علی چناری کارگردان هنری و تصویرگر سبک سه بعدی (3d) و دو بعدی است که به مدت 18 سال در صنعت انیمیشن فعالیت کرده و برنده جوایز مختلفی شده است. وی در مسیر حرفهای خود برای کمپانی های نیکلدن، دریم ورکس، تی وی یونیتی تکنولوژی و هم چنین کمپانی های مطرح دیگر کار کرده است و هم اکنون در استودیوی شخصی خود (Nilian Animation Studio Studios ) در تورنتو در حال انجام فعالیت است.
این گفت و گو اخیرا توسط سایت Autodesk منتشر شده است که همراه با هم میخوانیم:
– لحظه طلایی که متوجه شدید “این همان کاری است که من میخواهم انجام بدهم” کی بود؟
من قبلا به عنوان هنرمند سبک دو بعدی و سه بعدی کار می کردم. لحظه طلایی کار من زمانی بود که داشتم برای یک نمایش کارتونی شکل و شمایل کلی کار را طراحی میکردم و مجبور شدم که طراحی دو بعدی را در عین حال که سبک کار باید حفظ میشد، به سه بعدی تغییر بدهم که البته کار هیجان انگیزی بود.
این طوری شد که تلفیق و بکارگیری مهارت هایی که داشتم کمکم کرد تا متوجه شدم که میخواهم کارگردان هنری انیمیشن بشوم.
-اولین شغلی که در صنعت انیمیشن سازی سه بعدی داشتید چه بود؟ برایتان چطور بود؟
طراح تبلیغات تلوزیونی بودم، چون در آن زمان اطلاعات زیادی راجع به کار گروهی نداشتم هر روز برایم پر از ماجراجویی بود که خیلی هیجان انگیز بود. آن موقع هرکس از یک برنامه جداگانه استفاده می کرد و این واقعا کار را سخت میکرد که آن برنامه ها را از طریق یک شبکه بهم متصل کنی. درکنار طراحی سه بعدی کارهای دیگری مثل تکسچرینگ، انیمیت کردن و کشیدن استوری بورد را هم انجام دادم و دلیل رسیدن به جایی که الان هستم احتمالا انجام همهی این کارهای متفاوت بوده است.
-چه چیزهایی الهام بخش کارهایتان است؟
اولین انیمیشنهای کوتاه پیکسار مثل بازی گری (Gery’s Game) و برای پرندگان (For the Birds) را که دیدم، تاثیر فوق العادهای روی من گذاشتند. همان موقعها بود که خانوادهام برایم اولین کامپیوترم را خریدند و مادرم به من اصرار کرد که دورههای انیمیشن سازی را بگذرانم و از همان موقع عاشقش شدم.
-از چه چیز شغلتان بیش تر خوشتان می آید؟
اینکه باید خلاق بود را خیلی دوست دارم. وقتی که شخصیتی را خلق میکنم که از قبل وجود خارجی نداشته خیلی هیجان زده می شوم! هم چنین طراحی جدید و خاص را خیلی دوست دارم. در کنار اینها عاشق کارهای گروهیام و همکاری با بقیه هنرمندان خیلی برایم رضایت بخش است.
-کدام بخش از کارتان را دوست ندارید؟
این موضوع که باید طرحی را که خیلی دوستش دارم مطابق درخواست مشتری تغییر بدهم همیشه برایم یک چالش بوده است. گاهی این طور به نظر میرسد که آن چیزی که مشتری پیشنهاد می دهد از لحاظ بصری جالب نباشد، ولی در نهایت خود مشتری گزینه ای را که مناسب پروژه اش هست انتخاب میکند.
–سخت ترین پروژه سه بعدی که تا به حالا کار کردید چه بوده است؟
فکر می کنم که چالش برانگیزترین پروژه، سریالی کارتونی برای تلوزیون بود به اسم Santiago of the sea که برای کمپانی نیکلدن بود. این سریال پر از جلوههای دیجیتالی بود و من برای این که سرپرست آن بخش بودم باید خیلی چیزهای جدید یاد می گرفتم.
همچنین مسؤل بخش زیبایی هم بودم که خیلی چالش برانگیز بود؛ بخاطر اینکه این کار ابزارهای متنوعی مثل جلوههای دیجیتالی، محیط و شخصیت داشت، ولی در نهایت موفق شدیم که از پس همهی این چالش ها بربیاییم.
–منتظر تغییر چه چیزی در صنعت سه بعدی هستید؟
این صنعت در چند سال اخیر تغییراتی داشته ولی بهترین تغییر می تواند این باشد که استفاده از نرم افزارها و ابزارها آسانتر بشود و اینکه پلتفرم ها به سمتی بروند که به هنرمندان دسترسی راحتتری داده شود تا درگیر محدودیتهایی که تکنولوژی دارد، نشوند.
-به کدام یک از پروژه هایی که انجام داده اید افتخار می کنید؟
به همهی کارهایی که در این مدت انجام داده ام افتخار میکنم به خصوص Santiago of the sea, Middle school moguls, Astrolology و انیمیشن های کوتاه یونیتی تکنولوژی.
-روند انجام کارهایتان به چه صورت است؟
روشهای مختلفی وجود دارند که من بر اساس هر پروژه و گستردگی آن یکی از آنها را انتخاب می کنم. اما وقتی که پروژهام شخصی باشد اول با اسکچ زدن و بعد رنگ پردازی شروع می کنم. بعد با کمک برنامه مادباکس یا تری دی مکس مدل سازی کار را اماده می کنم.
برای مرحله بعد بافت را با فتوشاپ یا سابستنس پینتر اجرا می کنم و نورپردازی را با تری دی مکس کامل می کنم.در نهایت با استفاده از برنامه Nuke ترکیب بندی نهایی کار را انجام میدهم.
-بهترین توصیه ای که در شغلتان کسی به شما کرده، چه بوده است؟
وقتی که کارم را تازه شروع کرده بودم خیلی درگیر شناخت ابزارها و تکنیک های سه بعدی شده بودم تا اینکه یک روز یک هنرمند به من گفت باید اصول و قواعد هنر را بشناسم تا کارم بهتر بشود. که تاثیر قابل توجهی روی کارم گذاشت.
– توصیه ای برای هنرمندانی که دنبال پیدا کردن یک سبک خاص برای خودشان هستند، دارید؟
مطالعه کردن مبانی هنرهای سنتی دید تازه ای را به ما می دهد. برای اینکه از پروسه خلق کردن درک بهتری داشته باشیم، اشنایی با علمی که پشت هنر هست و اینکه هر چیزی به چه شکلی درطبیعت وجود دارد، کمک کننده است.
به این باور دارم که همیشه نیازی نیست طبق اصول پیش برویم و باید بتوانیم خلاقانه از ابزار هایی که داریم استفاده کنیم.
– روی چه پروژه هایی میخواهید در اینده کار کنید؟
در آینده نزدیک میخواهم چند انیمیشن جدید و کوتاه تولید کنم.