هفتمین نشست آموزشی انجمن صنفی طراحان گرافیک تحت عنوان «توقف اضطراری» به همت شهرزاد اسفرجانی عصر روز چهارشنبه هفدهم خردادماه ماه ساعت 16درتالار استاد خسروشاهی نشر فنی ایران برگزار گردی که بخش هایی از صحبت های رائه شده در این کارگاه در ذیل آمده است:
«شتاب زدگی ما پررنگ است. وقت نمیکنیم یک لحظه بایستیم و بیندیشیم که چه میکنیم و این همه بدوبدو برای چیست؟»
«موفقیت مثل یک سفر است. هرجا شاد نیستی باید همان جا بایستی و خودرا با طبیعت سفر هماهنگ کنی. برای رسیدن ابتدا باید اهداف باارزش را بیابیم.»
«برای تحقق هر آرزو ابتدا باید آنرا نوشت. وقتی هدفتان را بنویسید، یعنی به خواسته خود متعهد شدهاید. نوشتن یعنی فکر کردن، و وقتی نمینویسیم نمیتوانیم فکر کنیم.»
« ما ایرانیها با نوشتن مشکل داریم. چراکه نوشتن برای ما جنبه ادبی و شاعرانه دارد. مشکل ما ضمیر ناخودآگاه جمعی است. در حالی که نوشتن آرزوها باید بدون به رخ کشیدن و بوق و کرنا باشد.»
« موفقیت از دید همه فرهنگها و ادیان جهان، توانایی گسترش شادمانی در خود و دیگران است. سخت کوشی به بهای صدمه زدن به جهان نیست. دانایی نه فقط کسب علم بلکه هنر بازی با قواعد و علم زندگی است. چراکه زندگی مثل یک بازی مارو پله است. باید هرآن آمادگی سقوط و شکست را داشت.»
«برطبق نظریه تامپسون رضایت پایدار نزدیکی سه عنصر اصلی محیط، منابع و ارزشهاست. شکاف بین این سه عنصر نارضایتی به همراه می آورد. همچنین پاسکال معتقداست که همه انسانها در جست و جوی شادیند. مهم نیست که از چه ابزاری استفاده میکنند.»
« لذا پس از مدتی که از یک اتفاق شاد یا ناامیدکننده میگذرد، رضایت بشر به سطح عادی برمیگردد. سیستم ایمنی روانشناختی بدن این کار را میکند. پس در هر لحظه میتوان در پی کشف و شهود بود. باید ارزشها را شناسایی کرد. چون به ما نیرو میدهند که درآنها پایدار بمانیم و سختیها را تحمل کنیم. وقتی اهداف و ارزشها هم سو نباشد، مانند این است که میان دو اسب که درجهت مخالف هم مارا میکشند، گیر کردهایم. به هیچ کجا نمیرویم! در غیر این صورت، نیروی ما دوبرابر میشود. و زمانی که اهداف و ارزشهایمان هم سو با کل هستی باشد ، نیرویمان بی نهایت می شود.آگاه باش که چه می خواهی چون ذهن گاهی مثل چراغ جادو عمل می کند و هرچه را بخواهی فراهم میکند، توجه نمیکند اگر این آرزو به شما آسیب برساند.»
«ریشه عمیق رنج وابستگی ما به مالکیتها و باورهای ازپیش تعیین شدهاست. ما باید آنهارا بشناسیم. نه زیاد به دنبال شادی باشیم و نه از رنج دوری کنیم. چرا که دوروی یک سکهاند. با این دو زندگی مان متعادل میشود. پیگیری خواهشهای بیپایان مثل نوشیدن آب نمک به وقت تشنگی است! شما را تشنهتر میکند.»
« طریقت واقعی یافتن راه وصل خویش است. نقش ما چیست و چگونه باید به جهان خدمت کنیم؟ فقر یعنی نداشتن حق انتخاب. شما ثروتمند ترین عالم هستید اگر انتخاب کنید.»