هویت بصری فیس بوک (Facebook)، گام بزرگی در سال 2008 محسوب می شد.بن بری(Ben Barry)، توضیح داده که چگونه فیس بوک از برند خود به بهترین شکل استفاده نموده است؛ چیزی که سایر شرکتها باید از آن درس بگیرند.
بن بری که مسئولیت طراحی مجدد و بهبود بخشیدن هویت بصری فیسبوک بر عهدهاش بوده است ضمن توضیحاتی گفته است که چگونه در بین سالهای 2012 و 2013، به شکل گیری هویت مارک (برند brand) فیس بوک کمک کرده است. از نظر وی مشکل نگاه ما این است که برای فیس بوک شدن هیچ راه ویژه و عجیب و غریبی وجود ندارد بلکه تمام شرکتهای بزرگ و کوچک با رعایت یک سری اصول و نکات، باید در این فکر باشند که چگونه برند خود را معرفی کنند. یک برند، میتواند چهره یک شرکت باشد، اما شرکتها در حال تغییرات مداوم هستند و در هر زمانی خدمات و تولیدات جدیدی عرضه میکنند. از این حیث، یک برند بصری، باید هم برای هویت شرکت و هم برای فرصتهای آتی، یک تکیه گاه باشد. در اینجا میتوان از تجربیات و جایگاه بری، سه درس مهم آموخت که شما هم میتوانید آن را در شرکت خود پیاده کنید:
1) نقطه تمرکز خود را مشخص کنید
فیس بوک دارای زیرمجموعههای بسیاری مانند اپلیکیشن پیام رسان و دوربین است که برند آنها یراساس موضوع و کاربردشان طراحی میشود. این، یک موضوع پیش پا افتاده نیست و به گفته بری (Ben Barry)،کار بر روی آن به معنی اتلاف وقت طراحان هم نیست. بدون داشتن دستورالعمل های جامع، آنها مجبور به طراحی آرم(لوگو) جدید، برای هر پروژه جدیدی بودند. بری(Ben Barry) توانست با همکاری جورن وان دیک(Jorn Van Dijk) و برندون والکین(Brandon Walkin) و با تولید موارد دلخواه فیس بوک، این مشکل را حل کند. یکی از این موارد، حرف همه جا حاضر فیس بوک؛ یعنی «f» (و تصاویر غیرقانونی دیگری) بوده است. حرف «f» طراحی شد تا در بسیاری از زمینه ها استفاده شود؛مانند برنامه های IOS و برنامه های اندروید(Android) و…
2)زمان هر کاری را باید بدانید، انعطاف پذیر باشید
جالب است که یکی از قوانین مهم بری(Ben Barry)، این بود که «f» را در هر محتوایی به کار نبرد. او به ویژه نمیخواست این کار را برای برندهای زیرمجموعهای فیس بوک انجام دهد. فقط تصور کنید که در انتهای صفحه فیس بوک خود، همان حرف «f» باشد که در پیام رسان فیس بوک،تقویم فیس بوک، تصاویر فیس بوک هم وجود دارد….می تواند خیلی مضحک به نظر برسد.
بنابراین وی نه تنها تصاویر جدیدی برای هر زیرمجموعه طراحی کرد بلکه پیشنهادهایی هم برای ترکیب تصاویر و استفاده از آنها در زمینه های دیگر ارایه داد. حقیقت این است که او گزینههای زیادی را مطرح کرد (بیش از گزینههایی که یک مارک استاندارد می تواند ارایه دهد) بری در این باره میگوید:« به جای اینکه سعی کنم خیلی سختگیر باشم، میخواستم که گذشته را وفق داده تا استحکام بیشتری داشته باشیم.»
3) نمونههای کم هزینه از موفقیتهای بزرگ
فیس بوک همیشه هم، منطق کار ِبری(Ben Barry) را درک نمیکرد؛ اما او با برجسته کردن یکی از پروژهها توانست موفقیت بیشتری کسب کند. به عنوان پروژهای شخصی، او سبک حروف برنامه دوربین فیس بوک(Klavika) را ارتقا بخشید و حروف را نازک تر یا به قول خودش «انسانی تر» کرد. در واقع این پروژه کوچک، موفقیت بزرگی محسوب میشد. این موفقیت برای وی سرمایهای ایجاد کرد (هم سیاسی و هم پولی) تا تولید نسخه جدیدی از این برنامه را بر عهده طراح اصلی آن بسپارد. این سبک حروف، هم اکنون در مرکز فیس بوک قرار دارد و به تمام پیشرفتهای مزبور، که توسط بری (Ben Barry) وارد شرکت شده، شکل بخشیده است. اما برای رسیدن به آن، وی قبل از هر چیز باید برای خود، پیش زمینهای از کار، طراحی میکرد.
در پایان، بنا به گفته بن بری، فیس بوک به عنوان یک محصول و سازمان، تکامل سریعی را دارد طی میکند و بطور مداوم در تلاش است که سیستمی را طراحی کند که بتواند در میان رسانهها و زمینههای مختلف انعطاف پذیر باشد. وی ضمن اعلام رضایت از کاری که انجام داده است و بیان این نکته که اگر چه هنوز هیچ سیستمی کامل نیست ابراز امیدواری کرده است فیس بوک بتواند با ایجاد آگاهی و بدست آوردن های حمایتهای مالی بتواند هویت بصری خود را کامل تر کند.
منبع