« همیشه دغدغه بسته بندی داشتم. یعنی بعد از تحصیل و وارد شدنم به بازار، همیشه فکر میکردم بسته بندی ما حال و روز خوبی ندارد. تا اینکه همکاری ام با مجموعه ” ساعدی نیا” آغاز شد. همانجور که من دغدغه بسته بندی داشتم آنها هم این دغدغه را داشتند و به شدت حس میکردند مسئله مهمی است که باید روی اش وقت و انرژی گذاشته شود. حس میکردند محصولی که این همه برایش زحمت میکشند و به کیفیتش اهمیت میدهند قطعا ظاهر خوبی هم باید داشته باشد.
زمانی بود که فضای سلیقه ای مردم، به رنگهای مختلف گرایش پیدا بیشتری داشت تا بسته بندی های مشکی. ما هم سعی کردیم همسو با این اتفاقات رنگ مشکی را از بسته بندی مان حذف کنیم. با توجه به اینکه هنوز دغدغه داشتیم این محصول ایرانی و سنتی است و باید ذات خودش را حفظ کند و از داشته های مان، تمدن، تاریخ و فرهنگ مان صحبت کند. ضمن اینکه محصولی صادراتی است و تقریبا به بیست تا سی کشور دنیا صادر میشود. در مین طرح هایی که به تولید رسیدند، بسته بندی داریم با طرح منشور کوروش که پشت آن اطلاعاتی به زبان فارسی و انگلیسی راجع به این منشور وجود دارد.
بسته دیگری کار کردیم که سکههای ایران باستان است به همراه توضیحاتی از آنها. با توجه به صحبت هایی که با سفارش دهنده ها داشتم، صرفا نمیخواستیم بسته ای باشد که پس از مصرف دور انداخته و کنار گذاشته شود. سعی کردیم ارزش اطلاع رسانی هم داشته باشد که اگر بر فرض کسی برای دوستی، خارج از ایران میبرد آموخته ای از فرهنگ، تاریخ و تمدن ایران هم همراهش باشد. بعد که یک خرده جلوتر رفتیم باز خواستیم رنگ ها، متفاوت و رنگی تر باشند. اتودهایی زدم براساس کاشی کاری ایرانی که پر از طرحهای رنگی، فرمهای جذاب و اتفاقاتی است که کمک میکرد به داشتن یک فضای بصری مناسب برای بسته بندی. بحث و گفتگوهای زیادی برای رسیدن به این طرح ها انجام شد و با ورودشان به فروشگاهها استقبال زیادی هم از جانب مردم دریافت کردند.
بعد از بسته بندی کاشی ها، سعی کردیم قدم دیگری برداریم. ایده ای وجود داشت که سوهانهایی با بسته بندی کوچک مثل شکلات کار کنیم. خیلی فکر کردم، اتودهایی زدم و به این نتیجه رسیدم که بیاییم داستان های کهن مان را به صورت تصویرسازی و نگارگری کار کنیم و هر بسته بندی را مختص یک داستان قرار دهیم. به همین خاطر به آقای فقیهی پیشنهاد دادم در نگارگری این محصولات نگاهی مدرن داشته باشد. نتیجه این شد که به صورت متالایز، قسمت هایی بافت طلایی برجسته دارد و این خیلی به زنده و پویا بودن بسته بندی کمک کرد.
این محصول با عنوان مجموعه ” حکایت” وارد بازار شد و شعاری هم دارد: که حکایت همچنان باقی است. در واقع هم جنبه تبلیغاتی دارد و هم میخواهیم بگوییم این محصول تنوع بیشتری خواهد داشت. این ایده وقتی به ذهنم رسید که یکی از داستان های شاهنامه را از رادیو شنیدم. یک لحظه برایم جذاب شد چون مردم ما هم مردم هزار و یک شب هستند. زمانی مادربزرگها و پدربزرگها برای نوه های شان داستان میگفتند. با توجه به سابقه، تمدن و ادبیاتی که داریم داستان های قدیمی ایرانی باشد می توانند لذت خرید را برای مردم بیشتر کنند.
اتفاقات و چالش هایی که با سفارش دهنده از قبل داشتم، اعتمادی بین ما ایجاد کرد و باعث در مراحل بعد چندان چالش قانع کردن آنها وجود نداشته باشد. من به عنوان مدیر هنری مجموعه تقریبا همیشه در کارخانه هستم، تولید و چالش های فروش را میبینم. خوشبختانه مجموعه ساعدی نیا، با وجود تولید محصولی سنتی مدیرانی جلوتر از زمان خود هستند این یکی از شانس های بزرگ زندگی ام بود که با این مجموعه همکاری داشته ام.»