چگونه مانند افراد حرفهای گروه پیت کار تیمی انجام دهیم؟ اگر تا به حال مسابقه فرمول یک را تماشا کرده باشید، حتما یک بار از کار تیمی گروه پیت ((pit crew) گروه مهندسین و مکانیک ها) شگفتزده شدهاید. این گروه 22 نفره وظایف مهمی از جمله تعویض تایرها، تامین سوخت ماشین و بررسی آیرودینامیک (جریان هوا ماشین) را به عهده دارند. نحوه عملکرد این گروه بسیار مهم است چون میتوانند از عوامل تعیین کننده در برد و یا باخت تیمها به حساب بیایند.
چگونه به صورت حرفهای کار تیمی انجام دهیم؟
مارک گالاگر (Mark Gallagher) نویسنده کتاب راه و رسم برنده شدن میگوید: «یکی از انتقادات وارد به مسابقه فرمول یک، این است که هر سال یک تیم مشخص برنده بازی میشود. اما باید بدانیم که آن تیم با کشف رموز مسابقه توانسته سالهای متمادی برنده شود.»
مارک گالاگر خودش به مدت 30 سال مسئولیت هدایت این مسابقات را به عهده داشته است. او بر این باور است که نحوه تعامل و همکاری گروه پیت الگوی مناسبی برای مشاغل گروهی است و مدیران میتوانند با مشاهده این تعاملات به نکات ارزشمندی در کار تیمی دست پیدا کنند.
در یک کار تیمی تمامی افراد باید به وظایف خود واقف باشند
یکی از کلیدیترین نکات در کار تیمی این است که تمام افراد گروه باید به وظایف خودشان واقف باشند. گروه پیت مسئولیت خطیر و بزرگی به عهده دارد، آنها به منظور یادگیری تکنیکهای لازم تمامی افراد را به مدت یک تا سه سال در دورههای آموزشی شرکت میدهند تا عملکرد آنان سریع و دارای کمترین خطا باشد. در کسب و کار هم به همین منوال است، افرادی که قصد راهاند ازی استارتاپ یا پروژهای را دارند لازم است قبل از آن که کار مستقل خود را شروع کنند، نزد اساتید مرتبط آموزش ببینند.
زمانی که ماشینها برای تعمیر وارد محدوده پیت لین ((Pit Lane) کنار گذری که در کنار پیست قرار دارد و از جلوی گاراژ تیمها میگذرد) میشوند، در عرض تنها 2 ثانیه، 36 کار مختلف بر روی آنها انجام میشود. هر کدام از افراد گروه موظف هستند تا در عرض چند صدم ثانیه کار خودشان را به پایان برسانند. آنها حتی فرصت بررسی کار همکارانشان را ندارند بلکه باید به یکدیگر اعتماد کامل داشته باشند. به مرور، این پروسه فشرده برای آنها تبدیل به امری عادی میشود.
گروه برای رسیدن به هدفی مشترک تلاش میکند
همانطور که در مسابقه اتومبیل رانی هدف رد شدن از پرچم شطرنجی و برنده شدن است. در کسب و کار و کار تیمی نیز افراد به دنبال موفقیت هستند. اما چگونه میتوان در کار به موفقیت رسید؟
مارک گالاگر میگوید: «زمانی که میخواهید فرد جدیدی را استخدام کنید خواستهها و نیازهایتان را واضح بیان کنید. چرا که اگر میان شما و کارمندان همسویی وجود نداشته باشد، از رسیدن به اهدافتان باز خواهید ماند. اگر گروه پیت ماشین را به درستی و بدون نقص تعمیر میکند، به این خاطر است که همگی آنها به عنوان یک تیم همسو فعالیت میکنند.»
امنیت روانی در کار گروهی اهمیت ویژهای دارد
محیطی که فرد در آن مشغول به کار است باید امنیت روانی داشته باشد و همهی کارکنان آن صادق و قانون مند باشند. به این معنی که اگر فردی در کار با چالش روبرو شد بتواند به راحتی مشکل خود را با مسئولان در میان بگذارد و آنها در اسرع وقت آن مشکل را برطرف کنند.
هم چنین یکی دیگر از عواملی که موجب امنیت روانی در کار تیمی میشود این است که دیگران را برای اشتباهات شان سرزنش و سرکوب نکنیم. خیلی از اوقات پیش آمده که در مسابقه فرمول مشکلی پیش آمده و رسانهها فردی که مرتکب اشتباه شده است را در مرکز توجهات قرار میدهند. اما رویکرد ما به مسئله اینطور نیست.
طی برگزاری مسابقات ممکن است اشتباهات زیادی رخ دهد و این امری طبیعی است و نباید یک فرد را متهم اشتباه به وجود آمده معرفی کرد. ما باید در این شرایط بدانیم که هدف افراد گروه حمایت و کمک رسانی است، ولی ممکن است بر اساس موقعیتها و شرایط مختلف هرکسی در کار تیمی مرتکب اشتباه شود.
برای پیشرفت در کار تیمی باید به صورت مستمر تلاش کرد
برای پیشرفت و رسیدن به اهداف باید تمامی کارها با دقت و برنامه ریزی انجام شوند. تا سال 1982، رانندگان تنها زمانی که ماشین نیاز به تعمیر داشت اجازه انجام پیت استاپ (pit stop) داشتند. اما بعد از آن، تیمی به نام بربم (Brabham) تصمیم گرفت تا از پیت استاپ به عنوان یک استراتژی مفید استفاده کند.
آنها برای اینکه ماشین با سرعت بیشتر حرکت کند مسابقه را با سوخت کم آغاز میکردند و در زمان انجام پیت استاپ، مجدد ماشین سوخت گیری را میکردند. سوخت گیری و تعویض تایرها در هر پیت استاپ کمک کرد تا آنها برنده مسابقه شوند.
در ابتدا مدت زمان انجام هر پیت استاپ 30 ثانیه بود، اما کم کم این زمان کاهش یافت و در سال 2019 رکورد 1.82 ثانیه به ثبت رسید. این تغییر با گذشت زمان صورت گرفت. از 30 ثانیه به 20، سپس 15 و بعد از آن به 10 ثانیه رسید. و در سالهای اخیر به 2 ثانیه کاهش یافته است.
مسابقه فرمول یک مثال خوبی است که نشان دهد کار تیمی که از افراد متبحر، با انگیزه و با برنامه تشکیل شده باشد به اهدافش دست پیدا خواهد کرد. در نگاه اول بنظر میرسد که انجام تمامی این کارها در عرض 2 ثانیه غیر ممکن بوده و فقط از عهده ابرانسانها بر میآید، اما این افراد انسانهای معمولی هستند که در کارشان خبرهاند و نقش بسیار مهمی در عملکرد و برنده شدن تیمها ایفا میکنند.