انتقاد شیوا، حقیقی، اسداللهی و کلهرنیا از طراحان گرافیک جوان

شهرداری منطقه 12 تهران نخستین جایزه هنری قلب تهران را از هفتم تا 22 شهریورماه در نگارخانه موزه ملی ملک برگزار می‌کند. بخش اصلی جایزه با عنوان قلب تهران و با موضوعات گردشگری، بازار (بافت تاریخی و قطب اقتصادی)، منطقه ۱۲محور ادیان و سنت‌های آیینی، منطقه ۱۲در آیینه تاریخ (به تصویر کشیدن وقایع و روایت‌های تاریخی قلب تهران) برگزار می‌شود. بخش ویژه با عنوان نام آوران قلب تهران است که در این دوره و در واکنش به رویداد و حادثه‌ی تلخ «ساختمان پلاسکو» و ابراز رشادت جمعی از جان‌فشانان به موضوع «آتش نشانان» اختصاص دارد.

بهرام کلهرنیا (دبیر بخش پوستر جایزه قلب تهران) گفت: با توجه به اینکه طراحان گرافیک پوسترهایی را برای این جایزه فرستادند اما یک بی‌توجهی نسبت به فراخوان در بیشتر افراد دیده می‌شود و تعریفی که باید از پوستر به عنوان یک رسانه گویای محیطی، اجتماعی داشته باشند نزد آنان کامل نبوده است و بیشتر به نوعی رؤیاپردازی شاعرانه، بیان شخصی موضوع و استفاده از احساسات فردی اکتفا کرده‌اند، بنابراین تعدادی از آثار به این دلیل توسط شورای انتخاب و داوری حذف شد.

کلهرنیا افزود: نکته دیگر اینکه طراحان گرافیک جوان نسبت به کاربرد خط در گرافیک تمرین کافی ندارند بنابراین ما با دشواری دیداری آثار در این وجه روبه‌رو شدیم که متن با تصویر هماهنگ نشده است. نکته دیگر اینکه تعدادی از شرکت‌کنندگان بیشتر از منابع تصویری کلیشه‌ای که از اینترنت گرفته شده و فاقد اصالت است. در بخش اصلی جایزه که به مجموعه تاریخی، اقتصادی، سیاسی، اجتماعی قلب تهران مربوط است کاستی‌هایی در آثار دیده می‌شود و شورای انتخاب با احتیاط جدی تعدادی از آثار را برای نمایشگاه انتخاب کرد.

دبیر بخش پوستر جایزه هنری قلب تهران درباره بخش ویژه با موضوع آتش‌نشانان گفت: در این بخش به سبب اینکه ایده آشکارتر و مشخصی وجود داشت و آزادی شرکت‌کنندگان محدود شده بود، ایده‌پردازی‌ها قوت بالاتری داشت و متن و موضوع بیان گرافیکی پیدا کرده است و به لحاظ مختصات پوستر به عنوان الگوی منسجم طراحی‌ها قابل دفاع است. البته در این بخش هم گاهی کلیشه‌پردازی‌های رایج راه تصمیم‌گیری طراحان را بسته است یا استفاده از عناصر تصویری نادرست و نابه‌جا اثر را خدشه‌دار کرده است و در هماهنگی عناصر گوناگون گاهی کاستی‌هایی دیده شد که شورای انتخاب این آثار را حذف کرد. اما مجموعه آثار بخش ویژه نسبت به بخش اصلی نظام کاری پیروزتری داشت. می‌توان در درازمدت در این زمینه گفتگو کرد و پیشنهاداتی به طراحان گرافیک داد که برای انجام این پروژه‌ها زاویه دید خود را عوض کنند و اسناد اصیل و واقعی درباره موضوع گردآوری کنند و یک بستر مطالعاتی دقیق درباره موضوع را پیش نیاز کار خود قرار دهند.

ابراهیم حقیقی (داور بخش پوستر این جایزه) گفت: با توجه به زمان کافی که طراحان گرافیک برای ارسال اثر به این جایزه داشتند، انتظارم بالاتر از آثاری بود که فرستاده‌اند. مشکلی که برای جوانان طراح گرافیک به‌وجود آمده کلی است. تعدادی از آنان شرکت کننده حرفه‌ای مسابقات و جشنواره‌ها شده‌اند یا طرحی آماده دارند، یا با تعجیل طرحی می‌زنند و بدون اینکه پرس و جو کنند و کارشان را به یک معلم نشان دهند، طرح را به جشنواره می‌فرستند. منطقه 12 تهران که به درستی قلب تهران نامیده می‌شود ظرفیت بسیار زیادی برای کارکردن و طراحی گرافیک دارد، آثار تصویری زیادی در معماری، کاشیکاری، نماها، درها، پنجره‌ها و … دارد. اگر به دنبال الگویی برای تزیینات تهران باشیم اگر هنوز چیزی باقی مانده باشد در این منطقه است اما طراحان گرافیک جوان به این موارد نگاه نکرده‌اند، چنان سهل انگار شده‌اند که به جای اینکه بروند اصل اثر را در مکان درست آن بیابند، سراغ اینترنت می‌روند. یعنی موضوعی را که نیاز دارند و تزییناتی را هم که برای پوستر می‌خواهند، فوری در اینترنت جستجو می‌کنند و همه تصاویر با کیفیت پایین رایج در اینترنت به پوستر تبدیل می‌شود. این معضل گریبان طراحان گرافیک جوان را گرفته است.

