگ، صلح، موفقیتهای تازه و … برایم تجربه شد بیتردید بر روی آثارم به عنوان طراح تأثیر گذاشت.
اینکه آثارتان هویت ملی شما را داشته باشند، تا چه اندازه برایتان مهم است؟
هر فردی باید تفاوت بین گفته و واقعیت را درک کند؛ فقط بعد از آن است که میتوان هویت ملی یک نفر را فهمید. هویت ملی، یک جمعِ بحرانیِ در حال تغییر است و باید در تمامی زمانها به آن نظارت داشت.
چه سبک یا فرهنگهای مختلف هنری، بیشترین تاثیر را بر آثار شما گذاشتهاند؟
توجه من همیشه به فرهنگ اروپایی، آفریقایی و ژاپنی بوده ولی ادبیات و هنر آمریکایی هم جایگاه خاص خود را برایم دارند.
آیا فکر میکنید تعریف و هدف طراحی گرافیک در دهههای اخیر تغییر کرده است؟
رسانههای الکترونیک تاثیر انقلابی بر ارتباطات داشتهاند. بهدلیل پیدایش کمپانیهای بزرگ جدید مثل گوگل، فیسبوک، آمازون و … ارتباط برقرار کردن با کل دنیا از طریق وسایل تصویری، کلمات و نوشتهها، امکانپذیر شده است. پوستر در آلمان، قبل از هرچیزی، در زمینه فرهنگی به ویژه در شهرهای بزرگ با بیش از سیصدهزار نفر جمعیت موفق بوده است؛ اما باید این نکته را یادآور شد که بازار سرمایهگذاری در زمینه پوستر توسعه یافته ولی با گسترش رسانههای الکترونیک تاثیر آن کمتر شده است. امروزه پوستر و رسانه الکترونیک با هم ترکیب شده به طوریکه در شهرها شاهد پوسترهای متحرک بر روی دیوارهای بزرگ الکترونیکی هستیم.
سوال مهمی که وجود دارد، تفاوت بین آرت و دیزاین است. شما آرتیست هستید یا دیزاینر؟
از آن جایی که تصمیم گرفتم پوستر طراحی کنم و به سمت طراحی کاربردی گام بردارم، خود را یک طراح (دیزاینر) میدانم.
تفاوت این دو را در چه میدانید؟
هنرمند (آرتیست) به سفارش وابسته نیست، با اینکه بعضی از هنرمندان این وابستگی را دارند؛ اما همچنان در مسیر اصلی مستقلاند. بازار جهانی از هنر برای سرمایهگذاری استفاده میکند و از اینرو تفاوت بین هنرمند و طراح ملموستر شده ولی همچنان هنر و طراحی بر پایه هنر، آرت به شمار میرود.
آیا می توان آنها را درآمیخته دانست؟
در دانشگاه «باهاوس» (Bauhaus) و در «وِرَک آکادمی» (Werkakademie) جایی که من تحصیل کردم و همچنین در (Hochschule fuer Gestaltung Ulm ) هیچ تفاوتی بین هنرمندان و طراحان قائل نبودند.
از یک کار گرافیکی، چه انتظاری میتوان داشت؟
مخاطب، انتقالِ مفهومی بهینه از پیام اثر را میخواهد. خواه یک نمایش تئاتر و یا هر محصول دیگر هنری باشد. با این وجود هدف یک طراح خوب، برای آزادی در طراحیاش، فضای کافی و معنای خود را مییابد. بهعلاوه همانطور که در تاریخ طراحی، آموزش داده شده است؛ این مورد میتواند به عنوان یک چالش بهخصوص به چشم آید.
تفاوت گرافیک تجاری و فرهنگی در چیست؟
در حدود سال 1970 برای سازمان کشاورزی آلمان کار میکردم. از اینرو یکی از متریالی که در برابرم قرار گرفت و توانستم با آن کار کنم، سیبزمینی بود. فرصتهای زیادی یافتم که از این میوه گیاهی در فضای فرهنگی هم استفاده کنم و از آنجا بود که سیبزمینی برای من مفهومی جالبتر پیدا کرد!
فکر میکنید مشخصترین ویژگی آثار شما چیست؟
معمولا از چیزهایی که بیدرنگ در اطرافم مییابم، استفاده میکنم؛ ولی نه آنطور که همیشه استفاده شدهاند بلکه با نقاشی و عکاسی معنای جدیدی به آنها میبخشم .
روند ایدهپردازی تا اجرای یک پروژهتان به چه شکلی پیش میرود؟
جستجوی چیزی که همه میتوانند ببینند و درک کنند.
روش و بیان هنرى خودتان را چگونه برای ما توصیف مىکنید؟
تمام تکنیکی که من به کار میبرم در پوستر قابل رویت، درک و ردیابی است.
شعار شخصی شما در طراحی گرافیک چیست؟
پوستر «رسانهای لحظهای» است. یعنی باید در مدت زمان بسیار کوتاهی، مثل ۲۵/۱ ثانیه، مفهوم اصلی به مردم منتقل شود. این ویژگی همچنین برای رسانههای دیگر هم مطرح است .
