واکنشِ «مجید کاشانی» در پوسترهای دست‌ساز

پروژه‌هايى كه با صرفِ زمان و حساسيت فراوان طراحى شده‌اند، پشت صحنه‌هایی ديدنى و تجربياتى بديع را در خود دارند.
ديدن اين فرايند راهيست براى افزايش آگاهى ما نسبت به آن‌چه كه طراحى و توليد شده است. اين آگاهى سرمايه‌اى به تجربيات ما اضافه مى‌كند كه بر روند رفتار هنرى  ما تأثير فوق‌العاده‌ای دارد.

در اين پست، چهار پروژه طراحى پوستر از طراح گرافيك: «مجيدكاشانى» را نمايش می‌دهیم. وجه مشترک این پوسترها که باعث شد همه‌ی آن‌ها را در یک پست به معرض دید شما بگذاریم فرآیند طراحی آن‌هاست. پوسترهای دست‌سازی که مراحل پیش‌تولید مفصلی را پشت سرگذاشته‌اند. سبکی از طراحی که به دلیل نیاز به هزینه، مهارت، حوصله و با حضور نرم‌افزارهای قدرتمند کامپیوتری کمتر مورد استفاده‌ی طراحان گرافیک قرار می‌گیرد. در این روش، مراحل طراحی عموماً شامل سه بخش هستند: پیش تولید(انتخاب متریال، ساخت ماکت، اتودها و…)، طراحی (اجرا، عکاسی و..) و فرآیندهای تکمیل طراحی (اصلاح تصاویر، لی‌اوت، خروجی و…)

– پوستر «واكنش» با موضوع «كارگاه تجربه معمارى و واكنشي». ایده‌ی اصلی این پوستر شامل ساخت ماکتی شبیه به یک بنای معماری با حروفِ کلمه‌ی «واکنش» است که وجود چند فنر در زیر این بنا؛ خاصیتی ارتجاعی/حرکتی را در تعامل با پدیده‌های فیزیکی اطرافش به آن داده است، در راستای همان چیزی که در معماری واکنشی/ تعاملی می‌گذرد.

Vakonesh  Vakonesh1  Vakonesh3  Vakonesh4  Vakonesh6 Vakonesh5

– پوستر «انعكاس سكوت» با موضوع «كنسرت موسيقى تلفيقي در لندن» به سفارش مجموعه‌ی فرهنگی King Place طراحى شده است. نقش‌مایه‌های کُردی/ایرانی در کنار ایده‌ی این پوستر که تلفیق چهار ساز با یکدیگر است، فضایی موسیقایی و شرقی را برای مخاطبان غربی ایجاد کرده است.

sokot  sokot1  sokot2  sokot3  sokot4  sokot5

– پوستر «گروپاژ» با موضوع «نمایشگاه گروهی عکس» به سفارش گالری راه ابریشم. «گروپاژ» که در لغت به معنی «در یک گروه قرار دادن» است، دستمایه‌ی اصلی طراحی این پوستر قرار گرفته است.

Groupaje  Groupaje1      Groupaje4  Groupaje5

– پوستر «جشنواره‌ی فیلم رویش» به سفارش دبیرخانه‌ی این جشنواره. ایده‌ی این پوستر از روی نوشته‌های مذهبی که توسط تسمه‌های آهنی بر سر در برخی خانه‌ها و اماکن مذهبی قدیمی دیده می‌شود برداشته و با تصویر یک پروژکتورِ پخش فیلم تلفیق شده است.

rouyesh   rouyesh1  rouyesh2  rouyesh3  rouyesh4  rouyesh5  rouyesh6

مجيدكاشانى متولد١٣٥٧ و داراى مدرك كارشناسى ارشد گرافيك از دانشگاه تربيت مدرس و كارشناسى گرافيك از دانشكده‌ی هنرهاى زيبای دانشگاه تهران است. شرکت در بینال ها و نمایشگاه‌های متعدد داخلی و خارجی، کسب جوایزی از این رویدادها و داوری در مسابقات طراحی گرافیک از جمله تجربه‌های اوست. مجیدکاشانی علاوه بر تدريس و تأليف در استودیوی شخصی‌اش مشغول به فعالیت‌ است.


  1. اووووف خيلى عالى بود.دست اين طراح حرفه اى خوبمون درد نكنه.خيلى نكته ها داشت،ايشالا كه بتونيم ايده بگيريم براى كارهاى خودمون.باز هم مرسى و دمتون گرم و خسته نباشيد هم آقاى كاشانى عزيز و هم روزرنگ خوش سليقه 🙂

  2. تعریف ما از پوستر موفق چیست؟ هر پوستری که مراحل اجرایی و پیش تولید زمان بری داشته باشد؛الزاما پوستر مناسبی است؟ سفارش دهنده یا مخاطب با اثر نهایی مواجهه دارد نه با مراحل احتمالا جذاب تولید.. برای مثال در پوستر اول..صرف اینکه حجمی ببنیم شبیه مجسمه های ساختارگرای روسی در دهه های قبل و فرم های ناخوانای حجم را به زور نوشتارها و علائم کمکی که حس لرزش دارند ناخوانا تر شده و با تاکید سه باره (بعد از اون فرم ناخوانا و اتصال واحدهای لرزان و مکرر حروف) زیر پوستر لیآت شود : “واکُنِش”!
    پوستر “انعکاس سکوت”: آیا موضوع انعکاس سکوت بوده یا انعکاس تعدد و شلوغی و ترافیک اصوات و اشیا و ادوات و نقش غیرمرتبط پرنده های متقارن.. البته بنده برام جالبه بدونم نقش مایه کردی-ایرانی در این اثر چیست؟ استفاده از فرم گل های شاه عباسی حول اسامی و ..یعنی؟ ضمن اینکه فضای خالی بین تارهای چنگ و عدم تناسب چیدمان و اندازه سازها به نسبت عنوان پوستر و همچنین افزودن بی دلیل کادر سبز رنگ ناهمگون زیر پوستر هم از عوامل بعدی ضعف این اثر است.. که در نهایت همه چیز هست الا انعکاس سکوت!
    گروپاژ: فارغ از ایده دسته بندی مقواهای کارتن و بستن آن ها به هم بر اساس معنای گروپاژ،ارتباط این پوستر با یک نمایشگاه عکاسی و فرم پاکت نامه برای قالب ترکیب بندی چیست؟!
    فیلم کوتاه رویش: این پوستر علیرغم تلاش برای ارائه شیوه به روزی از تایپوگرافی ایرانی بر اساس نقوش روی درب های فلزی،چه ارتباطی به “فیلم و سینما” و “فیلم کوتاه”و آن هم از نوع دینی یا محوریت موضوعی “رویش” و نمو دارد؟! بسم الله در بالا و حروف نستعلیق کار رو دینی کردند؟! کجای اون فرم های پایین تصویر پروجکشن فیلم را تداعی می کند.. این تصویر فقط به صرف نوشتار می خواهد موضوع پوستر را به ما اصطلاع رسانی کند در حالی که تصویر موجود ذهن را به سمت همان درهای قدیمی و مقوله های بافت های سنتی شهری می اندازد و نه تکنیک ارائه و نه ایده در راستای موضوع پوستر نبودند..
    آقای مجید کاشانی در همه پوسترها انقدر درگیر ارائه فرم بودند که محتوا و موضوع اصلی پوسترها برای ارائه به مخاطب از بین رفته.

    1. جناب ناظمى // تشكر ويژه ما را به خاطر نقد درست و محترمانتان بپذيريد. ما دانشجويان زمانى كه مراحل كار را مى بينيم شايد هيجانزده قضاوت مى كنيم و ضمير ناخوداگاهمان به ما تلقين مى كند كه حتما اين آثار بسيار درخشان هست كه چنين پروسه طولانى و دقيقى را پشت سر گذاشته. با شنيدن و يادآورى صاحب آثار هم شكى برايمان باقى نمى ماند كه اين اثار بسيار عاالى هستند و هيچ ترديدى به خود راه نمى دهيم(در اينجا منظورمان شخص جناب كاشانى نيست،بلكه به نوعى تمامى طراحان صاحب نام و شهرت در اين گروه جا ميگيرند)
      اما وقتى شخص باسواد و منصفى مثل شما بدون حب و بغض كارها را مورد نقد قرار مى دهد تازه ابعاد جديد قضيه براى ما روشن مى شود كه بله الزاما هر پوسترى كه مراحل اجرايى طولانى دارد لزوما پوستر موفقى نيست!
      احسنت بر شما و ممنون از شما
      جناب كاشانى زحمات شما بر هيچ كس پوشيده نيست، درخواست داريم در صورت امكان به سوالات مطرح شده در خصوص استفاده از عناصر بى ربط در كارهايتان توضيحاتى ارائه بفرماييد
      با ارزوى روزى كه همه بتوانيم بدون كدورت و دشمنى، گفت و گو كنيم 🙂

