طراحى کاتالوگ بیرجند در قاب ایران

سازمان رفاهی تفریحی شهرداری بیرجند «دومین دوره جشنواره بیرجند در قاب ایران» را در اوایل سال 91 برگزار کردو طراحى کاتالوگ آن به رضا باباجانى سپرده شد.
رضا باباجانى مدیر هنرى و طراح این پروژه، درباره ى نحوه ى طراحى و چاپ این کاتالوگ مى گوید:
«کاتالوگ جشنواره بیرجند در قاب ایران ٢، بالغ بر ١٨٠ قطعه عکس میشد که برای چاپ در کاتالوگ انتخاب شده بود. عمومن قطع معمول در طراحی، برای چنین رویدادهایی قطع رحلی است و چیدمان عکس ها در دو صفحه ى روبرو تعریف می شود.
ترجیح من برای این مجموعه،ایده ای بود که در هر بار باز کردن صفحات تمرکز بر روی دیدنِ تنها یک عکس باشد، پس با انتخاب قطع وزیری برای کتاب، ابعاد آن نصف و حجم کتاب دو برابر شد و برای هر دو صفحه ای که در مقابل چشم مخاطب قرار مى گرفت، یک فریم عکس تعریف گردید. صحافی کتاب بصورت اتصال شیرازه به جلد وبدون کشیدن عطف و روکش پیرامون جلد بود، به جهت باز کردن واستفاده ی راحت تر صفحات کتاب.

برای ۴ بخش مختلف کاتالوگ، دیوایدرها یا صفحات جدا کننده ی سیاه وسفید و یکپارچه با کیفیاتی متفاوت و متناسب با محتوای همان بخش تعریف شد و صفحات روبه روی هر عکس، دیتیل هایی از نقش دیوایدر ابتدایی همان بخش قرار گرفت که بصورت متنوع در صفحات روبروی هر عکس قرار می گرفت وبه این شکل تمامی صفحات، متنوع از آب در می آمد.
چیدمان تایپ اطلاعات هر عکس در صفحه ی روبروی آن، طراحی دیوایدرها و دیگر موارد دیداری کتاب ساده تعریف شد، تا تأثیر دیداری صفحات روبروی عکس ها و تنوع دیداری کتاب جذابیت لازم برای مرور کتاب را فراهم کند.»

سفارش دهنده: دومین جشنواره ملی عکس بیرجند (سازمان رفاهی و تفریحی شهرداری بیرجند)
 مدیر هنرى و طراح گرافیک: رضا باباجانى 
دبیر جشنواره: رضا خالدی
در ادامه، تصاویر مربوط به طراحى این کاتالوگ را با هم مى بینیم:

reza-babajani-8


reza-babajani-12  reza-babajani-13  reza-babajani-14  reza-babajani-15  reza-babajani-16  reza-babajani-17   0 (2) reza-babajani-18  reza-babajani-19   0 (3) reza-babajani-20  reza-babajani-21

reza-babajani-23   0 (4) reza-babajani-34

 reza-babajani-24  reza-babajani-26  reza-babajani-27  reza-babajani-28   0 (5) reza-babajani-29  reza-babajani-30 reza-babajani-31 reza-babajani-32 reza-babajani-33
image 
imageimageimage
  1. عجب!
    تردید ندارم که اگه شهرداری (شما بخوانید پول نفت) پشت کار نبود هرگز طراح نمیتونست صرفا برای نوشتن اسم عکاس، حجم و هزینه کار رو دوبرابر کنه.
    به نظرم تصمیم مناسب و معقولی نبود.

    من یکبار یه کتاب آمریکایی نمایش لوگو دیدم که البته برای حدود سی چهل سال پیش بود. تو اون کتاب فقط سمت راست لوگوها قرار داده شده بود و صفحات سمت چپ سفید بودن. جالبه که اول اون کتاب به دلیل این کار اشاره شده بود و نوشته بود که (نقل به مضمون) چون تصویر محو لوگوها پشت هر برگ معلوم هست و این تصویر محو روی نمایش سالم لوگوهای صفحه بعد تاثیر میذاره، ما صحفات سمت چپ رو سفید چاپ کردیم و واقعا هم همینطور بود!

    به طور کلی هم پروژه ای نبود که روزنگ بخواد بذاره تو سایت.
    موفق باشید

    1. دوست عزیز همانطور که میبینی ضخامت کاغذ استفاده شده در این کار به اندازه ای هست که از این مشکلات پیش پا افتاده اتفاق نیوفته. من نمیدونم چرا بعضیا فقط میخوان یه چیزی بگن. خب اگه نگی ما میگیم نظر ندادی عایا؟!
      ای وای از دست ما…

      1. متاسفانه شما متوجه منظور کامنت بنده نشدید.
        در ضمن سعی کنید نظراتتون رو محترمانه و بدون کنایه و اهانت بنویسید

  2. روز رنگ بعضی مواقع کارهای عجیبی می کنی ها… نه خدایش؟
    آقای باباجانی کاملا محترم هستن . اما این پروژه چیز خاص آنچنانی داشت که رو نمایی شد . باز هم سپاس روز رنگ عزیز

  3. به شدت با نظر على موافقم. نكته خاصى نداشت و از اين مدل كارها هزار هزار دربازار موجوده….بنظرمن اقاى باباجانى يه فرصت عالى رو سوزونده.در حاليكه ميتونست با يه سفارش دهنده اى كه حاضر به ريسك شده و دست طراح رو باز گذاشته،خيلى بهتر از اين كار كنه.
    بازم تاكيد ميكنم كه نكته خاصى نداره و نميدونم روى چه حسابى روزرنگ اين پروژه رو معرفى كرده!؟

  4. کار ایده آلی نیست به نظرمن اما انتخاب ایده آلی می تونه باشه برای روند سایت. فکر میکنم این نمایش یه فرصتیه که سفارش دهنده همیشه به ما میده. حالا اینجا سفارش دهنده روزرنگه. اگر خوب کار بشه که عالی و اگر هم ضعیف ارائه بشه فیدبکش برای طراح منفی خواهد بود و اینم باعث میشه بقیه دوستانی که قرار بیان اینجا حساب دستشون بیاد.

  5. دوست عزیز (علی) اگر دقت میکردین توضیح داده شده که قطع مرسوم کاتالوگ هایی از این دست رحلی بوده وهر صفحه 2 عکس وگاهن یک عکس بزرگ بطور معمول کار شده، که تو این مجموعه قطع کتاب شده وزیری ( یعنی نصف رحلی) و هر دو صفحه یک عکس که باز هم همون شده و هزینه ها هم با احتساب حذف جلد سخت احتمالن یکی خواهد شد / از طرفی این یک کاتالوگ عکسه که نمیشه تنوع زیادی داد و خط قرمزهایی داره که برای هر کاتالوگ ومجموعه ی تصویری دیگه ای وجود داره / از طرفی هر طراحی وقتی سرچی میکنه حتمن موارد زیادی رو پیدا کرده که بر اساس اونها به راه حلی برای دیزاین رسیده، بدون جستجو مثال هزار هزار آوردن منطقی وبه دور از نگاه درستیه! / از طرف دیگه خوشحالم که تو فضای چالش قرار می گیره این کارها بواسطه ی روز رنگ …

  6. تو صفحات مقابل عکسها ، بافت زیبایی ایجاد شده. ولی به نظر میاد طراح با این کار عکسها رو از زاویه دید خودش ارائه داده و نگاه شخصیش تو فضای عکسها تاثیر گذاشته. ممکنه این حس و حال با ذهنیت عکاس فاصله داشته باشه. باید ببینیم چرا این بافت انتخاب شده و قرار بوده به چی برسیم. اینها رو گفتم که از جواب طراحش چیزی یاد بگیرم.

  7. عطف کاتالوگ و بافت‌ها زیبا هستند…
    مابقی پروژه، هرچند تمیز اجرا شده اما حرف چندانی ندارد.
    یک نکته‌ی دیگر هم این‌که، یادمان باشد که اکثریت پروژه‌هایی را که دولت کارگردانی می‌کند از حداقل استانداردها فاصله دارند. وجود چنین نمونه‌هایی بر سلیقه‌ی جمعی و دولتی تاثیر مثبت می‌گذارند.

  8. ba salam in ketab ha be onvane ganjine hastan va bayada salha yadegar bashand entekhab in sahafi manteghi o karbordi nabod… hata mishod ke az do tone rangi estefadebord va ya … eidehaye dige
    be har hal shad bashin dostan

  9. یک کتاب عکس باید یک کتاب عکس باشه!!! یعنی همه چیز در خدمت بهتر دیدن عکس باشه… اولا همون هفته اول که کتاب به دستم رسید کلا صحافیش داغون شد . دوما من هر کاری می کردم عکس هارو ببینم فقط خط خطی بود و پارازیت! به خدا مخاطب هم مهمه… سوما به خاطر عدم رعایت چیدمان عکس کتاب رو دایم باید تو دستت بچرخونی… خلاصه اینکه من کلا گذاشتمش کنار و خلاص…

    1. در مورد عدم رعایت چیدمان عکس ها و پارازیت با شما کاملا موافقم!
      و این رو هم اضافه می کنم که من با دیدن این تصاویر، چهره سیاه و کثیفی از بیرجند در ذهنم ایجاد شد! به خاطر استفاده زیاد از رنگ مشکی و خط خطی ها…
      شاید بهتر بود از اون رنگ زرد بیشتر استفاده میشد
      موفق باشید

  10. این کتاب بی احترامی به اثر یک عکاس محسوب می شود. گرافیست میخواسته به هر نحوی هنر خود را به رخ بکشد. در این بین آثار عکاسی قربانی شیوه ارایه کتاب شده است. شاید بهتر باشد عکاسانی که آثارشان در این کتاب چاپ شده نظر بدهند که آیا از چاپ اثرشان در چنین کتابی راضی هستند یا خیر؟ آیا باید گرافیست به هر نحوه خود را به کتاب تحمیل کند؟ واقعا چرا عکس های افقی در کتاب باید عمودی چاپ شوند؟ چرا باید صحافی کتاب گونه ای باشد که قابل تورق نباشد؟ اگر صفحات مشکی خط خطی از کتاب حذف می شد چه اتفاقی می افتاد؟ چرا کتاب از نظر بصری صلب و سنگین است بگونه ای که عکس ها دیده نمی شوند؟

  11. در کل خواسته با این کتاب سنت شکنی کنه و این خیلی عادیه یه سریا نمی پسندن و یه سریا می پسندن
    برای من جالب بود هرچند خیلی ایرادات رو به وضوح میشد دید.

  12. دوستان، اول اینکه خیلی متاسفم از چالشی که عمومن به نقد و نفی کشیده میشه تا نکات مثبت / چیزی که من تو تورق کتاب از نزدیک دیدم خیلی متفاوت از نظراتیه که دارم میبینم متاسفانه! / صحافیِ کتاب یه مسئله ی فنیه که البته کاملن به طراح هم بستگی داره واگر طراح امکانِ صحافیِ خوب رو نداره نباید اون رو تعریف کنه ولی این ماجرا کاملن نسبیه / در مورد چیدمان عکس ها در کتاب اینکه چیدمان عکس ها طوریه که خیلی به ارائه ی نمایشگاهی نزدیکه(قاب های تفکیک شده با پایه ی فون بورد یا چیزهای مشابه) اتفاقن نکته ی مثبتیه / وبعد اینکه قرار نیست همه از یک اثر هنری لذت ببرن، یه عده هم طبیعتن نمیپسندن ولی بهتره که منصفانه قضاوت کنیم دوستان | وممنون از روز رنگ برای ایجاد نمایش آثار هنرمندان، پابرجا باشید ودست مریزاد …

    1. دوست عزیز! پایه فوم بورد ربطی به کتاب و کتابچه نداره!
      و اینکه به نظر من هنرمند باید بتونه حداقل بالای 60 درصد مخاطبین رو راضی کنه. و هرچه این درصد بیشتر بشه مشخصا در کارش موفقیت بیشتری داشته. کار باید یه جوری باشه که فقط دشمنان بیرجند رو ناراضی کنه نه دوستان…!!!

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *