پی‌آمد‌های ضعف در رفتار صنفی و رویکرد حرفه‌ای ‌طراحان گرافیک

آمـار

میانگین دریافتی ماهانۀ طراحان گرافیک نسبت به مشاغل هم سطح دیگر در ردیف یکی از پایین‌ترین سطوح قرار دارد. این مطلبی ‌است که از اطلاعات آماری یکی از مؤسسات متخصص می‌توان استنباط کرد.

چند سال است که مقالاتی مبنی بر مقایسه آمار درآمد دریافتی ماهانۀ مشاغل مختلف هم‌سطح در سه پایه‌های کارشناس، سرپرست و مدیر در نشریات مختلف ایران منتشر می‌شود، (حسابدار، نشریه انجمن حسابداران خبره ایران ۱۲ اردیبشت ۹۵، جام‌جم ۲۰ تیر ۹۴، اعتماد ۱۵ تیرماه ۹۳ و غیره) منبع همه این گزارش‌ها، جداول آماری است که توسط مؤسسۀ «ایران‌تَلِنت» از سال ۱۳۹۲ هرسال تهیه و منتشر می‌شود. هریک این نشریات گزارش خود را بر حسب سیاست و مأموریت‌های سازمانی خود با نوعی تحلیل نیز همراه کرده‌اند. به تازگی یکی دیگر از روزنامه‌های صبح تهران نیز به درج گزارشی در این زمینه پرداخته است جا دارد که ما نیز به عنوان طراح گرافیک به آنها نگاه کنیم و با توجه به منافع صنفی و حرفه‌ای خود در این باره فکر کنیم. زیرا رتبه ‌دریافت ماهانه طراحان گرافیک طبق این آمار در یکی از پایین‌ترین سطوح قرار گرفته است. روش نتیجه‌گیری و جمع‌بندی از راه آمار دقیق نیست و مشکلات و گرفتاری‌های خاص خود را دارد، ولی با این حال با توجه به آن می‌توان به نکاتی پی‌برد.

آمار مؤسسۀ «ایران‌تَلِنت» در سال‌های اول اطلاعات مربوط ۲۳ رشتۀ ‌تخصصی گردآوری کرده است، ولی این آمار درسال ۱۳۹۵، کار را برای ۲۹ رشته در برگرفته است. برای سادگی مطلب میانگین دریافتی ماهانه طراحان گرافیک را بر اساس جداول آماری این مؤسسه برای ۱۳۹۳و ۱۳۹۵ و مقایسه آن با دو شغل دیگر در سال ۱۳۹۵نشان داده شده است و پس از آن به مشاهداتی نسبت به کار و حرفه‌ی طراحی گرافیک و ارتباط آن با شیوه‌های کار این حرفه و انجمن صنفی پرداخته خواهد شد. (منظور از دریافت ماهانه در این جداول، دریافت خالص حقوق یا دستمزد پس از کسر بیمه و مالیات است. علاقه‌مندان می‌توانند برای دیدن مجموع جداول در سال‌های مختلف به پایگاه اینترنتی «ایران‌تَلِنت» مراجعه کنند .

برحسب این گزارش آماری متوسط دریافتی (حقوق یا دستمزد) طراحان گرافیک در سال ۱۳۹۵ یک‌میلیون‌ و پانصد هزار تومان بوده است (کف آن هشتصدهزارتومان و سقف آن دو میلیون‌وهفتصد‌هزار تومان است) طراحان در رتبه سرپرستی کارگاه یا به قول خودمان شف‌آتلیه میانگین دریافتی یک‌میلیون ‌وهشتصد هزارتومان داشته‌اند‌. این میانگین‌ها چنانچه ملاحظه می‌کنید با سال ۱۳۹۳ تفاوت چشمگیری نداشته است. قابل توجه است که برای مدیران طراحِ در استخدام در این گزارش آماری به دست نیامده است، که می‌تواند به دلیل تعداد بسیار کم اشتغال طراحان در این پایه باشد.

برای اینکه پایین بودن نسبی و قابل توجه دریافتی طراحان گرافیک ( یا بر اساس این آمار‌ها بیشتر مشاغل مربوط به هنرهای تجسمی ) را حس کنیم، بهتر است میانگین دریافتی دو شغل دیگر در ردیف تحصیلات مشابه را نیز ملاحظه کنیم. در حرفه‌های مربوط به حسابداری، حسابرسی و مالی میانگین دریافتی در سال ۱۳۹۵ کارشناس ‌۵/۱، سرپرست ۵/۲ و مدیر ۱/۳ میلیون تومان بوده است (کفِ سه رتبه از کارشناس تا مدیر ۹/۰میلیون تومان و سقف آن ۱۲ میلیون‌تومان است). مشاغل مختلف در گروه داروسازی؛ کارشناس 2، سرپرست 8/4 و مدیر 9/5 میلیون تومان بوده است (کف سه رتبه از کارشناس تا مدیر آن ۱میلیون تومان و سقف آن ۳/۱۹ میلیون‌ تومان است). اگر به دریافتی‌های همکاران در استخدام رشتۀ طراحی گرافیک توجه کنیم، به راحتی می‌توان دید که این دریافتی به تنهایی با هیچ استانداردی برای زندگی کافی نیست، به خصوص آنکه می‌دانیم این آمار از شاغلین ساکن تهران گردآوری شده است. ازینرو با خوشبینی می‌توانیم نتیجه‌گیری کنیم که بیشترین تعداد گرافیست‌های در استخدام برای جبران کمی دریافتی ماهانه خود احتمالاً به کارهای دوم و سومی نیز اشتغال دارند. که این خود عوارض و نارسایی‌های دیگری برای حرفه به طور کلی ایجاد می‌کند، که مجال بررسی آن در این جا نیست.


– سطح رایج دریافتی ماهانه
طبیعی است که در روابط حرفه‌ای، کارفرمایان مایلند بهترین نیروی کار را با کمترین میزان حقوق در استخدام خود درآوردن، و از طرف دیگر اشخاص متقاضی استخدام در هر پایه و گروهی خواهان آنند که مهارت و تخصص خود را در مقابل بالاترین میزان دستمزد ممکن در اختیار کارفرما قراردهند. در اینجا این پرسش مطرح می‌شود که سرانجام چه عواملی باعث تعیین میزان حقوق و دستمزد می‌شود، میزانی که در اصطلاح عرف یا سطح رایج حقوق و دستمزد در یک کار و حرفه خوانده می‌شود.


همه می‌دانند که سطح تحصیلات، سالیان تجربه‌های حرفه‌ای و مهارت‌های جانبیِ مربوطه نیروی کار و نیز بزرگی یا کوچکی یا بنگاه اقتصادی در تعیین سطح رایج دستمزدها مؤثرند، ولی چرا در مشاغل مختلف در این سطح به اصطلاح رایج دستمزدها برحسب آمار ارائه شده چنین تفاوت‌هایی دیده می‌شود؟ یکی از دلایلی که معمولاً برای این تفاوت گفته می‌شود، نامتعادل بودن عرضه و تقاضای نیرو انسانی در بازار کار است. عرضۀ بی‌رویه نیروی کار (کارشناس!) تا حدودی در این مورد مؤثر است.

نهادهای آموزشی در سطوح مختلف مسئول عرضه بخش بزرگی از نیرو انسانی به بازار کار هستند و گاه تعیین میزان خروجی نیروی کار توسط این نهادها با دقت و بر اساس آمار و سنجش نیازها صورت نمی‌گیرد. در هر صورت با توجه به اینکه تاکنون گفتگو یا تعامل قابل توجهی میان انجمن صنفی طراحان گرافیک و مسئولین آموزش عالی در این زمینه به وجود نیامده است، این مقاله محل بررسی آن نیست.

یک عامل مهم و ملموس دیگر که در همه جوامع امروزی به رسمیت شناخته شده است و صاحبان حرفه‌ها به آن توجه زیادی می‌کنند، نقش فعالیت دسته‌جمعی اصناف به شکل سازمان‌های صنفی و حرفه‌ای است. مشاهده می‌شود هرگاه فعالیت و کوشش‌های دسته‌جمعی و صنفیِ به طرزی مؤثر به موضوع دستمزد رایج و ارتباط آن با تعرفه‌های کار و خدمات در آن حرفه توجه داشته باشد، دریافتی حاصل از حقوق و دستمزد در آن رشته نیز تا حد قابل توجهی از «سطح رایج» بالاتری برخوردار می شود، و طبعاً کسانی نیز که به صورت خویش‌فرما یا مستقل به آن کار اشتغال دارند بر اثر برخورداری از تعرفۀ مناسب‌ قیمت برای هزینه خدماتشان از میزان درآمد بهتری برخوردارند. برای سنجش میزان درستی این موضوع به رابطۀ میزان فعالیت و نیرومندی جوامع یا انجمن‌های صنفی و حرفه‌ای با سطح رایج دستمزدها و درآمد در آن مشاغل توجه کنید. این نظری نیست که در این مقاله مطرح شده باشد، از وزارت کار در ایران تا «سازمان بین‌المللی کار» این نظر را تأیید می‌کنند و تقویت نهادهای صنفی بدین منظور را یکی از ارکان تعیین خط مشی‌ و ماموریت‌های سازمانی خود می‌دانند.

برای آنکه به اهمیت سطح رایج دستمزدها پی‌ببریم بهتر پی ببریم، باید یادآور شد که کارفرمایان یا کسانی که می‌خواهد یک طراح گرافیک را به استخدام درآورند به این موضوع توجه کامل دارند. کارفرمایان گزارشات آماری درباره متوسط «سطح رایج» دستمزدها را دنبال می‌کنند، و یا از طریق پرس‌و‌جو از بنگاه‌های اقتصادی نزدیک به خود درباره آن تحقیق می‌کنند. گزارشاتی که طراحان گرافیک خود کمتر به آن توجه دارند. حال از خود می‌پرسیم، اگر ما مسئول یا مدیر مالی یک بنگاه اقتصادی بودیم، و «سطح رایج» حقوق یک طراح گرافیک را در نظر می‌گرفتیم، آیا با دیدن جدول قیمت‌ خدمات و کارهای گرافیک مثل «تعرفه» انجمن شگفت‌زده نمی‌شدیم!؟ آیا ترجیح نمی‌دادیم به جای سفارش کار به یک کارگاه طراحی مستقل، یک طراح گرافیک را به صورت استخدامی و با پرداخت این «سطح رایج» و نازل دستمزد به استخدام مؤسسه خود درآوریم!؟ در چنین شرایطی طبیعی است که «سطح رایج» پایین و بسیار غیرواقع‌بینانه ‌دستمزدِ طراحان گرافیک، به اعتبار تعرفه‌ای که سال‌ها و بارها مرور شده و منتشر شده توسط انجمن نیز آسیب قابل توجهی می‌رساند
– تعرفه: فهرست قیمت خدمات و آثاراولین سند حرفه‌ایِ تدوین و منتشر شده انجمن «تعرفه رسمی خدمات و آثار طراحان گرافیک ایران» است. «تعرفه» سال‌ها پیش از تأسیس انجمن (۱۳۶۴) با کوشش آتلیه‌ها یا دفاتر کار طراحان گرافیک فعال برای ایجاد یک استاندار در قیمت انواع کارها و خدمات بین آنها تدوین شده بود، که به صورت سالیانه تجدید نظرهایی در آن به عمل می‌امد. ناگفته نماند که گردهم‌آوردن و هماهنگی گفتگوهای اولیه میان دفاتر طراحی، با ابتکار، درایت و توان استثنایی شادروان مرتضی ممیز انجام می‌شد، و در جهت آن بود که میانگین و پایه‌ قیمتی برای ارائه خدمات گرافیک دربین آتلیه‌های فعال به وجود آید.

در این میان طراحان گرافیک ارشد و در استخدام این آتلیه‌های نیز به طور طبیعی مطرح بودند ازینرو بسیاری از آنها در گفتگو و شکل‌گیری اولیه «تعرفه» نقش فعال داشتند. این باعث شده بود که میان سطح رایج دستمزد دریافتی همکاران در استخدام و درآمد طراحانِ مدیر یا صاحبان آتلیه‌ها تفاوت بسیار زیاد و شکافی نظیر امروز وجود نداشت. همان «تعرفه» که به صورت چند صفحه به هم دوخته شده، طراحان گرافیک آنرا بین خود توزیع می‌کردند، و اغلب نسخه‌ای از آنرا نیز در اختیار سفارش‌دهند‌گان خود قرار می‌داند. شرکت تعاونی طراحان گرافیک که در سال ۱۳۶۹ تاسیس شد نیز در دوران عمر به نسبت کوتاهش دو ویرایش دیگر از تعرفه را منتشر نمود، تا اواخر سال ۱۳۷۵ (در حدود میان‌های دوسالانه پنجم گرافیک ایران) که انجمن صنفی طراحان گرافیک ایران تأسیس شد و از آن تاریخ تاکنون، انتشار و به روزرسانی تعرفه را به عنوان سند اصلی از کوشش‌های صنفی خود بر عهده گرفته است و از اعضای خود همواره خواسته است که به تعرفه منشور در کنار اساسنامه و آیین‌نامه‌های دیگر توجه داشته و به آن پایبند باشند.

– ضعف در اجرای تعرفه و کاهش میانگین دستمزد طراحان گرافیک

توضیح مختصری که دربارۀ چگونگی پیدایش تعرفه گفته شد، با این وصف از حدود ده سال گذشته به اینسو اجرای تعرفه به وسیله طراحان گرافیک مستقل و دارای دفتر طراحی کوچک یا بزرگ یا بزرگ در رابطه با سفارش‌دهنگان کار با دشواری‌هایی همراه بوده است. این دشواری‌ها تا کنون روزافزون بوده‌ است، تا آنجا که حتی برخی از اعضای انجمن صنفی نیز نسبت به رعایت آن در آتلیه‌های خود دچار تردید و سستی شده‌اند. این شرایط به چند دلیل به وجود آمده است. نخست به وجود آمدن مشکلات اقتصادی در سالیان اخیر برای کشورمان بوده است که منجر به کاهش پویایی در کسب و کار و تجارت بوده است و این موجب کاهش سفارش کارهای گرافیک به دفاتر بوده است. در نتیجه این کاهش پاره‌ای از این دفاتر تعطیل شدند، عده‌ای برای کاهش هزینه‌هایشان با یکدیگر ادغام شدند، و گروهی نیز برای جذب و نگهداشتن سفارشات کاری به راه‌حل بسیار نادرست حرفه‌ای، دست کم در دراز مدت، یعنی پایین آوردن بی‌رویه قیمت کارها و خدمات حرفه‌ای خود نسبت آنچه همواره در تعرفه به همه توصیه شده است، رو آوردند و نوعی رقابت و مسابقه نامحسوس در ارزان‌فروشی در بازار کار گرافیک به وجود آوردند.

لازم به یادآوری نیست که رقابت یا بهتر بگوییم مسابقه برای ارزانتر ارائه کردن خدمات و کارهای گرافیک بین طراحان، به حرفه گرافیک و سطح کیفی آثار گرافیک لطمه‌های جبران‌ناپذیری می‌زند، و نه فقط در منشور حرفه‌ای انجمن بلکه در تمام جوامع حرفه‌ای طراحان گرافیک جهان نسبت به آن هشدار داده شده است. انجمن همواره با برگزاری مسابقات، دوسالانه‌ها، نمایشگاه‌ها و … تشویق کننده رقابت طراحان در نوآوری، خلاقیت و کیفیت طراحی بوده است، و در برابر آن به طراحان و به خصوص به اعضای انجمن توصیه کرده است از رقابت با شیوه پایین آوردن قیمت کار خودداری کنند.

دلیل مهم دیگر کم توجهی به تعرفه، افزایش خروجی دانشجو و هنرجو از مراکز آموزش عالی و متوسطه بود که در یکی دو دهه اخیر بدون توجه شرایط اقتصادی فوق و نیاز‌سنجی بازار‌کار بطور کلی تعداد فارغ‌التحصیلان این رشته در سطوح مختلف به طرز شگفت انگیزی افزایش یافته است. با شرایطی که توصیف شد، طبیعی است که بیشتر تازه واردان به بازار کار یا از اساس به فکر تأسیس آتلیه تعریف شده‌ای برای خود نباشند و یا برای این منظور از مکان زندگی شخصی خود یا خانواده‌هایشان استفاده کنند، دفاتر کار پیشین هم به دلیل کوچک شدن و البته دلایل دیگر مایل به جذب این همکاران تازه‌کار نیستند، این گروه از طراحان تازه‌نفس بیش از بقیه توصیه‌های قیمت‌گذاری تعرفه را از اساس ندیده می‌گیرند، و برای دریافت سفارش به هر قیمتی از خود آمادگی نشان می‌دهند، و کمبود درآمد ناچیز از حرفه گرافیک را خود از منابع مالی یا فعالیت‌های اقتصادی دیگر تأمین می‌کنند. گروه وسیعتر دیگری از فارغ‌التصیلان و هنرآموختگان رشته طراحی گرافیک به سمت استخدام شدن در سازمان‌ها، نهادها یا بنگاه‌های اقتصادی یا فرهنگی، دولتی یا خصوصی می‌روند.

این افراد به علت تعداد زیادشان قدرت زیادی در چانه‌زنی یا تعیین دستمزد منصفانه برای خود ندارند،و حاضرند با پایین‌ترین سطح دستمزد در سطح تحصیلی خود به استخدام درآیند. ازینروست سطح دستمزد یا دریافتی رایج برای طراحان گرافیک در یکی از سطوح بسیار پایین واقع شده است. ناگفته نماند، که دراستخدام درآمدن همکاران طراح با یک چنین وضعیتی، خود در کاهش دریافتی حاصل از تعرفه دفاتر یا آتلیه‌های طراحی کوچک نیز تأثیر می‌گذارد، زیرا همانطور که پیشتر در این مقاله گفته شد، سفارش دهندگان معمول کار به دفاتر نیز بر حسب ارزانی نیروی کار در این زمینه ترجیح می‌دهند به جای آنکه مثل سابق به طراحان مستقل و دارای دفتر کار مراجعه کنند، برای خود نیروی کار در استخدام داشته باشند. نتیجه آنکه بر اثر این شرایط نیز، تمایل به بسیار پایین‌تر از قیمت‌های تعرفه کار کردن در بعضی از دفاتر و ‌آتلیه بیشتر گسترش می‌یابد.

دلیل دیگری هم برای کاهش درآمد عمومی طراحان گفته می‌شود و آن ظهور کامپیوتر و تکنولوژی، انواع رسانه‌های جدید در عرصه همه مشاغل از جمله حرفه ماست. این عامل هرچند در روزهای نخست ورودش به عرصه کار در کاهش نیاز به بعضی از خدمات طراحی گرافیک تأثیراتی داشت، ولی به طور کلی همراه با آن و در گستره زمان به تدریج حوزه‌های جدید از خدماتی که پیشتر ناشناخته بود با خود به همراه آورد، و فضاهای کاری جدیدی را پیش روی طراحان گرافیک قرار داد. شاید دراین‌باره نظرات مختلفی باشد که قابل بحث و گفتگوست که مجال آن در این مقاله نیست.

– مسئولیت اعضای انـجمن برای چاره‌جویی و گذر از تنگنای فعلی حرفه

همانطور که دیده شد، مشکل پایین بودن سطح رایج دریافتی همکاران در استخدام، و ضعف در اجرای تعرفه قیمت خدمات و کارهای طراحی گرافیک هرچند دو موضوع جدا از هم به نظر می‌رسند، ولی مثل دو روی یک سکه به هم بسته‌اند. پاسخ به اینکه کدامیک باعث و دلیل آن دیگری می‌شود نیز مثل پاسخ به پرسش مرغ پیشتر میآید یا تخم‌مرغ بسیار دشوار است. در هر صورت مسئولیت انجمن و اعضای آن در جایگاه تنها تشکیلات مدافع منافع صنفی و حرفه‌ای طراحان گرافیک در ایران برای رفع این دشواری از همه بیشتر است. شاید بهتر باشد چگونگی برخورد با این مشکل در جامعه حرفه‌ای خود را در نشست‌های ویژۀ اعضا با هئیت مدیره بیشتر گفتگو شود. ولی در حد این مقاله هم می‌شود به نکاتی توجه کرد

اعضای انجمن به طور کلی به سه شکل در کارشان اشتغال دارند. گروه اول طراحان مدیر و دارای آتلیه یا دفاتر کار هرچند کوچک هستند، گروه دوم اشخاص در استخدام سازمان‌ها و شرکت‌ها از هر نوع با سمت طراح گرافیک، و گروه سوم طراحان شاغلی که نه در استخدام هستند و نه واحد کار خود را به شکل آتلیه یا دفتر کار گرافیک سازماندهی کرده‌اند. بسیاری از همکاران گروه آخر، به دلایلی آشکار که مهم‌ترین آن پایین بودن ظاهری هزینه‌های جاری آنهاست، بدون آنکه خود متوجه باشند به حرفه و فعالیت‌های حرفه‌ای آسیب می‌زنند.

به این گروه از اعضا توصیه می‌شود، کوشش کنند با شرایطی مناسب برای هردو طرف با دفاتر طراحی یا آتلیه‌های فعال همکاری کنند یا حتی به صورت استخدامی با سازمان‌ها و مؤسسات دیگر کار حرفه‌ای خود را ادامه دهند، و یا در صورت توانایی کامل حرفه‌ای خود یا به اتفاق همکاران دیگر به تأسیس آتلیه یا دفتر‌کار تعریف شده‌ای بپردازند، آنطور که شایسته دریافت «گواهی فعالیت هنری» یا به اصطلاح «مجوز» از طرف انجمن باشد. ولی دو گروه نخست از اعضای انجمن، یعنی مدیران آتلیه‌ها و طراحان در استخدام، درگذشته اکثریت اعضای انجمن را تشکیل می‌داند ولی با تغییر شرایط سال‌های اخیر و نیز افزایش تعداد اعضای انجمن، عدۀ قابل توجهی از گروه سوم (غیر استخدامی و بدون دفتر کار ) نیز به جمع اعضا و همکاران معمول انجمن افزوده شده‌اند، در این میان مسئولیت و توان دو گروه اول در یافتن راهکارهایی برای بهبود وضع فعلی دستمزدهای دریافتی و نیز حفظ استانداردهای انجمن به خصوص تعرفۀ قیمت بیشتر است.

ازین دو گروه اخیر مدیران دفاتر طراحی مهمترین اقدامی که می‌توانند انجام دهند در درجۀ اول رعایت و نگهداری قیمت خدمات و آثارشان در حدود پیشنهادهای مندرج در تعرفه است. علاوه براین بعضی از مدیران دفاتر طراحی و طراحان ارشد یا با تجربه بیشتر، در عین حال که متصدی امور آتلیه ‌خود می‌باشند، با برخی از سازمان‌ها و مؤسسات طراح گرافیک نیز در استخدام خود دارند می‌باشند، با سمت مشاور یا مدیرهنری نیز همکاری می‌کنند، این همکاران با سابقه می‌توانند تعرفه انجمن را در اختیار مسئولین یا مدیران مالی آن سازمان‌ها قرار دهند، و آنها را توجیه کنند که خدمات و کارهای انجام شده توسط طراحان در استخدام تا چه اندازه ارزش مالی دارد و آنرا بخشی از تولید و یا عایدی سازمان خود تلقی کرده بر آن اساس حقوق و دستمزد کارمندان طراح خود را تعیین کنند. البته اینکار نیاز به صرف وقت و حوصله کافی از طرف مشاوران و مدیران هنری دارد، ولی در عوض منافع آن در دراز مدت به خود آنها نیز باز‌میگردد. و اما اعضای در استخدام سازمان‌ها و مؤسسات. این دسته از اعضا هرچند حدود حقوق و دستمزدشان در تعرفه گنجانده نشده است، ولی با ارائه تعرفه به مدیران و واحد مالی سازمانی که در استخدام آنند، می‌توانند ارزش حساب‌شده طراحی و کارهای گرافیک را بر حسب تعرفه به اطلاع و رویت سازمان مربوطه برسانند، تا آن سازمان یا مدیران مالی برای بالاتر بردن سطح حقوق و دستمزد طراحان گرافیک دلیل کافی پیدا کنند.

در هر صورت دریافت و پرداخت هزینه کار و خدمات ارائه شده و نیز تعیین عادلانه میزان حقوق و دستمزد، از نگرانی‌های ارائه‌کنندگان کار و خدمات، متقاضیان کار و همچنین کارفرمایان منصف می‌باشد. مراجعه مکرر از سوی طرفین به «تعرفه رسمی خدمات و آثار طراحان گرافیک ایران» به عنوان یک معیار سنجیده از طرف انجمن کمک می‌کند تا ما از بسیاری از تنگناهای اقتصادی حرفه خود خارج شویم. در این میان آگاهی دادن به متقاضیان کار از میزان، شیوه و زمینه‌های مناسب برای تعیین حقوق و دستمزد نیز کاری است که همه اعضای انجمن در حد توانایی خود می‌توانند انجام دهند.

مسعودسپهر/ خرداد١٣٩٦

منبع: newsite.graphiciran

 


image 
imageimageimage