    2. با عرض سلام به سایت روز رنگ . من از آقای ناظمی تعجب می کنم !!!! لحن این نظری که نگارش کرده اند چقدر عصبانی و غیر کارشناسانه و سلیقه ای است و همه چیز را زیر سوال برده اند . انگار که مشکل شخصی داشته باشند !!! من بعنوان یک دانش آموخته و گرافیست متاسفانه افتخار آشنایی با آقای کاشانی را از نزدیک را ندارم اما سالها است که کارهای ایشان را زیر نظر دارم . با این طور نوشتن که همه پوسترهای مطرح را هم میشود زیر سوال برد !!!! اتفاقا آقای کاشانی کسی هستند که همیشه ایده و محتوی در کارشان حرف اول را میزنه . و از بهترن گرافیست های الان هستند .بعنوان یک گرافیست به نظر من اتفاقا این چهار اثر جزو بهترین آثار پوستری می باشند که من در این سالها دیده ام . همه با موضوع ارتباط تنگاتنگی دارند. امیدوارم که متخصصان و گرافیست های باتجربه بتوانند آثار افراد باتجربه را بدون غرض نقد کنند و ناشران عزیز نیز به کار خودشان بپردازند و از قضاوتهای سلیقه ای و عصبانی بپرهیزند . محمد امین بیات

      1. جناب آقای امین بیات، ممنون از اینکه تمام مطالب بنده رو به دقت مطالعه کردید؛ میشه مشخص کنید در کدام بخش نگاه منصفانه ام به آثار مذکور و نه حتی به شخصیت محترم آقای کاشانی و دیگر آثار ایشان، قضاوتی سلیقه ای و با عصبانیت و غیرکارشناسانه داشتم؟! 🙂
        آیا برای نقد یک اثر هنری الزاما باید در آن حیطه مشغول به کار بود؟ یا دانش مبانی هنرهای تجسمی و ترکیب بندی و نقد آثار تجسمی فقط نزد دانشجویان ترم اول و دوم گرافیکه و بس!!!؟ باقی مخاطبان آثار تجسمی و احیانا متخصص حق اظهار نظر ندارند؟ ؟ در گرافیک مد نظر جنابعالی،جایگاه مخاطب تخصصی و مخاطب عمومی کجاست؟!! این نگاه که هر کسی به کار خودش مشغول باشه نشان از ناآگاهی فراوان شما در ارتباط تنگاتنگ هنر گرافیک و چاپ و نشر رو نشون میده! حالا بالاخره ما تو این چهل سال کلی آثار قوی و متوسط و ضعیف دیدیم.. از آثار مثال زدنی مرحوم ممیز تا آثار خوب شاگردانشان و جوان تر ها، و این جریان سیال باید ادامه داشته باشد و برای قوت هر چه بیشتر این رشته از گفتگو راجع به نقایص آثار هراس به دل راه نداد..
        اگر جنابعالی این چهاراثر را از بهترین پوسترهای این سال ها می دانید احتمالا یا شیفتگی بیش از حد شما به جناب کاشانی باعث شده آثار دیگر اساتیدتان و همکارانتان را ندیده باشید و یا احتمالا تمایزی بین قناری و گنجشک رنگ شده قائل نیستید یا دانش طراحی پوستر را ندارید.
        بنده سوالاتی مطرح کردم نسبت به این “بهترین 4 پوستر شما!” ، شما اگر حاضری برای صیانت از شأن هنری جناب کاشانی گریبان چاک کنی،به این چند سطر مختصر نقد تجسمی بنده سراپا نا آشنا با گرافیک معاصر ، پاسخگو باش و ما رو از چاه نادانی بیرون کش!
        ما سراپا گوشیم..

        1. شما و لحن عوامانه و عصبانی شما را تنها می گذارم و در مورد یک قلم از میزان سواد و تجربه ۴۰ ساله (!!؟؟) شما از گرافیک ارجاعتان می دهم به پاسخ آقا یا خانم graphiclove

    3. آقای سبکتکین (امیدوارم این اسم ساختگی نباشه!) فرموده اند : همچنین افزودن بی دلیل کادر سبز رنگ ناهمگون زیر پوستر هم از عوامل بعدی ضعف این اثر است.. برادر من! این قسمت از پوستر تابلوئه که جزو یونیفرم سفارش دهنده است! کسی که حتی کوچیکترین سواد و قدرت تشخیص مساله به این واضحی رو (که بچه های ترم اول گرافیک دانشگاه ما هم بلدن) رو نداره اومده کارای یک استادو نقد می کنه! حالا شما این ایرادو بگیر و درباره بقیه ایرادات الکی که گرفتن قضاوت کن! آخه چرا وقتی سواد یه چیزیو نداریم از روی حسادت زحمات بقیه رو زیر سوال میبریم؟؟؟؟؟؟ ای خداااااا

      1. عمو جان؛ “گرافیک لاو” جان
        شما احتمالا جوان هستید؛ از ما عمری گذشته و این باقی و مافی هایش هم برای شما و هنرمندی شما و هنرمند پرست های دو آتیشه چون شما.
        بنده زمانی که احتمالا شما وجود خارجی نداشتید، در دهه پنجاه ،در هنرستان کمال الملک واقع در پیچ شمیران، همون مدرسه هنرهای مستظرفه قدیم و هنرستان تجسمی پسران فعلی، دانش آموخته گرافیک بودم و از کلاس های متنوع اساتید بزرگی چون شباهنگی و مهرگان و فرشچیان و مشهدی زاده و پیلارام و خیلی های دیگه تلمذ کردیم..جوری طراحی و تلاش و کار می کردیم که به قول استاد بزرگوار قباد شیوا، با رفتن برق! هنرمون پر نکشه بره! و ایمان دارم آنچه ما از این اساتید در آن دوره آموختیم با آموخته های شما در دانشگاه هایی که در هر کوره راهی قارچ صفت روییده و دایعه تربیت و آموزش هنرمند و گرافیست را دارند قابل قیاس نبوده و نیست..
        القصه روزگار ما رو از حضور مستقیم در عرصه گرافیک دور کرد و در مراتب دیگر مشغولیم.
        من به شخص شخیص آقای کاشانی حسادتی ندارم که واقعا این حرف جنابعالی بی انصافی بود..سطوری که شما مرقوم ساختی نشان از درجا زدن و عقب ماندگی افکار در تعصبات افواه ماست و اینکه گوشی برای نقد مختصر و یا حتی شنیدن صدای مخالف نداریم.
        امثال شما چوب لای چرخ پیشرفت هنر هستید و لااقل اگر انعطاف پذیر نباشید، دور نیست که به سختی در هم شکنید.
        گرافیک هنری است با در نظر گیری مخاطب(خاص یا عام)، پوستری که مورد فهم و ارتباط گیری با مخاطب برنیاید و فرم و محتوا با هم ارائه نشوند هر چه باشد در حیطه گرافیک نمی گنجد و به فاین آرت و نقاشی و .. می ماند. گرافیست بذای کار سفارشی، برای دل خودش پوستر نمی سازد!

      2. همچين نوشتي اميدوارم اسم واقعى باشه انگار اسم خودتون توى شناسنامه همين گرافيك لاوه!!!
        تمام پوستر يونيفرم سفارش دهنده است اقا يا خانم عزيز نه فقط كادر بالا يا پايين هر پوسترى!! بعد هم اقاى ناظمى كاملا به دور از عصبانيت و خصومت كارهارو نقد كردند و هر ذهن اگاه و متعادل و منصفى راى به درستى گفته هاى او و خصومت گفته هاى شما و اقاى بيات مى ده.
        ضمنا چندين مساله و اشكال به پوسترها وارد شده، شما فقط بند كردين به كادر سبز؟؟ به بقيه ى موارد هم جواب بديد اگه واقعا فكر مى كنن اين ايرادها وارد نيست!! بسم الله!