مهمترین منابعی که از آنها الهام میگیرید، چیست؟
مهمترین آن پیام سفارش است. به عنوان مثال، برای یک اُپرای نمایشی، اشعار اُپرا و موزیک منابع الهام هستند. تمامی این چیزها باید به مخاطب برسد.
هنگام کار بر روی یک پروژه، تا چه اندازه مخاطب را در نظر میگیرید؟
سعی میکنم که معمولیترین تجربهها و احساسات را پیدا کنم؛ اما گاهی اوقات نیز تصمیمم را بر آن میگذارم تا از یک غافلگیری بهره بگیرم.
تایپ، نقش مهمی را در اغلب کارهایتان ایفا میکند. تعریفتان از تایپوگرافی چیست؟
همانند فرهنگ شما، در فرهنگ اروپایی هم تایپوگرافی، جهانِ بزرگِ تصویرِ انتزاعی تعریف میشود.
تفاوت اصلی تایپوگرافی، کالیگرافی و هَندرایتینگ چیست؟
برای مثال اگر یک نویسنده، آیههای قرآن را برای فضای عمومی یا یک ساختمان بنویسد به آن کالیگرافی میگویند. در فرهنگ ما، در قرن 19 اشعار و ترانهها و همچنین اسنادی توسط هنر خطاطی به نگارش در آمده بود. امروزه ما یک پروفسور کالیگرافی در دانشگاه (Hochschule fuer Grafik und Buchkunst) داریم. به عقیده من تایپوگرافی، از زمان امپراطوری رم بهوجود آمده است.«رومن آنتیکوا» (The Roman Antiqua) فونتی است که امروزه هم از آن استفاده میشود .
کتابهای تایپوگرافی تاریخی در این زمینه تمام اطلاعات را به شما میدهد. جواب سوالهای شما را من با دستخط مینویسم و همسرم آن را از آلمانی به انگلیسی ترجمه کرده و متن را تایپ میکند.
چه چیزی باعث میشود شما لذت بیشتری از طراحی پوستر، بهخصوص پوستر تئاتر ببرید؟
بسته به هر آنچه که در متن وجود دارد، ذهنم را باز میکنم و تخیلاتم را گسترش میدهم.
شما کارهای زیادی برای تئاتر بهخصوص تئاتر « ویسبادن20 » (Wiesbaden20 ) طراحی کردید. تفاوت طراحی پوستر برای تئاتر با سایر حوزهها را در چه میبینید؟
مدیر تئاتر چهار منظوره ویسبادن (Wiesbaden ) (اپرا، تئاتر، باله، موسیقی) خواستار پوسترهایی با عنوان نمایش( نام نمایشنامه) و با کمترین تصاویر بود. این کار برای من، چالشی ایدهآل به حساب میآمد. در طراحی این پوستر همه چیز را کم کرده و تا حدی فقط ساختارهای ترکیب شده با تایپوگرافی را به کار بردم. تصویر و تایپوگرافی به شکل جدیدی از پوستر تبدیل شدند. تمام پوسترهایی که برای تئاتر «ویسبادن۲۰» طراحی کردم سیاه و سفید بودند. به همین دلیل در بین تمام پوسترهای رنگارنگِ دیگر بر روی دیوار بهتر به چشم میآمدند و این موفقیت بزرگی برایم به ارمغان آورد.
مجموعه کارهای «اس.فیسچر» (S.fischer)، قدیمی؛ اما آثار بسیار مطرحی هستند. کمی در مورد این پروژه توضیح دهید.
اس.فیسچر (S.Fischer) یکی از ناشران بزرگ ادبیات آلمان است. من کتاب را به عنوان ظرفی برای ادبیات، اسطوره، مفهوم و برای تمامی دانشها دانستم و تفسیرهای متعددی از این موضوع در ذهن پروراندم. پوسترها به عنوان پوسترهای تبلیغاتی برای نمایشگاههای کتاب و اطلاعیه کتابهای جدید استفاده شد. برای این منظور با پولاروید (Polaroid ) مثبت- منفی کار میکردم که باعث شد تا عکسهای سریع بگیرم و تند و برقآسا فکر کنم.
آیا با گرافیک معاصر ایران آشنایی دارید؟ در کشور ما، تلاشهای بسیاری برای شناساندن گرافیک ایرانی به جهان شده است. طراحی گرافیک معاصر ایران را چگونه میبینید؟
در مورد گرافیک ایران خیلی کم میدانم. بعضی از طراحان نشریاتی را برایم فرستادند که تعدادی از کارهای مرا در آنها چاپ کرده بودند. در این نشریات به چگونگی طراحی مجله دقت داشتم و همچنین با برخی آثار همکارانم در ایران آشنا شدم.
مخاطب اصلی این مصاحبه، دانشجویان و طراحان جوان هستند. مهمترین توصیهای که برای آنها دارید چیست؟
پیشنهادم این است که سادگی و اصالت را حفظ کنیم و یا آنرا به دست بیاوریم. آموزش این طرز نگرش امکانپذیر است. من در بین طراحان جوان در دنیا استعدادهای بزرگی میبینم و افتخار میکنم که همچنان میتوانم جایگاه خودم را در بین این استعدادهای بزرگ داشته باشم.
مصاحبه از: سید مهرداد موسوی / مجله کاما