یادگیری طراحی یک لوگو حرفهای میتواند پیچیدهتر از آنچه که به نظر میرسد باشد، اما با داشتن مهارتهای طراحی مناسب، دانش نظری و مقداری صبر، میتوانید یاد بگیرید که طراحیهای بیزمانی ایجاد کنید که در گذر زمان امتحان خود را پس دهند. بهترین لوگوها به راحتی شناسایی میشوند (مثل قوس طلایی مکدونالد یا شیوای نایک) و با تعادل مناسب از اصالت، مقیاسپذیری و سبک میتوانند تبدیل به داراییای بیقیمت شوند.
در ادامه 10 قاعده طلایی آورده شده است که باید برای طراحی لوگو حرفهای به آنها توجه کنید. اگر به دنبال پلتفرم مناسبی برای ایجاد لوگوی جدید خود هستید، پیشنهادهای ما را برای بهترین طراحی لوگو بررسی کنید، یا نگاهی به بهترین سازندههای رایگان لوگو بیندازید تا روند خلاقیت شما را تسهیل کند.
چگونه یک لوگو طراحی کنیم: قواعد طلایی
با توجه به رقابت صدها و حتی هزاران برند برای جلب توجه ما، برندها باید خود را از نظر بصری متمایز کنند. این امر از طریق طراحی هویت برند حاصل میشود – مجموعهای از عناصر که با هم کار میکنند تا تصویری منحصر به فرد از برند در ذهن ما ایجاد کنند. طراحی هویت برند میتواند شامل همه چیز از یونیفرمها، گرافیک وسایل نقلیه، کارتهای ویزیت، بستهبندی محصولات، تبلیغات بیلبوردی، فنجانهای قهوه و سایر اقلام تبلیغاتی تا سبک عکاسی و انتخاب فونتها باشد.
زمانی که به چیزی نگاه میکنیم، ابتدا آن را نمیخوانیم. قبل از هر چیز دیگری، شکل و رنگ را میبینیم و اگر اینها کافی باشند تا توجه ما را جلب کنند، سپس شروع به خواندن میکنیم.
– دیوید ایری
وقتی به فردی که تاثیری در زندگی شما داشته فکر میکنید، احتمالاً میتوانید تصویر آن شخص را در ذهن خود بسازید. همینطور برای برندها هم اتفاق میافتد. و لوگو بهعنوان چهره برند عمل میکند، که به افراد این امکان را میدهد که با آن ارتباط برقرار کرده و آن را به یاد بیاورند. هدف از طراحی لوگو حرفهای باید بهطور کلی ایجاد چیزی باشد که افراد به راحتی آن را به خاطر آورند زمانی که به تجربیات خود از یک محصول، شرکت یا خدمات فکر میکنند.
زمانی که به چیزی نگاه میکنیم، ابتدا شکل و رنگ را میبینیم قبل از اینکه بخواهیم آن را بخوانیم. تنها اگر اینها کافی باشند تا توجه ما را جلب کنند، شروع به خواندن میکنیم. وظیفه طراحان این است که جوهره برند را به شکلی و رنگی که احتمالاً پایدار خواهد بود، منتقل کنند. در ادامه، طراح دیوید ایری 10 قاعده طلایی طراحی لوگو را برای کمک به شما در این کار ارائه میدهد.
تحقیق کنید
طراحی لوگو باید با مقداری کار تحقیقاتی شروع شود. آشنایی با مشتری و محصول او به شما کمک میکند که بهترین جهت طراحی را انتخاب کرده و در مراحل بعدی طراحی، دستیابی به توافق در مورد طراحی لوگو حرفهای را راحتتر میکند. یکی از جذابترین بخشهای طراحی این است که در هر پروژه چیزهای جدیدی یاد میگیرید. هر مشتری متفاوت است و حتی در همان حرفه نیز افراد کارهای خود را به روشهای مختلف انجام میدهند.
حتماً از مشتری خود بپرسید چرا وجود دارند، چه کاری انجام میدهند و چگونه این کار را انجام میدهند. چه چیزی آنها را از دیگر برندها متمایز میکند؟ آنها برای چه کسانی هستند و مهمترین ارزشهای آنها چیست؟ برخی از این سوالات ممکن است به نظر ساده بیایند و شاید بینیاز از پرسیدن به نظر برسند، اما میتوانند پاسخهایی چالشبرانگیز داشته باشند و به سوالات بیشتری درباره کسب و کار منجر شوند. آنچه در این مرحله اولیه کشف میکنید، میتواند کمک کند تا مطمئن شوید که هنگام توسعه طراحی لوگو، بازار هدف را از دست نخواهید داد.
از کاغذ و قلم شروع کنید
با توجه به ابزارهای دیجیتال زیادی که امروز در دسترس هستند، ممکن است بخواهید مستقیماً به کامپیوتر بروید تا لوگو را ایجاد کنید، اما استفاده از کاغذ و قلم این امکان را به شما میدهد که از نور درخشان پیکسلها استراحت کنید و مهمتر از همه، ایدههای طراحی را سریعتر و آزادانهتر ثبت کنید. بدون اینکه رابط دیجیتال مانع شود، شما آزادی کامل دارید که کشف کنید، و اگر شب بیدار بمانید و ایدهای داشته باشید که نمیخواهید از دست بدهید، قلم و کاغذ کنار تختتان هنوز بهترین راه برای ثبت آن است.
طراحی با کاغذ و قلم به شما این امکان را میدهد که اشکال را دقیقاً جایی که میخواهید قرار دهید – همیشه زمان برای دیجیتالی کردن طرحهایتان خواهید داشت. همچنین میتواند مفید باشد که برخی از طرحها را زمانی که دارید ایدههای طراحی را برای مشتریان توضیح میدهید، به آنها نشان دهید. این میتواند به مشتریان کمک کند تا نتیجه را راحتتر تجسم کنند، بدون حواسپرتی از تایپها و رنگها، که گاهی باعث میشود مشتریان کل یک ایده را رد کنند. در طراحی لوگو حرفهای زیاد نشان ندهید؛ فقط بهترین ایدههایتان را.
طراحی لوگوی خود را با سیاه و سفید شروع کنید
رنگ بخش مهمی از برندینگ است، اما گاهی میتواند حواسپرتی ایجاد کند و باعث شود که برای مشتری سخت باشد که مفهوم اصلی لوگو را در نظر بگیرد. قرار دادن رنگ برای مراحل بعدی به شما این امکان را میدهد که تمرکز بیشتری روی ایده خود در طراحی لوگو حرفهای داشته باشید تا بر عنصری که معمولاً تغییر آن بسیار راحتتر است.
نجات یک ایده ضعیف با یک پالت جالب رنگی غیرممکن است، اما یک ایده خوب هنوز هم بدون در نظر گرفتن رنگ، خوب خواهد بود. اگر هر نماد شناختهشدهای را تصور کنید، در بیشتر موارد ابتدا شکل آن را قبل از پالت رنگی به خاطر میآورید. این خطوط، اشکال و خود ایده است که مهمترین بخش است.
اطمینان حاصل کنید که طراحی لوگو شما مرتبط است
طراحی لوگو باید با ایدهها، ارزشها و فعالیتهایی که نمایندگی میکند، مرتبط باشد. یک تایپوگرافی ظریف برای یک رستوران لوکس مناسبتر است تا یک مهدکودک. به همین ترتیب، یک پالت رنگی فلورسنت صورتی و زرد احتمالاً پیام شما را برای افراد مسن مرد جلب نخواهد کرد.
این نکات شاید برای شما خیلی واضح به نظر برسد، اما مفهوم ارتباط مناسب عمیقتر از اینهاست. هرچه توجیه طراحی خاص شما مناسبتر باشد، راحتتر میتوانید ایده خود را به مشتری بفروشید.
طراحی لوگوی حرفهای که به یاد ماندنی باشد
لوگوی بانک دویچه در سال 1974 توسط آنتون استنکوفسکی طراحی شد.
یک لوگوی خوب باید به یاد ماندنی باشد و برند را در ذهن مشتری نگه دارد، حتی با وجود رقابت دیگر برندها. سادهسازی یک عنصر کلیدی در اینجا است. لوگوی ساده، حتی با یک نگاه کوتاه قابل بهخاطرسپاری است، در حالی که طراحیهای پیچیده این قابلیت را ندارند.
یک لوگو حرفهای باید بر یک مفهوم یا داستان متمرکز باشد. اغلب این به معنای داشتن فرمی ساده است که در اندازهها و کاربردهای مختلف مثل آیکون وبسایت یا تابلو قابل استفاده باشد.
تلاش کنید متفاوت باشید
لوگوی تیت در سال 1999 توسط ولف اولینز طراحی شد.
اگر رقبا همگی از سبکهای مشابه در تایپوگرافی یا پالتهای رنگی استفاده میکنند، این یک فرصت استثنایی برای متمایز کردن برند شما است. طراحی متفاوت میتواند کمک کند لوگوی شما برجسته شود.
هرچند، ایجاد تفاوت نیازمند مشتریانی شجاع است که از روندهای رایج فاصله بگیرند. نشان دادن خلاقیت در نمونهکارهای طراحیتان میتواند چنین مشتریانی را جذب کند.
به هویت برند کلی فکر کنید
لوگوی مکمیلان در سال 2006 توسط ولف اولینز طراحی شد.
لوگو به تنهایی دیده نمیشود؛ بلکه در زمینههایی مثل وبسایت، کارت ویزیت یا پوستر قرار میگیرد. در ارائه به مشتری، نشان دادن نحوه عملکرد لوگو در موقعیتهای مختلف، مثل کاربرد آن روی آیتمهای گوناگون، ضروری است.
یک راه برای هماهنگی بصری، طراحی یک فونت اختصاصی برای لوگو است که در عناوین بازاریابی نیز استفاده شود.
بیش از حد تحتاللفظی نباشید
لوگوهای پنگوئن و شل مثالهایی از لوگوهایی هستند که به نوع شرکت اشاره نمیکنند.
لوگو حرفهای نیازی ندارد دقیقاً فعالیت شرکت را نشان دهد. نمادهای انتزاعی معمولاً ماندگارتر هستند. معنای لوگو در طول زمان و با ارتباط برند با فعالیتهایش شکل میگیرد.
نمادها ضروری نیستند
لوگوی شلتر در سال 2004 توسط جانسون بنکس طراحی شد.
گاهی اوقات استفاده از یک تایپوگرافی سفارشی یا “وردمارک” به جای نماد میتواند کافی باشد، به خصوص اگر نام شرکت خاص و یکتا باشد. مثالهای معروف شامل گوگل، موبیل و پیرلی هستند.
اما اگر کلمات در کاربردهای کوچک جواب ندهند، میتوان از نمادهای مکمل یا تغییرات کوچکی در لوگو استفاده کرد.
کمی شوخطبعی کنید
لوگوی آمازون با لبخند مخفی که از A تا Z را پوشش میدهد، در سال 2000 طراحی شد.
افزودن اندکی شوخطبعی به طراحی لوگو میتواند تأثیر زیادی داشته باشد و به برند کمک کند که در ذهن مشتری جای بگیرد. البته، در همه صنایع این کار مناسب نیست؛ اما در صنایعی مثل قانون و مالی میتواند برند را انسانیتر و جذابتر کند.
انواع اصلی لوگو
- وردمارک (Wordmark): طراحی ساده شامل نام برند. مثالها: کوکاکولا، ویزا، دیزنی.
- لترمارک (Lettermark): شامل حروف اختصاری برند. مثالها: ناسا، سیانان.
- برندمارک (Brandmark): نمادی که ارتباط روانشناختی ایجاد میکند. مثالها: اپل، اسنپچت.
- لوگوی ترکیبی (Combination Mark): ترکیب نماد و وردمارک. مثالها: لاکوست، ایکسباکس.
- نشان (Emblem): ترکیب نماد و وردمارک به صورت یک نشان. مثالها: استارباکس، فورد.