مجموعه طرحهاى فنجان “راحله جمعهپور” نكتهى مهمى را به خاطرمان مىآورد: خلاقيت، حتى از اشيا و ابزار پيش پا افتادهى اطرافمان، آثارى ديدنى بيرون مىكشد! فقط كافى ست مهارت و ذوق “هنرمندانه ديدن” را در وجودمان بپرورانيم و از حضور و برخوردش با جهان پيرامون لذت ببريم.
راحله جمعه پور، طراح و تصويرگر ايرانىِ ساكن آمريكاست. او در مورد خودش، كودكى و كارهايش مىگويد:
“در دوران كودكى، طراحی، تماشای کارتونهای تلويزيون و خواندن کتابهای کانون پرورش فکری کودک و نوجوان، بازیهای مورد علاقهام بود. بخش بزرگی از خلاقیت ذهنى من، زمانى شکل گرفت که به همراه برادرم، کاراکترهای طراحی شده روی کاغذ را با قیچی میبریدیم و شهرِ بزرگِ کاغذی همراه با داستانهای فیالبداهه کودکانه خلق می کردیم.
بزرگ ترین خوشحالی من زمانی بود که جعبه زرد رنگی که کارتونهای سیاه و سفید نشان مى داد، تبدیل شد به جعبه سیاهی که حالا کارتونهای رنگی را می شد در آن تماشا كرد. ده ساله بودم که کاراکترهای انیمیشنهای دیزنی را با استپ کردن ویدیو از روی مانیتور تلویزیون طراحی میکردم. همانجا مطمئن شدم که من هم میخواهم همان را بسازم که در تلویزیون به نمایش درآمده؛ اما نمیدانستم آن چیز یا آن شغل و حرفه چیست؟
رشته گرافیک را در هنرستان انتخاب کردم و کارآموزِ انتشارت بهنشر مشهد شدم. از کارهايم استقبال شد و دو کتاب که اولین و آخرین کتابهایم در ایران بود، همان دوران به چاپ رسيد. وارد دانشکده هنرهای زیباى دانشگاه تهران شدم و “محمدعلى بنی اسدی” را شناختم و فهميدم او همان کسی است که عاشق تصویرسازی هایش در مجله “کیهان بچهها” بودم!
اکنون در رشتهى هنرهای تجسمی در مقطع ام افتای مشغول تحصیلم. زندگی در آمریکا، ذهنیت و دانشم را به تصویرسازی کودک، نسبت به آن چه در ایران آموخته بودم تغيير داد. بعد از عضویت انجمن تصویرگران و نویسندگان آمریکا و شرکت در کنفرانس هاى تصویرسازی، متوجه شدم که تصویرسازیِ کودک راه سختی ست! نباید عجله کرد و یک کتاب خوب چاپ شده با ارزشهای بصری قوى، بهتر از ده ها کتاب چاپ شدهى متوسط است.
من هر روز طراحی میکنم و سعی میکنم نکاتی را که مدیران هنری انتشارت و تصویرگران با سابقه گوشزد می کنند تمرین کنم. این نکات شامل طراحی شخصیت و نشان دادن حرکات و احساسات آن ها، تقابل و بازسازی عکسالعملهای رد و بدل شده بین شخصیتهای داستانی، فضا سازی، طراحی از زاویه دیدهای مختلف و موارد مهمی ديگرى ست که در دنیای تصویرسازی باید به آن پرداخت.
در کنار تصویرسازی، نقاشی هم میکنم. زندگی دور از وطن به آدم این فرصت را میدهد در مورد چیزهايى فکر کند که قبلاً در آن غرق بود؛ اما حالا با فاصلهای دورتر میتواند به آنها نگاه كند و به تصویر كشد و مورد نقد قرار دهد.
مجموعهى فنجانهای کاغذی را که هر روز در آنها قهوه مینوشم، برای یک سال جمعآوری کردم. تصمیم گرفتم که از اشیا بازیافتی، هنر بسازم. هم کاری کرده باشم برای طبیعت و هم اینکه خیلی لذت بخش است وقتی از چیزی بیارزش، ارزش خلق میشود.
تصاویر، طراحی هایی از زندگی روزمره همه ماست؛ با این تفاوت که اکثر شخصیتها در طبیعت هستند و اين هم دليل ساده اى دارد! جایی که من زندگی میکنم پر است از گل و گیاه و حیوانات بومى. امیدوارم که لذت ببرید”