مصطفی اسداللهی (داور دیگر بخش پوستر این جایزه) گفت: موضوع مطرح شده در جایزه هنری قلب تهران بسیار جذاب است، بسیاری از عناصر و المان‌های جذاب در این سوژه هست اما شرکت کنندگان به بخش‌های محتوایی دقت لازم را نداشته‌اند و آثار کیفیت بالایی ندارند. طراحان گرافیک جوان امروز کمتر جستجوگرند، بیشتر سطحی‌نگرند و از اولین و نزدیک‌ترین چیزهایی که در دور و برشان ممکن است پیدا شود یا از حافظه روزمره برای طراحی استفاده می‌کنند.

اسداللهی افزود: ضرورت دارد در برنامه‌ریزی و اجرای فراخوان‌ها تحولی ایجاد شود و اهداف اولیه و نکات مورد نظر دقیق‌تر و جزیی‌تر از کسانی که می‌خواهند شرکت کنند درخواست شود. نکته دیگر اینکه بخش‌هایی که به صورت ورک شاپ برگزار می‌شود و افرادی نظارت می‌کنند و برنامه‌ریزی دقیق‌تری پیدا می‌کند و نتیجه بهتری می‌دهد.

قباد شیوا (داوری پوستر این جایزه) نیز گفت: آثار طراحان گرافیک جوان فرش ماشینی است، فرش نیست.

منبع


    1. البته رشد ویروسی و جذب دانشجوی بدون حسابکتاب دانشگاههای دولتی و آزاد و علمی کاربردی و پیام نور واستادان بیتجربه و بیسواد آن را نباید فراموش کرد.

  1. قباد شیوا (داوری پوستر این جایزه) نیز گفت: آثار طراحان گرافیک جوان فرش ماشینی است، فرش نیست.

    جناب استاد گرانقدر هنوز زیر انداز و زیلوی که شما برای بیست و چهارمین جشنواره تجسمی جوانان بافته بودید چندی نیست که از زمان بافتش
    می گذرد و شاید جوانان از دست بافته های شما باید الگو بگیرند
    به امید روزی که بافنده ها را بر اساس هنرشان قضاوت کنند نه نام پشت اثر

  2. تا کی قراره روزرنگ نظرات کاربران رو حذف کنه و نمایش نده
    مثلا قراره هوای اساتید گرانقدرمون رو بگیرید که بهشون توهینی نشه؟
    آقای شیوا با پوستر بیست و چهارمین جشنواره تجسمی جوانان، کاملا تفاوت فرش دستباف و ماشینی رو به هنرجویان خودشون نشان دادند

    با تشکر از رورنگ بابت حذف پیام ها

  3. به نظر من نظرات اساتید هر صنف در جای خود قابل احترامه ولی باید اساتید هم بپذیرند که اینروزها دیگر روزاهایی نیست که مقتضیاتش را با برداشت ها عادات و توامندیهای سالهایی خیلی قبلتر که خودشان وارد این حرفه شده اند بسنجند و به تمامی جهان بینی هنری و توانایی های جوانان را زیر سوال برده و مثل آقای شیوا یک سری عناوین خاص و سطحی بر روی مهارتهای جوانان طراح گرافیک بگذارند که بارها و در بیانیه ها و مصاحبه های مختلف به اشکال مختلف از این عناوین در کوباندن ذوق و قریحه و استعدادهای نسل نو گرافیک ایران استفاده کرده اند! اینکه طراحان جوان نیازمند تجارب بیشترند نیازمند طی کردن مسرهای طولانی ترند و بایستی با دقت و کاوش بیشتری در این مسیر گام بردارند شکی نیست منتها اساتید گهگداری با صحبتهایی از جنس تخطئه و نه تشویق باعث ایجاد یک مرز نامرئی بین خود و مسل نو طراحی گرافیک ایران دارند و چه بسا که بسیاری از همین طراحان جوان دستپخت کلاسهای تدریس ایشانند باید بپذیریم طراحی گرافیک در دوران معاصر بستگی زیادی با استفاده از علوم کامپیوتر و بهره گیری از آن دارد و استفاده از اصطلاحاتی چون فرش دستی و ماشینی زیبنده ی این اساتید نیست و حاکی از نوعی احساس عقب ماندگی تکنیکی از نسل نو و ایجاد دیوار بین خود و این نسل مترقی و عالم به تکنولوژی امروز است.

  4. من فراخوان را مطالعه کردم… در این فراخوان شرکت نکردم زیرا مانند بسیاری از فراخوان ها چهارچوب روشنی برای شرکت کننده مشخص نشده بود… اکثر فراخوان ها در کارگاه اساتید و شاگردانشان پیش می رود و فقط آنها که به ماجرا نزدیک هستند از موضوع فراخوان سر در میاورند در پایان هم نتیجه روشن است

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *