طراحی لوگو و هویت بصری جایزه داستان تهران

« این پروژه تابستان سال ۱۳۹۳ از طرف ماهنامه «داستان همشهری» به من سفارش داده شد. مجله‌ای که طراحی یونیفورم و مدیریت هنری آن را به عهده داشتم و از جزئیات رویکرد سفارش‌دهنده که تحریریه مجله بود، آگاه بودم.
در طراحی هویت بصری «جایزه داستان تهران» دنبال نمادی بودم که با کلیشه‌های رایج فاصله داشته باشد. هدف از برگزاری این رویداد، ثبت تصاویر داستانی از پایتخت ایران و خلق داستان‌های شهری با محوریت شهر تهران عنوان شده بود. محوریت شهر تهران اما به معنی ظاهر و پروپاگاندای این شهر نبود. دو برج اصلی شهر، نمادهایی که پای ثابت اغلب رویدادهای شهری مرتبط با پایتخت است. فکر کردم باید در هویت‌سازی از این ظاهر فاصله گرفت و به سمت فضای داستانی و حال و هوای تهران رفت. فرار از برج میلاد و برج آزادی! نمادهایی که مخاطب بر اثر دیدن مکررشان در فضاهای تبلیغاتی، حسی تصنعی به آن ها دارد تا حسی صمیمی و داستانی. با این حال در اتودهای اولیه فرمی انتزاعی از برج میلاد وجود دارد.

از آن طرف اما سوال مهم‌تری طرح شد: هویت واقعی تهران چیست؟ شهری که کولاژی است از فرهنگ‌ها، قومیت‌ها و سبک زندگی‌های رنگارنگ. حالا این هویت پراکنده باید در یک محور متمرکز شود و آن رویداد جایزه داستان است.
در مسیر طراحی هویت، لوگوتایپ برایم جذاب‌تر از ایماژها شد. لزوم معرفی عنوان برند برای اولین دوره برگزاری باعث شد نسبت به تقویت خود عنوان رویداد، مطمئن‌تر شوم.‌
ایده فرمی سه تکه‌ بودن نشانه نتیجه را به هویتی پازل‌مانند تبدیل کرد با نمادهای بصری منفک از یکدیگر. این ایده با فرم‌های دایره لوگوتایپ ترکیب شد و ایماژها جزئی از نشانه کار شدند.
یک. صفحه دورانی تلفنی که شماره‌های فارسی دارد: ترکیب طنازانه‌ای از تقابل صنعت و سنت
دو. کلید دایره‌ای آسانسور: نماد دنیای جدید
سه. ظرف لعابی که گلی درش افتاده: استعاره حوض و حیاط خانه‌های قدیمی تهران»

” روح اله گیتی نژاد” عضو انجمن صنفی طراحان گرافیک ایران، سال ۲۰۱۷ برنده بهترین طراحی گرافیک برای مجله داستان از جشنواره مطبوعات استانبول شده است.
همچنین او برنده تندیس سرو نقره‌ای سال۹۰ و مقام اول گرافیک مطبوعاتی هفدهمین جشنواره مطبوعات بوده است.


  1. همواره با دیدن لی اوت مجله ی داستان، با خود می گفتم که چه کارهای هیجان انگیزتری می توان برای چنین مجله ای کرد، اگر بپرسید خواهند گفت شما با مطبوعاتی ها تا به حال کار نکرده اید و نمی دانید چه موانعی در راه است، اما مواردی همچون انتخاب و اندازه تایپ ها و تناسب آنها با کلیت کار را می دانیم که دخالتی نمی کنند، پالت رنگ ها انتخاب خوبی هستند اما ـهـ در تهران بسیار فرم ناهمگونی با داشته های ذهنی که ما را به یاد این کاراکتر خواهد انداخت داراست. فرم تا در داستان اگر قرار بر تکرار فرم هاست یعنی د و ج ابتدا ، با ریتم کار بازهم یکی نیست و ن دایره نیز یک کلیشه شده است که بارها و بارها در لوگو تایپ ها تکرار می شوند. به هر تقدیر در پایان لازم به ذکر هست هیچ مجله از انتشارات همشهری به کیفیت مطلوبی همچون داستان نرسیده است و در میان آنها پیشتاز است ، نظر این بنده حقیر در راستای بهبود و جریان رو به پیشرفت لی آوت این مجله است.

  2. اینکه امروز برای توضیح یک طرح از کلی کلمات و ربط دادن به فلسفه و هزار عنصر دیگه استفاده میشه، اصلا خوب نیست.
    برای نمونه ارتباط اسانسور و …
    بازی با کلمات متفاوت با استیتمنت هنرمند است
    این کار در کنار اشکالات و ناهمگونی در تایپ ها، انتخاب رنگ قابل قبولی هم ندارد.
    حتی فاقد یکپارچگی لازم است، فرم کتاب در یک کار و در کار دیگر کاغذ قدیمی و در فضایی نیز کادری فلت و ساده و برای کیف هم شکل وسبکی دیگر انتخاب شده
    حداقل بهتر بود اینها با یک رویه مشخص انجام میشد.
    وقتی یک پروژه عنوان هویت بصری را یدک می کشد این امر بدیهی است.

  3. با سلام
    آقای گیتی نژاد بسیار عالی …
    دستمریزاد….ممنون از شما که درفضاهای مطبوعاتی هستین کارهاتون رو به اشتراک می گذارید.

  4. کار خیلی خوب شده، به نقدهای دلبخواهی و منفی هم واکنش نداشته باشیم بهتره. با آرزوی موفقیت روزافزون برای آقای گیتی نژاد

  5. با سلام. نوشتار بسیار ناخوانا (تا حدی که بارها به خودم زحمت دادم کلمه تهران رو بخونم و متوجه بشم چون هر چه می خوندم کلمه شعرا برام تداعی می شد… برای اثبات مدعا کشییدگی حرف سین کلمه داستان رو با ت تهران مقایسه بکنید… الله اکبر!) … بریدگی های نالازم…. سواد و بیاض بسیار غیرحرفه ای حروف نگاری فارسی و دست آخر فلسفه ای کاملا بی ارتباط بخصوص در آیکون آسانسور… بسیار خودبافته و شخصی و گنگ بود….

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *