« در اوایل سال 1390 کاری به من محول گردید که موضوع آن طراحی نشانه نوشته ای با نام ملودی برای یک فروشگاه زنجیره ای در تهران بود. این کار توسط یک آژانس تبلیغاتی معتبر که چند سالی بود با هم سابقه همکاری داشتیم به من واگذار شد و جزء معدود کارهایی بود که سفارش دهنده اصلی آن دست طراح را باز گذاشته بود که بر اساس دانسته های نظری و عملی خود کار را پیش ببرد. گرچه این اطمینان کار مرا به عنوان یک طراح سخت تر می کرد، چرا که هیچ ذهنیت قبلی نسبت به سلیقه مشتری در انتخاب کار برایم وجود نداشت…
اما پس از گرفتن سفارشی با این عنوان، تمام تصاویر ذهنی من نسبت به یک فروشگاه زنجیره ای نمایان شد. در ذهن من فروشگاه زنجیره ای مکانی بود که مراجعه کننده ها برای خرید اجناس زیاد به آنجا مراجعه می کردند و اقلام خریداری شده را داخل یک چرخ دستی می ریختند و در راهروهای فروشگاه به دنبال اجناس مورد نیاز بعدی خود می رفتند.
با این ذهنیت به این فکر کردم که شاید استفاده از چرخ دستی در طراحی این نشانه نوشته بهترین کار ممکن باشد، چرا که این المان یک جزء جدا نشدنی برای فروشگاه های زنجیره ای می تواند باشد.
نکته پر اهمییت در طراحی همین است که قبل از آغاز کار، باید با تفکر در موضوع و رسیدن به ایده مطلوب، کار خود را شروع کنیم، چرا که در غیر این صورت به مانند شروع کردن راهی بی مقصدیم و به طور حتم در پایان، نتیجه مطلوبی از کار خود نخواهیم گرفت.
در ادامه با شکل گیری ایده به سراغ مراحل اجرایی این کار رفتم.
برای شروع، کلمه ملودی را با فونت گوناگون تایپ کردم. حالا لازم بود ظرفیت و توانایی حروف برای انجام چنین عملیاتی مورد برسی قرار می گرفت تا مشخص شود کدام حرف قابلیت این را دارد تا در نقش یک از چرخ دستی ظاهر شود. با نگاهی اجمالی به کلمه تایپ شده مشخص شد که بهترین حرف برای اجرای این ایده حرف {ی} می باشد.
حالا لازم بود حروف از حالت فونت خارج شده و به شخصیت جدیدی تبدیل شود که برای این موضوع مناسب باشد و همان طور که در تصاویر می بینید این کار با ترسیم چند اتود به سرانجام رسید. همین طور که دراتودها مشخص است حرف {د} انگار در حال هل دادن حرف {ی} یا همان چرخ دستی است اما لازم بود با اضافه کردن دو دایره کوچک زیر حرف {ی} شکل چرخ دستی ما کامل تر شود.
در مرحله ی بعد نوبت به اجناس به کار گرفته شده در درون چرخ دستی مان می رسد…
در این مرحله باید از اقلامی استفاده می شد که بیشترین جاذبه بصری را دارا بود و در عین سادگی به سرعت با مخاطب خود ارتباط برقرار می کرد. با در نظر گرفتن این نکته، شاید استفاده از یک بطری و یک قوطی کار منطقی تری به نظر می رسید چرا که این دو در طول ادوار مختلف شکل ظاهری خود را حفظ کرده بودند و به چشم مخاطب آشنا می آمدند.
در یک نمونه ساده در تفهیم این موضوع می توان طراحی برای نشانه نوشته تلفیقی یک شرکت سخت افزار رایانه ای را در نظر گرفت، طراح باید به این نکته توجه داشته که چه عناصر تصویری را به کار گیرد که گذشت زمان تاثیری بر کارش نگذارد.
برای مثال کمک گرفتن از فرم یک ماوس در طراحی این نشانه نوشته کار منطقی تری به نظر می رسد تا استفاده از فرم یک فلاپی، چرا که تاریخ مصرف فلاپی تنها چند سال بیشتر طول نکشید و حافظه های جانبی و سی دی ها جایگزین آن شدند. اما ماوس هم چنان جایگاه خود را حفظ کرده است و یک جزء جدا نشدنی از قطعات رایانه ای به حساب می آید.
با برگشتن به موضوع اصلی در اتودهای نهایی تغییراتی در انتهای حروف برای یکپارچه شدن لازم بود که در اجرای طرح اصلی در برنامه گرافیکی نائل گردید و کار به اتمام رسید و با اولین ارائه به مشتری کار مورد تایید و استفاده قرار گرفت. به جرأت می توان گفت یکی از دلایل موفقیت آمیز بودن طرح در انتخاب آن از سوی مشتری، ارائه کار به شکل مناسب است ( طرح نهایی و اجرا شده در نرم افزار گرافیکی ). این نکته ای است که طراحان باید به آن توجه داشته باشند و از ارائه اتودهای اولیه به مشتری، پرهیز کنند و تا حد ممکن کار را اجرا شده و نزدیک به کار نهایی به کارفرما تحویل دهند..»