چند روز پیش یکی از کاربران با نمک فضای مجازی توییت کرده بود، درس خواندن فقط آنجایش خوب بود که یک دفعه به خودمان می آمدیم و میدیدم دو صفحه از چرک نویسمان را پر از امضا کردهایم. از همان روز این فکر مدام در ذهنم میگردد که چه چیزی داشتن یک امضای اختصاصی و خوب را در ذهن ما پررنگ کرده بود؟ اصلا چه امضایی خوب بود چه امضایی بد؟ آیا امضا میتواند نشان و لوگویی برای یک برند شخصی و تک تک انسانها باشد؟
در این مطلب از روزرنگ به بررسی اصول طراحی لوگو، امضا و تمامی آنچه باید در این مورد بدانید میپردازیم. در ادامه با ما همراه باشید.
اصول طراحی لوگو
یادم هست تنوع زیادی در امضاهایمان به چشم میخورد. از امضاهای گرد و پیچیده گرفته تا آنهایی که فقط از حرف اول ناممان رسم شده بود.بعضیهایشان هم آنقدر خوب از آب در می آمد که خودمان هم نمیتوانستیم شبیهش را خلق کنیم. واقعا چه چیزهایی در رسم یک امضای خاص و منحصربفرد مهم بود؟ اگر این سوال به ظاهر ساده در ذهن شما هم مدام کلیک میخورد با این مقاله همراه باشید.
اینجا قرار است درباره سرنوشت طراحی لوگو صحبت کنیم. میخواهیم بدانیم امضاهای کودکیمان چگونه تبدیل به لوگو شدند؛ بعد قرار است درباره اصول طراحی لوگو مفصل بخوانیم. اما قبل از آن لازم است بگوییم دانستن و رعایت اصول طراحی لوگو چقدر اهمیت دارد. فقط قول بدهید لحظهای به سرنوشت امضاها شک نکنید که ناراحت میشوند.
چرا در دفتر ریاضی تمرین امضا میکردیم؟
اولین امضاها احتمالا زمانی بود که خودکار یا روان نویس تازه میخریدم. بعد دیگر ول کن ماجرا نبودیم. احتمالا به این دلیل تمرین میکردیم که وقتی برای باز کردن حسابی به بانک میرویم یک امضای خارقالعاده رو کنیم. تا آنجا که در تصوراتمان رییس بانک با ادای جمله «بابا تو دیگه کی هستی» از جای خود بلند میشد و دست به سینه ما را به سمت گاو صندوق بانک راهنمایی میکرد.
این یکی از تصورات شیرینمان بود اما احتمالا در نهایت از امضاهای تمرینی مان برای کپی کردن امضای پدر یا مادر زیر برگه امتحانی مان استفاده میکردیم. حالا اما امضاهایی هستند که شما را به همان گاو صندوق پنهان شده در سالن انتهایی بانک میرساند. البته که نمیتوانید پول های درونش را بردارید. فقط میتوانید با نشان دادن لوگو و نشان مخصوص شرکت خود به عنوان عضوی از یک شرکت خدمات امنیتی، گاو صندوق معیوب بانک را تعمیر کنید.
البته اگر روی لباستان لوگوی شرکت گاز یا برق خورده باشد نوع دسترسی تان فرق میکند. در آن حالت دستتان به جای گاوصندوق به سیم پیچی پشت سالن و یا پکیج واقع در سرویس های بهداشتی میخورد.
امروزه نیز لوگو را کسانی تولید میکنند که در تمرین امضا موفق تر بودند. احتمالا این افراد زمان بیشتری از زنگ ریاضی خود را به تمرین امضا اختصاص داده اند. آنوقت نمره ریاضی شان کم شد و زیر برگه امتحانشان را خودشان امضا کردند. بعد زمان انتخاب رشته رسید و آنها با نمره کمشان نتوانستند دکتر یا مهندس شوند. برای همین تصمیم گرفتند به نقاشی یا تمرین امضای خود ادامه دهند.
