بتهوون
بتهوون

هنرمندان دیوانه: اپیزود سوم؛ لودویگ وان بتهوون

لودویگ وان بتهون یکی دیگر از هنرمندان دیوانه است که این اپیزود را به او اختصاص داده‌ایم. در این اپیزود داستان فراز و نشیب‌های زندگی او و درخشش بی بدیلش را در سمفونی نهم خواهید شنید. بتهوون صدای سخت کوشی و امید را به گوش جهانیان می‌رساند. او نشان داد که می‌توان با وجود ناشنوا بودن تپنده‌ترین موسیقی را خلق کرد. برای شنیدن داستان معروفترین آثار او اپیزود سوم هنرمندان دیوانه را بشنوید.

گوش دادن به سمفونی های رمانتیک بتهوون، آن هم زمانیکه همه مردم طرفدار موسیقی کلاسیک بودند یک حس متناقض ایجاد می کرد. تا قبل از آن هیچ موسیقدانی اینگونه نمی‌نواخت و برای اولین بار بود که گوشها داشت با این سبک و سیاق، از آلات موسیقی صدایی می‌شنید. بتهون خلاق و سخت کوش بود و اجازه نمی‌داد که هیچ چیز مانع رسیدن او به آرزوهایش شود، نه فقر، نه بالا رفتن سن و نه مریضی های عجیب و زیادش..

شاید اگه هرکس دیگری با این مشکلات مواجه بود از او توقع داشتیم که اهنگ‌هایی پر از غم و افسردگی بشنویم، اما بتهون پر از شور و هیجان بود و موسیقی‌اش را برای انسان‌های پاک و شادیِ آنها می‌ساخت و هیچ توجهی به آدم‌های بی‌هدف و بی دغدغه نداشت.

تولد بتهوون

لودویگ وان بتهوون در ۲۶ مارس سال ۱۸۲۷ در بن آلمان متولد شد. اون سومین لودویگ در خانواده بتهون بود که از همان ابتدا استعداد زیادی در موسیقی داشت. اما شاید دلیل دیگری که او به این فضا کشیده شد شغل پدرش بود، او یکی از موسیقیدانان دربار بن بود. که به پسرش هم به صورت سختگیرانه آموزش موسیقی می‌داد. اولین اجرای عمومی او وقتی که فقط ۸ سالش بود برگزار شد. تا پدرش با این فکر که توانسته بتهون رو یه کودک نابغه معرفی کند، احساس رضایت کند.

تجربه های تلخ و شیرینی که بتهون را از شروع کودکی به سمت موسیقی کشاند، دنیای بدون آن را برایش غیرقابل درک کرده بود. موسیقی برای او خود زندگی بود و بدون این که خسته شود به آن ادامه می‌داد. زمانیکه حدودا ۱۴ ساله بود دستیار ارگ در دربار بن شد و به عنوان یک کارمند حقوق می‌گرفت و توانست کم کم مسئولیت خانه رو به عهده بگیرد.

بتهوون در جوانی
بتهوون در جوانی

در 16 سالگی به وین رفت و پس از یکسال به دلیل مرگ مادرش به بن برگشت تا مراقب برادرانش باشد. او در این سالها در دربار دوستان خوبی پیدا کرد و 5 سال بعد مجددا به وین رفت تا تحت آموزش‌های آمادئوس موتسارت قرا گیرد. اما زمان زیادی از حضورش در وین نگذشته بود که فهمید موتسارت از دنیا رفت. او مدتی تحت اموزش‌های ژوزف هایدن بود و بعد از آن مورد تایید بسیاری از اشراف وین قرار گرفت.

موتسارت
موتسارت

اولین ارکستر

این اولین ارکستر بتهون در سال ۱۷۹۵ اجرا شد و این آغاز به کار رسمی او در میان مردم بود. بعد از این دوران بتهون روش زندگی خودش را انتخاب کرد و برخلاف اکثر موسیقیدانان دیگر به جای کار برای کلیسا، در بارها به صورت آزاد و برای خودش کار می‌کرد. از آنجایی که انتشار هرکارش چند سال طول می‌کشید و خودش هم توانایی مدیریت سرمایه‌اش را نداشت تقریباً همیشه بی‌پول و ژولیده بود. دیدار گوته و بتهون با دو شخصیت متفاوت، اتفاق جالبی بود که در رادیو روزنگ به آن پرداخته‌ایم.

دیدار گوته و بتهوون
دیدار گوته و بتهوون

شخصیت بتهوون

بتهوون بیشتر اوقات با نزدیکان یا مردم عادی رفتار تلخی داشت، می‌توانیم بگیم که همزمان در دو دنیای متفاوت از هم زندگی می‌کرد، یک جهان پر از لطافت و فداکاری و جهان دیگر پر از غرور و خودخواهی و بی رحمی بود. در واقع شادی و اندوه بتهوون دو قطب از نبوغ او بودند که بتهوون از هر دوی آنها انگیزه می‌گرفت.

بتهوون با روحیات تندی که داشت کم کم با مشکلات مالی مواجه شد، بخصوص که با تغییر سمت مدیریت تئاتر وین دیگه نمی‌تونست آنجا زندگی کند و مجبور شد به اطراف وین برود. اما باز به لطف دوستان کمی که برایش مانده بود توانست از این مخمصه خودش رو نجات بدهد. یکی از دوستان و حامی مهم او ارشیدوک رودلف، جوانترین شاهزاده اتریش بود. او به همراه چندی از دوستانش کمک کردند که بتهون رو به وین برگردانند و ازش قول گرفتند که هرگز از وین خارج نشود.

بتهون بعد از آن سر حرفش ماند و در وین ماندگار شد اما هیچ وقت زمان زیادی رو در یک مکان ثابت ماندگار نشد. در ۳۶ سالی که در وین بود حدوداً ۳۰ بار خانه‌اش را عوض کرد.

آخرین محل کار بتهوون
آخرین محل کار بتهوون

شروع ناشنوایی

ناشنوایی مشکلی بود که از سالها قبل با وزوز گوش و کم شدن صدا ها از دور و نزدیک شروع شده بود تا بتهوون پرقدرت و با انگیزه از حساس ترین نقطه آسیب ببیند. او در ابتدا به این کم شنوایی بی توجه بود ولی بعد از مدتی در شرایط بسیار بد روحی قرار گرفت. پزشکش برای نجات او از این وضعیت پیشنهاد داد که مدتی از فضای کاری موسیقی و جامعه دور شود تا بتواند این شرایط را بپذیرد. او به هالینگشتاد رفت تا نامه معروفش را برای برادرانش بنویسد.

نامه‌ای که هرگز به آنها نفرستاد و در آن ابعاد شخصیتش را برای ما مشخص کرده است. او بعد از این سفر کم کم به خودش آمد و تصمیم گرفت جای خودکشی کردن به صورت جدی در راه موسیقی تلاش کند. او در این‌باره می‌گوید:

«از تمام کارهایی که تا این لحظه انجام دادم ناراضیم و از این به بعد می خواهم راه جدیدی را پیش بگیرم»

بعد از این بتهوون با استفاده از وسایل مختلف  به ساخت موسیقی ادامه می‌داد. از انواع و اقسام سمعک ها و ورق‌های آلومینیومی در اطراف گوش و صورتش استفاده می‌کرد تا بتواند ارتعاشات صدا را حس کنه. امروزه برخی از کارشناسان عقیده دارند که ناشنوایی در بسیاری از جهات باعث ارتقا و شکوفایی بتهوون شد.

بتهوون از سمعک های مختلف برای شنیدن ارتعاشات صدا استفاده می کرد
بتهوون از سمعک های مختلف برای شنیدن ارتعاشات صدا استفاده می کرد

سمفونی نهم با اجرای بتهوون

آوازه سمفونی نهم با اجرای خود لودویگ فان بتهوون آنقدر زیاد بود تا خاندان سلطنتی و موسیقیدانان همه منتظر اجرا و شنیدن این سمفونی باشند. سمفونی نهم بتهوون تغییرات بسیار زیادی داشت تا جایی که شنوندگان صدای انسان را در یک سمفونی شنیدند.

بتهون در این دوران کاملا ناشنوا بود و گفته می‌شود که در نخستین اجرای سمفونی نهم، یک کارگردان موسیقی در کنار بتهوون بوده تا خیالش راحت شود که کارها درست پیش می‌رود. در سمفونی نهم مثل بسیاری از سمفونی‌های که در آن زمان مرسوم بوده، نوازندگان تمرین زیادی با اثر نداشتند و قطعات سمفونی به شکل غیر عادی طولانی و پیچیده بود. اما باز هم این اجرا انقدر خوب پیش رفت که تماشاکران به شور و شعف آمده بودند.

اجرای بتهوون در سمفونی نهم
اجرای بتهوون در سمفونی نهم

از طرفی خود بتهون هم اهمیت بسیار زیادی به این اثر می‌داد چون احتمال می‌داد که این، اخرین سمفونی اوست و تمام تلاشش رو برای بازنویسی و بهتر کردن قسمت‌های مختلف آن انجام داد.

تغییر سبک

بتهوون در این فراز و نشیب‌ها آهنگسازی‌های جسورانه‌ای داشته که با مخالفت‌های خیلی زیادی مواجه شد. ولی امروز این آثار رو به عنوان پایه‌های پیدایش موسیقی رمانتیک می‌دادند. به خصوص آثار آخری که بر اساس سلیقه شخصی و در نهایت دقت نوشته شدند. او ابداعات زیادی داشته که می‌توانیم به استفاده از موسیقی آوازی در سمفونی ها اشاره کنیم، روشی که تا قبل از این مرسوم نبود.

بتهون نقش بسیار زیادی در انتقال دوره کلاسیک به رمانتیک داشته است. همچنین او نقش کلیدی در ارتقای موسیقی به هنر داشت.

روابط عاشقانه

اما بتهون در روابط عاشقانه‌اش بدشانس بود و با هیچکس مدت زمان زیادی نماند. اولین دختری که با او آشنا شده و میخواست با او ازدواج کند “ترنز برونسویک ” بود که پدرش به خاطر اینکه بتهون هیچ پولی نداشته و هیچ آهنگی نمی‌ساخت با این ازدواج مخالفت کرد. بتهون معشوقه های زیادی در طول زندگی اش داشته و همیشه قلبش مملو از عشق بی انتها و سوزان بود.

ترنز برونسیک - معشوقه بتهوون
ترنز برونسیک – معشوقه بتهوون

مرگ لودویگ وان بتهون

او در سال های اخر عمرش اکثرا مریض و تنها بود. ۴ بار تحت عمل جراحی قرار گرفت اما هیچ بهبودی چشمگیری نداشت. این لحظات پایان زندگی بتهوون مصمم و سخت‌کوش بود. او هنگام مرگ هم دست از تلاش و امید به زندگی بر نمی‌داشت و روی ساخت کوراتت‍‌های زهی کار می‌کرد. سرانجام در ۲۶ مارس سال ۱۸۲۷ در سن ۵۶ سالگی درگذشت.

مراسم خاکسپاری بتهوون
مراسم خاکسپاری بتهوون
مزار بتهوون در بن
مزار بتهوون در بن

Beethoven یک کمال گرا بود و بیشتر از ۲۴۰ اثر شامل سمفونی کنسرت‌های پیانو، کوارتت‌های زهی و یک اپرا ساخت تا نسل‌های بعد به درک و تجزیه و تحلیل آن بپردازند. بتهوون آهنگسازی ناشنوا بود که توانست گوش هایمان را با شور و عشق در طی سالیان طولانی آشنا کند.