    4. جناب ناظمى، تحليل درستى نكرديد، شما با نگاهى كه بيشتر ناشران از طراح متوقع هستن نگاه كرديد و متاسفانه همه اونها فكر ميكنن اين نگاه درستيه، بيشتر ناشران طراح رو مترجمى ميدونن كه بايد كتاب اونها رو ترجمه كنه، اونهم ترجمه عوامانه، يعنى هميشه عكس مار بكشه و هيچ وقت كلمه مار رو ننويسه كه كسيى نفهمه! اينكه اون پايين كادر سبز اومده و فضاى شلوغ بالا رو جمع كرده شما ناهمگون مي بينيد، بايد ديد تعريف شما از همگون چيه، اون پوستر فيلم درسته كه نقوش فلزي و مذهبيه اما تو قالب يك دوربين طراحى شده كه شما اونو نديديد، من نمى خوام دفاع از اين كارها بكنم اما اين نوع نگاه سطحى و كوبيدن رو هم دوس ندارم، پوستر نمايش فرهنگ جامعه است، و آخر اينكه اين نوع پوسترها تيتر خبرى نيستن كه بخوان همه چيز رو شفاف بگن و تو حلقوم مخاطب بزارن، پوسترهاى فرهنگى حكم شعر رو دارن و ممكنه مبهم هم باشند. اين ايراد نيست اما قبول دارم كه سطح اشعار ميتونه خيلى متفاوت باشه.

      1. رضا اومدی دفاع کنی،چشمشم کور کردی داداشی
        گفتی {{ اون پوستر فیلم درسته که نقوش فلزی و مذهبیه اما تو قالب یک دوربین طراحى شده که شما اونو ندیدید }} !!!
        دقیقا کجای اون فرم بالونی و لامپ شکل در پوستر فیلم رویش در ((قالب دوربین)) طراحی شده؟! دوربین رو از نزدیک تا حالا دیدی آقا؟
        پوستر رو چندبار چرخوندی که قالب دوربین رو پیدا کردی؟؟؟ 🙂

        1. هه هه هه :-)))) بنده خدا احتمالا منظورش همون نورى بوده كه از دريچه ى دوربين پخش ميشه به بيرون. منتها درست توضيح نداده. چون پايين پوستر سر لنز دوربينه.پس بنابراين خود متريال و محتوى داخل پوستر ميشه آنچه كه دارد از دوربين پخش مى شود و آن چيزى نيست جز:هشتمين جشنواره فيلم فلان….
          البته همه اينها دليل نشد.چون نتيجه كار خوب از آب درنيامده 🙁

        2. بابا چه طور ويدئو پرژكترو نميبينيد؟؟ قسمتِ پايين كادر خودِ دوربين از نماى بالا هست و نوشته ى فلزى درون نورِ ساتع شده از ويدئو پروژكتورِ!! يه كم دقت كنيد ديده ميشه نما از بالا هست

  3. سبکتکین ناظمی/ مدیریت نشر هاتف خدا عمرت بده / حرف حق جواب نداره / انصافا نقد خیلی خوبی نوشتید و امیدوارم جناب کاشانی هم تو کارهاش لحاظ کنه…

  4. درود
    بسیار زیبابود
    آقای مجید کاشانی درود برشما
    من البته کسانی رو میشناسم که برای کارهای گرافیکی خود(کارهای چاپی وهم امور رسانه ای ) به این صورت دیزاین می کنندو مراحلی شباهت دار

  5. من اون پوستر گروپاژ رو خيلى دوست دارم ٠خيره كنندس ٠٠٠٠ مرسى اقاى كاشانى براى همه زحمت هايي كه كشيديد خسته نباشيد

  6. محمدامین بیات عزیز من کاری به بحث شما ندارم ولی تا جایی که می دانم واژه گرافیست یک واژه غلطی می باشد / خواهشمند است به جای آن واژه ** طراح گرافیک ** را بکار بگیرید / موفق باشید همه دوستان / خصوصا جناب کاشانی که حسابی بحث داغی شده / کاش جناب کاشانی هم بیان از خودشان و کارهایشان حرفی بزنند / آخر متوجه نشدیم کی حرف حق می گوید ؟ چه کسی نقد درستی را به زبان می آورد / تا جایی که نظرات را خواندم با آقای سبکتکین ناظمی موافق هستم /خواش من از دوستان این هست که بی خود و نسنجیده از کسی دفاع نکنند

  7. حمید طاهری عزیز،شاید بحث اصلی سر کلمه گرافیست و .. نیست احتمالا.. واقعا ملاک ما از واژه “حرفه ای” چیست؟
    آیا به زعم تولید فراوان آثار و احتمالا با جذابیت های بصری غیرمرتبط با موضوع سفارشات می توان به یک طراح هرقدر هم حرفه ای اطلاق کرد؟ طراح گرافیک حرفه ای برای ارائه ایده و تصویر مناسب و مرتبط{در اینجا پوستر} به جنبه های اصلی سفارش توجه می کنه که هم در عنوان اصلی و هم در موضوع قابل ردیابی است.. مثلا در پوستر “فیلم کوتاه رویش” سفارش دهنده بیکار نبوده که اسم “رویش” رو عنوان قرار داده،در این کلمه معانی هست و همچنین در همنشینی با موضوعیت فیلم و سینما،وگرنه می تونست اسم جشنواره رو “گل کلم” یا “چهارباغ” یا “مقاومت” یا هر چیز دیگری بذاره که هر کدام بار معنایی مخصوص به خود دارند.. من با حرف آقای ناظمی بسیار موافقم.. در اکثر پوسترها، جناب کاشانی دنبال کار خودشون و ارائه جذابیت های بصری بی ربط با موضوع و حتی عنوان سفارش ها بودند.. این مسئله در پوستر بسیار پر ازدحام و شلوغ “انعکاس سکوت”! هم دیده میشه.
    این البته مشکل سفارش دهنده هاست!! که عنوان های بی ربط! با کار طراحان رو بهشون میدن برای کار و بعد هم طرح اون طراح رو از سر جبر و دیگر معذوریت ها قبول می کنند!

  8. من پوستر واکنش را دیده بودم. بعنوان یک آرشیتکت این پوستر را در ایجاد ارتباط با مخاطبان و ارتباط با موضوع پوستر بسیار موفقی دیدم. در جامعه ما معماران چنین نگاههای متفاوتی کمتر پیدا میشود متاسفانه. تبریک میگویم به آقای کاشانی و سفارش دهنده این پوستر.

  9. به به کلییییییییی لذت بردم کما بیش پوستر هاشونو دیده بودم ولی اسم طراح رو نمیدونستم
    الحق که کارشون عالیه ایده های توپ و اجرای قوی ان شا الله تمام گرافیست های کشورمون بتونن به این سطح و حتی بالاتر برسند تا بتونیم چنین پوستر هایی رو در سطح کشور ببینیم
    و روز به روز گرافیک در کشورمون قوی تر و کاربردی تر بشه
    دست روز رنگ هم به خاطر تمام خوبیهاش درد نکنه
    موفق باشید
    یا حق

  10. دوستانی ک در عوض جواب دادن منطقی و حرفه ای تر به نقدها ، به شخص منتقد انتقاد میکنند و مدعی حرفه ای بودن و ادبیات هستند، بهتره به نوعی جواب بدن که برای هنرمندان مفید باشه نه برای سرکوب کردن منتقد و نقدش!
    *سوای از اینکه ادبیات نقد در افراد مختلف متفاوته، از دوستان خواهش میشه انتقاداتشون رو با ادبیاتی بهتر و در خور هنرمند و جامعه ی هنری ارائه بدهند
    -درمجموع مباحث واقعا برای شخص بنده خیلی مفید بود و شدیدا منتظر جناب آقای کاشانی و توضیحات، قطعا، مفیدشون هستیم-ممنون از استاد کاشانی و روزرنگ

    1. نقد و نقد و نقد تنها راه شناخت راه از كوره راه. مطمئنا اگر جناب كاشاني حضور مي‌داشتند مي‌توانستند خيلي بهتر از آثار خود دفاع كنند. اما به نظر بنده‌ي كمترين كه هم اكنون مشغول به همين حرفه‌ هستم.غالب كارهاي موفق نيازي به دفاع ندارند. به رغم اينكه بخشي عمده‌اي از انتقادات آقاي «سبکتکین ناظمی» را قبول داشته و دارم ولي چيزي كه اين آثار را در شرايط كنوني گرافيك ايران حائز اهميت مي‌كند برخورد متفاوت طراح با موضوع و طراحي است كه اساسا گمان مي‌كنم يكي از دلايل نشر اين پوستر‌ها توسط روزرنگ همين مي‌باشد. در غير اين‌صورت كارهاي موفق زيادي توسط اين طراح(جناب كاشاني) منتشر شده كه به لحاظ تكنيك و ايده و ارتباط درخشان مي نمايند براي مثال طراحي‌هاي جلد كتابي كه توسط ايشان تا حال منتشر شده و پوستر‌هاي تئاتر.
      با اين بخش از انتقاد جناب سبکتکین ناظمی كاملا موافقم كه گفتند لزوما يك فرآيند پيچيده حاصل درخشاني را در پوستر به دست نمي‌دهد اما فرآيند طراحي تمامي اين پوسترها پيچيده نيست و تمامي اين پوستر‌ها را نمي‌توان با اين جمله زير سوال برد. براي مثال به زعم بنده پوستر گروپا‍ژ فرآيند بسيار ساده‌اي را طي كرده است اما حاصل بسيار موفقي به عنوان يك اثر تايپ محور دارد. چيزي كه در كمتر پوستر ايراني تايپ محور ديده مي‌شود. نمي‌توان اين پوستر را به اين بهانه كه ارتباطي مستقيم با يك نمايشگاه عكاسي ندارد زير سوال برد. شايد با ديدن آثار عكاسي مربوط به همين نمايشگاه ارتباط اين نوع طراحي پوستر را بهتر فهميد. غرض بنده دفاع از آثار يا زير سوال بردن انتقاد‌ها نيست كه هر دوي اينها بسيار پسنديده است. غرض تقدير و تمجيد از تلاش‌هاي متفاوت جناب كاشاني در اين سالهاست كه مشخصا تجربه‌گرا و مستقل عمل كرده‌اند. چه خوب است اگر در بندها اسم‌ها نباشيم و آثار هنري را نقد كنيم ولي جناب سبکتکین ناظمی اگر اسم بزرگاني چون استاد مرتضي مميز و استاد قباد شيوا مي‌بريد بايد بپذيريد و تائيد كنيد كه همين اساتيد هم در مواقعي و در بعضي از آثارشان بسيار پر ايراد عمل كرده‌اند.
      به نظر حقير هم نقد شما خوب بود و هست و هم آثار متفاوت جناب كاشاني. هر چند مي‌توان هم در نقد شما و هم در آثار جناب كاشاني اشتباهاتي يافت. به اميد اينكه تجربه‌هايي از اين دست بيشتر در خدمت محتوا قرار گيرند

  11. پوستر هنگامی که طراحی میشه بیشتر در جهت جذب مخاطب خودشه حالا این مخاطب می تونه طیف خاصی از جامعه باشه و یا یک گروه و یا طیف وسیع تر و عام مردم مد نظر قرار بگیره از اونجایی که این پوستر ها فرهنگی و مخاطب خاص دارند بنابراین ایراد نبودن نشانه ای گویا در ارتباط با موضوع بر روی پوستر درست نیست و به نظر من حتما نباید از عکس و یا تصویر مرتبط با اون استفاده کرد مثلا در پوستر آخر حتما طراح لزومی ندیده همه تیتر پوستر را به صورت تصویر ترجمه کنه و نکته اصلی را پر رنگ نشون داده مثلابحث دینی را در تصویر وارد نکرده باشه با این حال در میان این همه پوستری که از ابتدا با فتو شاپ طراحی میشن دیدن این پوسترهای دست ساز غنیمت به حساب میان

  12. تشکر از آقای کاشانی که خالصانه تجاربشان را در اختیار دیگران گذاشتند.
    آرزوی روزهای بهتر برای این هنرمند عزیز

  13. نگاه متفاوت استاد کاشانی به موضوعات پوستر، طراحی و اجرای آنها کاملا هوشمندانه و خلاقانه است
    درود بر این توانمندی و هنر

  14. من تو طراحی به زور خودمو یک آماتور حساب می‌کنم، اما توی نقد لااقل این قدر می‌فهمم که کسانی که شروع می‌کنن «نقد دیگران» رو نقد می‌کنن شاید خیلی هم با فرهنگ نقد آشنا نیستن.
    نقد کردن «نقد دیگران» در بهترین حالت و حدأکثر بهش میشه «خاله‌زنک‌بازی» رو اطلاق کرد. بهتره که هرکسی به جای هجمه‌بردن به نقد دیگران که البته منجر میشه که مخاطب هم مجبور بشه شروع به دفاع از نقدش بکنه، صرفا تمجید یا انتقاد خودش رو نسبت به آثار ارائه بده و با درک دیدگاه و زاویه نقد دیگران، سعی بکنه در پروسه انتقاد منصفانه، نقد دقیق‌تری تولید بکنه که نهایتا منجر به یک متاکریتیک سازنده برای طراح/ها باشه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *