میزتودیو یا همان «استودیوی خلاقیت و کپیرایتینگ میز» توسط «محمد معتمدی» کپیرایتر و ایدهپرداز راهاندازی شده است. فعالیت و تمرکز این استودیو بر ایجاد ارتباط و همکاری با افراد مختلف با مهارتها و تخصصهای مختلف است. در نهایت میز خودش را با این عنوان که یک پلتفُرم یا بستر برای همکاری و فعالیت خلاق است معرفی میکند.
به زبان ساده میز جاییاست که افراد به بهانهی کار، ایدهپردازی در مورد یک محصول، نامگذاری یک موسسه، اسمِ یک نمایشگاه یا کتاب، ایدهی آگهی و از این چیزها دور هم جمع میشوند، با هم تعامل میکنند، بحث میکنند، مخالفت و موافقت میکنند، فکر میکنند، با هم ناهار یا شام میخورند و با هم زندگی میکنند. در این میان کار هم مسیر و مدل خود را پیدا کرده و افراد به آن فرم و محتوا میدهند. به نوعی میشود گفت که افراد دور میز جمع میشوند، عمیق میشوند و خروجی میگیرند.
«اميد نعم الحبيب» طراح هويت بصرى ميزتوديو درباره آن مى گويد: «خودِ میز به عنوان یک سفارشدهنده یا یک برند میخواست دارای هویت بصری یا به اصطلاح «آیدنتیتی» شود. هویتی که کانسپت اولیه میز در آن رعایت شده و بطور پیوسته و مداوم کاربرد هم داشته باشد. در ضمن تولید متریال کاغذیِ آن اقتصادی هم باشد، قابل گسترش بوده و آن ایدهی پلتفرم بودن هم در خودش داشته باشد. اینکه چه شد که به اینجا رسید و از همهی شلوغبازیها و مسیرهای محتلف به یک کادر مستطیل ساده وصل شدیم بسیار طولانیاست؛ اما خلاصهی ماجرا این بود که من به عنوان طراح پروژه که با محمد از قبل دوست بودم و از ایده و جزییات کارش خبر داشتم برایم بسیار پیچیده بود تا بتوانم هویتی ساده و گویا طراحی کنم تا این ویژگیها یکجا در آن نمود پیدا کند بنابراین طراحی این هویت بصری را در طول یک پروسهی چندمرحلهای انجام دادم. هر بخش را با کلی توقف و مکث پیش بردم و سعی کردم با مطالعه و به اشتراک گذاشتن ایدهها با محمد به مرحله بعدی بروم.
پروسه دیزاین به این شکل اتفاق افتاد:
– ابتدا طراحی اتمسفر کلی یا خلق زبان بصری و گسترش آن در چند بخش که هویت روی آن سوار است.
– تمرکز روی انسجام در طراحی، ضخامتهای یکسان در خطوط، رعایت نظم، حضور پر رنگ کادر و چهارچوب.
– طراحی لوگوتایپ فارسی و لاتین منطبق بر اصول و تعاریف قبلی که در زبان بصری ایجاد شدهبود.
– تمرکز روی ایدهی مستطیل با نسبت ۱ به ۲ که بریف اولیه پروژه بود.
– تعریف استاندارها برای استفاده از نوشتار ( لیاوت اصلی اوراق، کاربرد کلمات، شبهجملهها، واژههای طنز گونه فارسی و انگلیسی و هر عبارتی که به عنوان یکی از المانهای برند باید در هویت دیده میشد.
– طراحی منسجم برای اوراق اداری که در نهایت ساده بودن باید کمی هم از روتین فاصله میداشت.
– طراحی یا به نوعی هماهنگسازی برچسبها در چند سایز که به کلمات مختلف مجهز هستند و بنا بر موقعیت و مناسبت میتوانند استفاده شوند. چه توسط میز چه بوسیله افراد دیگر. چه روی اوراق و چه چسباندن آنها بر درودیوار شهر. (اشاره به استیکرهای شهری میز که پروژهی است که همزمان با طراحی هویت آن و اضافه کردن شعارها و پیامهای مختلف توسط محمد معتمدی در فضای شهری در جریان است)
– ساخت آبجکتهایی با همان ویژگی خطی بر اساس ایدهی مرتبط با میز و کپیرایتینگ ( ابزاری که در ابژهی میز و فعل نوشتن معنی دارند )
– حفظ رویکردهای شخصی در طراحی و در عینحال برقراری ارتباط با اهداف کلی پروژه به عنوان یک قالب کلی که مدام قرار است تغییر کند.
و در نهایت اتفاقی که در اواخر طراحی آیدنتیی میز افتاد این بود که اوراقِ اداری متعلق به همه افراد دور میز باشد. میز بخشی از خودش را با افراد مختلف به اشتراک بگذارد و برعکس. بطور مثال برخی افراد در محل استودیو روی برچسبها چیزی مینویسند و یا میز تعدادی کارت یا برچسب را بین افراد پخش میکند یا برایشان میفرستد و از آنها میخواهد داخل چهارچوب میز بخشی از خودشان را به نمایش و اشتراک بگذارند. قوانین را بشکنند و اثر جدیدی خلق کنند. این موضوع گاهی مثل یک سرگرمی میشود و گاهی به دلیل همکاری و انجام یک پروژه خیلی جدی تبدیل به یک اثر ماندگار میشود.
هویت بصری میز از مجموعه کارهاییاست که مدام در حال گسترش و تغییر است، وبسایت، ویدیو، طراحی محصول، پروژههای فرهنگیهنری، پروژههای وابسته به فضای شهری و … اتفاقاتی هستند که از فیلتر طراحی هویت اصلی میز میگذرند تا خروجیهای جدید شکل بگیرد.
امید نعمالحبیب، مدیر هنری و طراح گرافیک متولد ۱۳۶۰ و فارغ التحصيل رشته گرافیک است. او هم اينك در استودیو شخصى اش در زمينه ى طراحی پوستر، تایپوگرافی، طراحی کتاب، هویت بصری، طراحی هویت رویداد و طراحی در حوزه نشر فعاليت دارد.