این شد که دوباره پای انتخاب رشته شان را خودشان امضا کردند و رفتند هنرستان. آنجا دیگر خبری از ریاضی و فیزیک نبود و با خیال راحت امضا هایشان را تمرین کردند. تازه برای همین تمرین کلی تشریفات هم قائل شدند. تخته شاسی فلان و کاغذ بهمان و خودکار و قلم مخصوص. همچنین آنها در جواب این سوال که چرا در دفتر ریاضی هایشان تمرین امضا میکردند گفته اند چون مادر و پدرشان هیچوقت برایشان دفتر نقاشی صد برگ نمیخریدند.
بیشتر بخوانید: برند شخصی برای هنرمندان؛ از صفر تا صد!
امضا بزنید لوگو تحویل بگیرید!
رفته رفته امضاهایشان رونق گرفت و شمع مجالس شد. طراحان هم معترض شدند که چرا نام هنر آنها را امضا میگذاریم. در واقع خواستند کلاسشان را ببریم بالاتر. همین شد که یکی از شاگرد تنبل ها از ترکیب کلمات « لنگش کن» نام لوگو را بیرون کشید و گفت از این به بعد به امضاهایشان بگوییم لوگو. بعد هم یونانی ها از این نام خوششان آمد و گفتند از این به بعد نام همه آرم ها و نشانه هایمان را میگذاریم لوگو.
چرمایف و جیسمار هم مدل های نوین طراحی خود را از این هنر آموز های دست به امضا وام گرفتند. حالا هم همان پاپتی های درس نخوان مو فرفری فکر کردند خبری شده و برای امضاهایشان کتاب نوشتند. عنوان کتابشان هم گذاشتند امضا بزنید لوگو تحویل بگیرید!
در کتابشان گفته اند از آنجایی که در دنیای امروز تصویر جذاب تر از اعداد و ارقام و متن و ادبیات است، شرکت ها باید با استفاده از لوگو ها تصویر آنی و ماندگار در ذهن مخاطبان خود ایجاد کنند. حال برای افزایش همین ماندگاری لازم است مواردی را در طراحی لوگو رعایت کنند که اینجا برایتان گفته ام.
بیشتر بخوانید: بسته بندی محصول چیست؟
خلاقیت در امضاهای آ با کلاه
اصلا یکی از دلایل طراح شدن این مو فرفری ها تنفر ذاتی یا اکتسابی از ریاضی است. یعنی این افراد طراح شدن خود را مدیون تنفر از درس ریاضی اند؛ انگار یکی از لوازم طراحی این بوده که شخص کل دفتر ریاضی خود را پر از طرح و نقش و نشان و امضا کند. از آنجایی که دفتر های ریاضی عموما صد یا دویست برگ داشت استعداد ها خودشان را شکوفا میکردن.
همینطور خلاقیت بود که همراه جوهر خودکار روی کاغذ سرازیر میشد. یکی از امضاهایی که آن زمان قله های خلاقیت را درنوردیده بود، امضاهای آ با کلاه بود. به این شکل که طراح عزیز الف و سرکش موجی آن را طوری به هم جفت میکرد که نظیرش را کسی ندیده بود. بعد ها هم عده زیادی خواستند این خلاقیت را از آن خودشان کنند یا حداقل بگویند در آن نقشی داشته اند، برای همین هر یک به شیوه خود به پایین پای الف خطوط و اشکال مختلف اضافه میکردند.
مسئله آنجا بود که هر بلایی سر آن امضای بیچاره می آوردند خلاقیتی نو به همراه نداشت. خلاقیتش همان جایی بود که کسی برای اولین بار کلاه الف را به آن چسباند. بقیه تغییرات بر پایه همان بود.
خلاصه که این طراحان امضای دیروز و لوگوی امروز در کتابشان نوشتهاند که خلاقیت و تقلید دو قطار مترو اند که یکی شان به سمت کهریزک میرود و دومی به سمت پایانه کلاهدوز؛ با اینکه از این شاگرد تنبل ها بعید است جملات کمرشکن بگویند اما خب شواهد نشان میدهد که اگر بیشتر از یک کاسه ترشی نخورند یک چیزی می شوند.
بیشتر بخوانید: وعده برند یا brand promise چیست؟
نه به ترشی های خوشمزه به جز کلم؛
یک روز وقتی از خیابان رد میشدم تابلویی نظرم را جلب کرد. دیدم کمپینی راه انداختند با شعار نه به همه ترشی های خوشمزه به جز کلم؛ کنجکاو شدم موسسینش را بشناسم که دیدم بله! این رشته سری دراز دارد. کنار موسس کمپین نشستم و با لودگی گفتم:«خب بگو ببینم چند میگیری این امضا هارو تحویل ملت میدی؟» جناب موسس هم نه گذاشت و نه برداشت رقمی گفت که شش روز آزگار داشتم محاسبه میکردم.
بالاخره فهمیدم دستمزد یک لوگوی ایشان، معادل شش ماه و شش روز از شش صبح تا هشت شب شش دانگ کار کردن من است. همانجا بود که فنداسیون اعتقادات احمقانه ام ترک برداشت. من دیگر آن آدم سابق نشدم.
فهمیدم پول در پیچاندن کلاس هندسه و امضا زدن است. یک شبه تصمیمم عوض شد. ته مانده حقوقم را نذر کمپین نه به ترشی های خوشمزه کردم و یک دفتر ریاضی دویست برگ خریدم تا سر دسته مو فرفری ها به من امضا زدن یاد بدهد.
با بیگودی موهای خود را فر کنید
رئیس مو فرفری ها برایم از اصول طراحی لوگو گفت. اما از من قول گرفت قبل از آنکه جزوه و اصول طراحی لوگو را بخوانم موهایم را با بیگودی فر کنم. اصرار هم داشت که از بیگودی استفاده کنم.
بعد گفت یادت باشد به ازای هر دسته مو که فر کردی یکی از اصول طراحی لوگو را بخوانی؛ اگر غیر این عمل کنی هیچگاه طراح نمیشوی؛ هر چند در دلم میگفتم چند روش ساده برای زدن امضا که این همه صغری کبری ندارد اما از ترس آنکه طراح نشوم مو به مو همه سفارشات را اجرا کردم. بیگودی را از دسته اول موهایم باز کردم و اصل اول را خواندم.
اما در ادامه مجذوب این حجم از آدم حسابی بودن خانواده امضاها شدم و بیگودی ها را یادم رفت. من جزوه را برایتان میگذارم آنوقت متوجه میشوید که چرا فقط سه دسته موی فر دارم و بقیه صاف. شما اشتباه مرا تکرار نکنید. اول یک دسته مو را در بیگودی بپیچانید بعد باقی اش را بخوانید.
بیشتر بخوانید: ثبت برند چیست؟
اصول طراحی لوگو
اصل اول: طرحتان باید ساده باشد.
یکی از اصول طراحی لوگو این است که مفهوم و شکلی ساده داشته باشد. بهترین لوگو، لوگویی است که در نگاه اول هم بشناسیدش و هم عاشقش شوید. شما به عشق در یک نگاه اعتقاد دارید؟ می گفتند لیلی هم ظاهر بسیار ساده ای داشت. اتفاقا مجنون سرگشته همین سادگی شده بود. خلاصه اینکه هر چه سادهتر بهتر؛ از لوگو در فرمتها و اندازههای مختلف استفاده میشود، بنابراین جزئیات پیچیده اصلا دیده نمیشوند.
بنابراین، اولین و مهمترین اصل در طراحی لوگو، جلوگیری از پیچیدگی است.
همه فهم بودن و انتقال مفهوم در زمان کمتر مهم است. در حالی که لوگوهای پیچیده با رنگها، فونتها و عناصر تزئینی ممکن است باعث حواسپرتی بیننده شود و درک مطلب هدف را به تاخیر بیندازند. یک طراحی خوب نیازی به پانویس و توضیح اضافه ندارد و خود گویای همه چیز است.
اصل دوم: طرح باید در طول زمان ماندگار باشد.
خواهید هر سال یک لوگوی جدید طراحی کنید؟ این کار برای کسب و کارهای کوچک امکان پذیر نیست. بهتر است بگویم برای کسب و کارهای بزرگ هم سفارش نمیشود. تغییرات دائمی در طرح اصلی لوگو به ثبات آن لطمه میزند. اگر لوگوی خود را مکرراً عوض کنید، مشتریان شما گیج میشوند و این گیجی دامن شما را هم میگیرد.
برخی فکر میکنند لوگویی که چند سال پیش طراحی کرده اند قدیمی شده؛ گمان میکنند لوگو باید مدرن و امروزی باشد اما لازم است بدانید طراحی لوگو نباید چنان مد روز باشد که وقتی جریان مد تمام شد، لوگوی شما کار آمدی لازم را نداشته باشد.
اصل سوم: استفادهی درست و استراتژیک از رنگها.
هیچ چیزی در طراحی وگو مهم تر از جذاب بودن آن نیست. رنگ ها میتوانند این جذابیت را به لوگوی شما بدهند و یا با انتخاب اشتباه از آن بکاهند. استفادهی هوشمندانه از رنگها میتواند ظاهری منحصر به فرد به لوگوی شما بدهد. رنگها این توانایی بینظیر را دارند که احساسات ما را بر انگیزند. در این باره با یک سرچ ساده میتوانید بخوانید مشاهده هر رنگ چه حسی را در مشتری یا مخاطبتان ایجاد میکند.
مثلا از گذشته رنگ صورتی نماد ظرافت شناخته شده و معمولاً در هر چیزی که مربوط به محصولات زنانه مثل لباس، باشگاه، سالن آرایشی، لوازم بهداشتی و… به کار میرود. یا برای مثال زرد رنگ امید و تازگی و سبز رنگ طبیعت، تازگی و سلامت است. این اطلاعات میتواند حس خاص پنهان شده در رنگ ها را برایتان تداعی کند. این احساسات یا عواطف پیامی هستند که میخواهید از طریق لوگوی خود به مشتریان و طرفداران منتقل کنید.
توجه کنید در طراحی لوگو از رنگ هایی که در جدول رنگ نزدیک هم قرار دارند استفاده کنید. ضمنا از رنگ های خیلی روشن استفاده نکنید چون به سختی دیده میشوند.
خیلی پاستوریزه نباشید؛ اگر دلیل قانع کننده ای مثل ایجاد خلاقیت دارید میتوانید کمی از حصار قوانین فاصله بگیرید. جسارت شکستن اصول آکادمیک را داشته باشید و لوگوی خاص خودتان را خلق کنید.
اصل چهارم: تعادل در طراحی لوگو
تعادل مهم است. زیرا همه ما انسان ها و ذهن و روحمون بر اساس آن خلق شده. همه ما به شکل غریزی طرحی منظم و متعادل میپسندیم. ذهن ما زمانی طرح را جذاب ارزیابی می کند که آن طرح تعادل و تقارن حضور داشته باشد. البته که بازهم میتوان قوانین را شکست و لوگوی ویژه شما کمی از تعادل بصری خارج باشد اما به یاد داشته باشید حتی در عین آشفتگی ظاهری لوگوی شما باید وحدت رویه داشته باشد و همین تعادل را به نگاه مخاطبان هدیه میکند.
اصل پنجم: ابعاد لوگو مهم است.
لوگوی خوب باید در هر سایز و اندازه ای زیبا و خوانا باشد. معمولا در استفاده های گوناگون لوگوها را خیلی کوچک یا بزرگ میکنند. برای مثال لوگوی کالا روی بیلبورد های تبلیغاتی بزرگ است اما روی خودکار روان نویس شرکت خیلی ریز و کوچک میشود. در اینجا مهم است لوگوی شما در هر سایز و ابعادی زیبایی و خوانایی خود را حفظ کند. در سایز کوچک مانند نقطه یا لکه به چشم نیاید و وقتی بزرگ میشود بی قاعده و بد قواره نباشد. لوگوی شما باید روی هر سطح و جنسی تطبیق پذیر و چند منظوره باشد.
بیشتر بخوانید: توسعه برند چیست؟
اصل ششم: طرح باید متناسب با کمپانی مورد نظر باشد.
همه المان ها در طراحی لوگو از رنگ و فونت گرفته تا سبک و ایده طراحی باید در خدمت برند و قول برند باشند. درباره قول برند پیش از این مفصل گفته ایم اگر نیاز به یاد آوری دارید برای مطالعه مقاله قول برند اینجا را کلیک کنید.
اخیرا گرایش طراحان لوگو به سمت سبک web 2.0 یعنی لوگوهای با نمای سه بعدی است که دارای گرافیک های برجسته ، گرادیانت و سایه هستند.
این سبک برای یک وب سایت web 2.0 و یا یک کمپانی تکنولوژیکی مناسب است ، اما ممکن است برای سایر برندها تا این اندازه تاثیر گذار نباشد.
مثلا لوگویی که برای یک محصول خوراکی مانند پفک طراحی میشود نباید ویژگی های لوگویی را داشته باشد که برای یک دفتر قضایی طراحی شده است.
اصل هفتم: به صورت سیاه و سفید هم خوب باشد.
یادتان باشد که تبلیغ کسب و کار خود را در روزنامهها، مجلات و غیره خواهید کرد. در این تبلیغات، معمولاً ناشر از آگهیهای بدون رنگ استفاده میکند. در این مواقع لوگوی شما باید طوری طراحی شده باشد که به شکل سیاه و سفید نیز تاثیرش را بر مخاطب بگذارد. لوگوی شما در حالت رنگی تاثیرگذار است اما اگر در تبلیغات روزنامهای تاثیرگذار نباشد، بازدهی لازم را ندارد و ممکن است مجبور شوید دوباره آن را طراحی کنید.
به علاوه احتمالا مدارکی را با فکس برای مشتری ارسال خواهید کرد. لوگو باید تاثیر خوبی در مدارک فکس شدهی بدون رنگ بگذارد.
اصل هشتم: از متفاوت بودن نهراسید.
برای برنده شدن در یک رقابت لازم است به عنوان یک طراح که دارای سبک خاص و منحصر به فرد است شناخته شوید. در طراحی لوگو خاص و اورجینال بودن حرف اول را میزند.
پس بجای کپی و تقلید از یک سبک، یک طرح دیگر ابداع کرده و بین انبوهی از طراحان، برجسته باشید. از متفاوت نبودن بترسید. چرا که در خلق هنر متفاوت نبودن دیر یا زود شما را از معرکه خارج میکند. شما میتونید داده های اولیه خود را با الهام گرفتن از لوگوهای دیگر جمع آوری کنید اما هر گز نمیتوانید با کپی کردن یک طرح زیبا، طراح کارکشته و موفق شوید.
اگر لوگوی شما شبیه یکی از لوگو های معروف باشد و دیگران را به یاد آن برند بیندازد، هدف برند شما پایمال میشود. ضمنا با اینکه اخیرا شاهد کپی های فروان در سطح جهان هستیم اما این کار نه از نظر اخلاقی و نه از نظر قانونی پسندیده نیست.
اصل نهم: از افکت ها استفاده کنید.
نرم افزارهای گرافیکی دارای ابزارهایی قدرتمند و فیلترهای متعدد هستند که شما می توانید از آن ها در طراحی لوگوی خود استفاده کنید ، اما فراموش نکنید که نباید در این کار زیاده روی کرد. اگر با ابزار های طراحی لوگو آشنا نیستید، اصلا نگران نباشید. میتوانید در مقاله ی ابزار های طراحی لوگو همه نرم افزار ها را بشناسید و بهترینش را برای خود انتخاب کنید. فقط کافیست برای مطالعه اینجا را کلیک کنید.
اصل دهم: لوگوی خود را به یاد ماندنی طراحی کنید.
واقعا اصلی مهم تر از این در طراحی لوگو وجود دارد؟ یکی از ویژگیهای لوگوهای شرکتهای جهانی همین است. آنها یک لوگوی ساده طراحی نمیکنند بلکه یک شاهکار به یاد ماندنی خلق میکنند. لوگوی شما باید طوری طراحی شود که مدتها در ذهن مخاطب بماند. اگر این اتفاق نیفتد، لوگو نمیتواند وفاداری مشتریان شما را تضمین کند.
حال شاید برایتان سوال ایجاد شود که چطور میتوان یک لوگوی به یاد ماندنی ساخت؟ در پاسخ باید بگویم لازم است لوگوی شما مفهومی و فرمی منحصر به فرد داشته باشید. مثلاً، طرح لوگوی نایک منحصر به فرد است چون یک تیک ساده است که هیچ شرکت ورزشی دیگری قبل و بعد از نایک از آن استفاده نکرده است.
راجع به اصول طراحی لوگو چی گفتیم چی شنیدید؟
با همان سه دسته موی بیگودی شده و چشمانی اشکبار رفتم سراغ سر دسته کمپین. ماجرا را برایش تعریف کردم. با خودم میگفتم الان با اردنگی پرتم میکند بیرون. اما با ناباوری از همان دو دسته موی فر روی پیشانی ام خوشش آمد و گفت معلوم است در این کار استعداد دارم. بعد به همه کارکنانش گفت ازفردا موهایشان را مثل من کنند و مرا معاون اول خودش کرد. در حالی که چشمانم از تعجب دو دو میزد موهای بیگودی شده ام را دور انگشت اشاره میچرخاندم و طوری که انگار از عمد و با برنامه خلاقیت به خرج داده بودم در صورت و تک تک اعضای بدنم فخر فروشی میکردم.
رئیس کمپین به کارکنانش گفت: من به او گفتم همه موهایش را فر کند اما او از قانون من سرپیچی کرده و قانون خودش را رفته. قانونی که هم ساده است و هم جذابیت دارد، هم زیباست و هم من تا عمر دارم آن را فراموش نمیکنم؛ به استایل طراح های لوگو هم میخورد. زود باشید طراح ها! وقتشه با همکار جدید آشنا شید. بعد مرا به کارمندانش نشان داد و اشاره کرد یک دور بچرخم و من شبیه مانکن های انسانی با حرکات اضافه یک دور قمری زدم. اقای رئیس صدایش به قهقهه بلند شد و با خوشحالی گفت حتی چرخیدنش هم خاص خودش است.
خلاصه او میگفت و من یک جفتک و پاروی جدید رو میکردم تا بیش از پیش از انتخابم مطمئن شود. همین شد با خوردن ترشی کسی شده بودم برای خودم. همین دو روز پیش هم یک کمپین جدید راه انداختم با این عنوان که هم ترشی بخور هم طراحی کن. برای همکاری هم از همه آنهایی که دو رشته موی بیگودی شده روی پیشانی شان دارند دعوت به عمل می آید. برای رزومه فقط کافیست دفتر ریاضی سال چهارم ابتدایی تان را بیاورید.