طراحی مسکات تاپیس

« خلق یک مسکات با طراحی شخصیت تفاوت‌های بسیار فراوانی دارد و تفاوت عمده آنها این است که در مسکات‌ها به دلیل بهره‌برداری‌های متنوعی که دارند باید با ذاتی کابردی طراحی شوند؛ اما اکثر صنایع ایرانی طراحی شخصیت را با مسکات اشتباه می‌گیرند و این قضیه باعث شده است که مسکات به معنای واقعی‌اش  به ندرت در ایران یافت شود.

بزرگترین چالش من هم این پروژه نبوده بلکه این است که باید تعداد طراحان مسکات در کشور ما بیشتر شوند: در کشور ما سالهاست تعداد انگشت شماری از همکاران به طراحی مسکات مشغول‌اند و هر کدام از این افراد سبک و سیاق بصری ویژه‌ای در طراحی یا رنگ آمیزی دارند اما با گذشت سال‌ها از تولیدات این افراد برای صنایع مختلف، امروزه شاهد هستیم که برند A تاZ  در ظاهر، مسکات‌های مختلفی دارند ولی گویا همگی فرزند یک نفر هستند و سبک و سیاق بصری یکسانی دارند. چرا اینگونه است؟ چون معمولا مسکات تمام شرکت‌های رغیب به دست یک یا دو نفر طراحی می‌شود. در نتیجه هیچ کدام در تبلیغات، موفق نخواهند بود زیرا همگی با حجم صدای یکسانی در تبلیغاتشان فریاد می‌زنند و مخاطبان جز صدای یکنواخت و مبهم از آن‌ها پیام دیگری دریافت نمی‌کنند…

دغدغه اصلی من در خلق مسکات تاپیس ( با توجه به اینکه محصولات این کارخانه مصرفی و خوراکی هستند و جامعه وسیعی از تمام گروهای سنی را در داخل و خارج کشور شامل می‌شود)  این بود که مسکات نهایی آنقدر جذاب و دوست داشتنی باشد که به محض اکران بتواند جایگاه برندینگ احساسی خود را در مخاطبان ایجاد کند و همچنین در بلندت مدت تاریخ مصرف بصری خوبی داشته باشد و تاثیرات مثبتی را نیز در بازاریابی برای کارخانه داشته باشد؛ در این راستا تحقیقات مفصلی درباره بهترین؛ تاثیرگذارترین و معروفترین مسکاتهای تجاری جهان اماده کردم  و آن‌ها را به طور دقیق در ابعاد مختلف فنی، تکنیکی، پیاده سازی، برندینگ و بازاریابی بررسی کردم.

همچنین بعد از عقد قرارداد و درک نیازهای مدیران، به هیئت مدیره کارخانه پیشنهاد دادم که از تک تک کارمندان و کارگران در مورد مراحل خلق مسکات (از مراحل اتود تا تکمیل نهایی) نظرخواهی کنند و پس از دریافت نظرات مثبت یا منفی؛ بارها و بارها اتودهای مسکات را تغییر دادم ودر نهایت کتابی هنری که حاوی  600  ایده بصری بود به مشتری تحویل دادم که در زیر بخش کوچکی از اتودها را می بینید.»